شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
هانیه و هانیه ها را دریابیم
![هانیه و هانیه ها را دریابیم](/web/imgs/16/151/atgfs1.jpeg)
خشک و عبوس میشود دنیا بیکودکانی که خنده را بیبهانه میخواهند. خشک و عبوس میشود دنیا بیکودکانی که تعبیرهای تازهای میآورند به این تکراری روزگار. دنیای بیکودک؛ دنیای آدم بزرگهایی است که خنده را با بهانه میخواهند و گریه را بیبهانه، دنیای آدمهایی که آسمان و شب، فصلها و رنگها دیگر چیزی برای کشف شدن و به سرذوق آوردنشان ندارد...
دنیای بیکودک جای ترسناکی است و دنیایی که در آن بر تن کوچک کودکان داغ است و بر چشمهایشان ترس. هانیه یکی از این کودکان است. کودکی که سوز زخمها بر تنش لبخند را از او گرفته است. هانیه یکی از چندین کودکی است که به جرم کودک بودن، زیردست و پای سنگین آدمی سنگی افتاده؛ درد کشیده، زخمخورده و نیمهجان به بیمارستان رسیده است. در صفحه حوادث این هفته، به این اتفاق پرداختهایم. با نگاهی به این داستان و اینکه چگونه میتوان جلوی این اتفاقها را گرفت و اینکه چه چیزی باعث میشود تا چنین فاجعههایی رخ دهد.
● داستان هانیه چه بود؟
خانه شماره ۶ خیابان ۱۰ متری محله جوادیه پناهگاه وحشتناکی بود که دخترکوچولو هر روز ۳ وعده در آن کتک میخورد. از زمانی که او با مادرش وارد آنجا شده بودند، هانیه لحظهای آرامش نداشت. همسایهها که از شکنجههای وقت و بیوقت ناپدری او به تنگ آمده بودند، هیچ تلاشی برای نجات او نکردند اما صدای التماسهای دخترک و بیرحمیهای ناپدریاش آنقدر ادامه پیدا کرد که این بار مادربزرگ دست به کار شد و به پلیس خبر داد. سرانجام پیگیریهای آنها و تماسشان با انجمن حمایت از کودکان، باعث شد تا هانیه کوچولو از این خانه مخوف نجات یابد. یکی از همسایهها که ماجرا را به انجمن اطلاع داده بود، میگوید: «من از بچگی در این محل بزرگ شدهام و همه اهالیاش را میشناسم. حمید و خانوادهاش را نیز سالها میشناختم.
حمید قبل از اینکه معتاد شود، مرد خوبی بود ولی از وقتی معتاد شد رفتارش هم تغییر کرد. حدود ۵ ماه پیش متوجه شدیم که حمید، زن جوانی را به عقد موقت خود درآورده است که ظاهرا آن زن یک دختر هم داشت. ۲ هفته اول زندگی آنها خیلی خوب بود. حمید در خانه مادریاش یک اتاق به آنها داده بود. آن طوری که خود این خانم به مادرم گفته بود او و دخترش هانیه پیش از آمدن به خانه حمید زیر یکی از پلها در خیابان میخوابیدند. حمید هم که در آن نزدیکی مغازه داشته، دلش به حالشان میسوزد و آن زن را که رفعت نام داشت به عقد موقت خود درمیآورد و آنها را به خانه مادریاش منتقل میکند.»
زن همسایه در این باره می گوید: «طولی نکشید که صدای «ببخشید، ببخشید» دخترک شبها به گوش میرسید. من خودم چندبار با مادر هانیه صحبت کردم. اینطور که او میگفت، حمید، او و دخترش هانیه را وادار میکرده که بروند گدایی و اگر هم پول کم میآوردند هانیه را به شدت کتک میزده است. من هم حرفهای این زن را باور کردم، چرا که خودم بارها شنیدم که حمید در حالی که فریاد میزد به هانیه میگفت که پول کم آوردهای و خودت بگو چند تا بزنمت. هانیه هم فقط میگفت ببخشید، قول میدهم دفعه بعد بیشتر بیاورم.
حمید چند سیم تلفن را به هم بافته بود و با آن هانیه را میزد یا او را داغ میکرد. روی بدن کودک پر از سوختگی سیگار و اتو بود که خودم آنها را دیده بودم. یک بار دیدم حمید او را میزند و میگوید: «دزد کثیف پولهایی که از جیبم برداشتهای را بده.» هانیه هم التماس میکرد که «به خدا من دست به جیبت نزدم.» بعدا متوجه شدم مادر هانیه پولها را برای مخارج تامین مواد خود بر میداشته. یک دفعه هم دیدم بچه نمیتواند راه برود و وقتی دقت کردم، دیدم کف پاهایش با سیخ سوزانده شده. از او درباره علت سوختگی پرسیدم، جواب داد که حواسش نبوده و پایش را روی سیخ داغ گذاشته است. بچه میترسید به ما چیزی بگوید. حمید کاملا او را ترسانده بود.» تا اینکه اواسط اسفندماه، همسایهها که میخواستند هر طور شده هانیه را از دست ناپدریاش نجات دهند، تصمیم دیگری گرفتند.
«یک روز خیلی اتفاقی در اینترنت شماره تلفن انجمن حمایت از کودکان را دیدم. بلافاصله با شماره تلفن تماس گرفتم و ماجرا را تعریف کردم. آنها نه شماره ثابت خواستند و نه نام و نشانی. آدرس را دادم و خواستم که هر چه زودتر به داد بچه برسند. حال هانیه روز به روز بدتر میشد و شدت کتکهای حمید هم بیشتر. مادر هانیه میگفت که بدن دخترش چرک کرده و مدام خونریزی میکند و برای اینکه کسی متوجه نشود، حمید مجبورش کرده که لباسهایش را در سطل زباله چند خیابان آن طرفتر بیندازد. هیچکس حریف این مرد نمیشد. هانیه دختر باهوش و شادی بود اما کتکهای حمید او را خانه نشین کرده بود.»
انجمن حمایت از کودکان بعد از اطلاع از حادثه، اقدامات خود را برای نجات دختربچه ۸ ساله آغاز کرد. آنها با اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی تماس گرفتند و موضوع را گزارش کردند. ماموران اورژانس اجتماعی و انجمن حمایت از کودکان به خانه حمید رفتند ولی نه تنها مرد معتاد با ورود آنها به خانه و دیدن دختر بچه مخالفت کرد بلکه شروع به عربدهکشی کرد. او با تهدید چاقو، اجازه نداد آنها هانیه را ببینند. حمید که حالا فهمیده بود ماجرا از چه قرار است، همان شب با هانیه و رفعت خانه مادریاش را ترک کرد.
۱۵ روز بعد، وقتی خبر رسید که حمید همراه هانیه و مادرش به خانه برگشته، دستور قضایی برای دستگیری حمید صادر شد. ماموران اورژانس اجتماعی، همراه ماموران کلانتری ۱۱۷ جوادیه ساعت سه بعدازظهر دوشنبه ۲۹ فروردین امسال راهی خانه حمید شدند. آنها وقتی زنگ در را زدند، هانیه در را باز کرد و ماموران توانستند حمید و رفعت را بازداشت کنند. هانیه نیز بعد از ۵ ماه شکنجه به بیمارستان انتقال داده شد و تحتدرمان قرار گرفت.
● وضعیت غیرقابل تصور هانیه
متخصص پزشکی قانونی بیمارستان حضرت رسول (ص) درباره صدمههایی که به هانیه وارد شده، میگوید: «این دختر ۸ ساله ابتدا توسط اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی به بیمارستان سوانح و سوختگی مطهری منتقل میشود. در آنجا پزشکان متوجه شکستگیهای متعدد در ناحیه دست و سر او شده و ناگزیر میشوند که این دختر را به بیمارستان حضرت رسول (ص) اعزام کنند.»
دکتر کامران آقاخانی ادامه میدهد:« ما تاکنون موارد کودکآزاری زیادی را شاهد بودهایم اما وضعیت این دختر قابلمقایسه با سایر کودکآزاریها نیست. هانیه بسیار مورد آزار و شکنجه قرار گرفته بود. آثار شلاق و سوزاندن سیگار در نقاط مختلف بدن هانیه به وضوح دیده میشود بهطوری که جای سالمی در بدن او مشاهده نمیشود. دختربچه به ما گفته که با مادر معتاد و ناپدریاش زندگی میکند و ۴ روز است که آنها به او غذا ندادهاند. تلاش برای ادامه درمان و بهبودی هانیه کوچولو همچنان ادامه دارد.
سحر آریافرهنگ
سارا جمالآبادی
آزاده خانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست