شنبه, ۲۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 15 March, 2025
از جنس ۱۱سپتامبر

۱۱سپتامبر، تاریخی که به زعم بسیاری از تحلیل گران و تاریخ پژوهان شروع فصل جدیدی در روند تاریخ و مناسبات سیاسی بین المللی است. رویدادی که جنگ، خشونت و نفرت پس از آن یادآور خشونت و نفرت جنگ های صلیبی در سده های میانه است.
۱۱سپتامبر سال۲۰۰۱، روز حمله به برج های تجارت جهانی در نیویورک و سرآغاز سناریوی جدیدی شد برای لشکرکشی های تاریخی غرب- به رهبر ایالات متحده- به کشورهای اسلامی و در پی آن اشغال بخش هایی از خاورمیانه و دخالت های آشکار و مستقیم نظامی، سیاسی و فرهنگی در این ژئوپلیتیک حساس و تاریخی، و البته سرشار از منابع طبیعی و اقتصادی.
۱۱سپتامبر امسال، یعنی سال ۲۰۱۲ نیز پس از گذشت یک دهه، باز سناریوی دیگری بر پرده های سینما و رسانه رفت. فیلم ضداسلامی و تحریک کننده ای از لابی صهیونیسم که به طور وسیع در شبکه های اجتماعی و رسانه های مجازی منتشر شد و خشم مسلمانان را در جای جای دنیا برانگیخت. خشمی که مانند همیشه نشانه های جنگ و خشونت را از همان فیلم و دیگر رسانه های مرتبط، اگر نه به اندازه فیلم های تجاری- سیاسی پرهزینه واکشن هالیوود ولی به همان سبک و سباق، به عاریت گرفته است.
سهل انگاری و کوته فکری است اگر بپنداریم جنگ های صلیبی قریب به یکهزار و۵۰۰ سال است که پایان یافته، این جنگ همچنان ادامه دارد. باید دانست که اصولا در خود جنگ های صلیبی نیز، جنگ اصلی، جنگ میان ادیان و مذاهب نبود و نیست، بلکه در واقع جنگ، جنگ میان ایدئولوژی ها و نگرش های سیاسی- اقتصادی است. منطق منطبق با نگرش ماتریالیستی و خرد مبتنی بر سود اقتصادی غرب، در تقابل با ارزش های فرهنگی جوامع شرقی و به خصوص مسلمانان، همان گونه که در فیلم و سینما و سایر تولیدات رسانه های سیاسی- ایدئولوژیک غرب و به ویژه هالیوود، حاکم بوده و هست. به راستی آغازگر ۱۱سپتامبر چه کسانی بودند؟ این شاید برای همیشه مثل یک راز سر به مهر پوشیده بماند! همان راز مبهمی که اینک پشت کارگردانان اصلی و تهیه کنندگان واقعی این فیلم ضداسلامی در رسانه های همه گیر مانند تویتر، عامل بروز چنین خشم و خشونتی میان مسلمانان شده است. بحث بر سر ارزش های منطبق با ایدئولوژی تحمیل شده در فیلم ها و سناریوهای غربی است. این که در آثار خود القا می کنند؛ ما خوبیم، آنها بداند، ما زیبائیم، آنها زشت اند، ما برنده ایم و آنها بازنده اند و قس علی هذا.
این خود یک جنگ تمام عیار است. مانند جنگ های صلیبی، که شعائرش درست تقابل همین ارزش ها و ضدارزش های آشکار در چنین سیاست های فرهنگی در تولید و تکثیر فیلم و ایدئولوژی به صورت توأمان است. منتها تنها تفاوت در این است که به جای آنکه توپ جنگ در زمین دو طرف این تقابل باشد، اینک غرب بواسطه رسانه و تکنولوژی، این توپ خانمان سوز را تنها به خاک مسلمانان انداخته است.
سناریوی این فیلم جدید نیز که- بسیار خام و نپخته- درست همزمان با ۱۱سپتامبر در رسانه های مجازی و همه گیر تکثیر شد، همچون بسیاری از سناریوهای دیگر مانند قتل بن لادن همچنان شک برانگیز و پرشائبه، در پرده ابهام باقی می ماند تا بار دیگر ثابت کرده باشد، ارزش های انسانی- مانند آزادی بیان و حقوق بشر- تنها دست مایه هایی ایدئولوژیک درجهت اهداف سیاسی- اقتصادی غرب در جهان سوم هستند که به شکلی ابهام آمیز و گزاف گونه در تکنولوژی و رسانه تکثیر و تکرار می شوند. این ابهام که بن لادن که بود، چگونه آمد و چگونه کشته شد؟ این ابهام که چطور ایالات متحده با چنین تکنولوژی نظامی و امنیتی، که بمب افکن های بدون سرنشین آن روزانه چندین روستا را در دره سوات افغانستان نابود می کنند و سیستم های ماهواره ای جاسوسی آن حتی حفره های قصر صدام را در حمله به عراق نمایش می دهند، اما با وجود همه اعلان ها و هشدارها از وقوع چنان عملیات تروریستی به وسعت و گستردگی ۱۱ سپتامبر، در خاک خود باز می ماند!
به نظر نگارنده ۱۱ سپتامبر و کل تاریخ پس از آن، راوی همان تقابل های ارزشی ریاکارانه و مبهم، در جهت منافع مبتنی بر ایدئولوژی ماتریالیستی و رویه امپریالیستی غرب و به ویژه ایالات متحده در برخورد با شرق و به ویژه جهان اسلام است. روایتی که نتایج آن را هر از چند گاهی به صورت حمله و ترور در خود غرب و خاک اروپا و آمریکا نیز می بینیم، مانند قتل عام کودکان و نوجوانان در کمپ تفریحی حزب کارگر در جزیره اوتوبا در نروژ یا حوادثی از این دست. نگارنده این را باور دارد که غرب در تبلیغ ارزش های مورد ادعای خود ریاکارانه برخورد می کند و به عبارتی در روش خود دور از حقیقت و صداقت عمل می کند. ارزش هایی مانند آزادی بیان، حقوق بشر و عدالت و برابری برای تمام انسان ها به هیچ رو زشت و نکوهنده نیستند، اما زشت؛ استفاده ابزاری و بهره برداری ایدئولوژیک از این ارزش هاست. چیزی که در فیلم تازه پرورده ایالات متحده مشهود است و از آن زشت تر در سالروز ۱۱ سپتامبر. باید متوجه بود، این دیگر توهین و افترا تنها به بهانه آزادی بیان نیست بلکه خود نمک پاشی یه زخمی است که در وهله نخست، خود آنها (آمریکا) ادعای قربانی بودنش را دارند.
در یازدهمین سالروز ۱۱ سپتامبر، رسانه های غربی و به ویژه ایالات متحده دست به پوششی گسترده و پراحساس از مراسم یادبود و گرامی داشت قربانیان آن حادثه زدند، در نیویورک و واشنگتن سخن رانی کردند و برای تک تک قربانیان، با یاد نامشان شمع روشن کردند. اما آیا هیچ کس برای کشته شدگان بمب افکن های بدون سرنشین آمریکا در پاکستان و قربانیان جنگ در عراق و افغانستان نیز شمعی به یاد بود روشن کرد؟ تروریسم به معنای جنگ نابرابر و ناجوانمردانه، اگر در نیویورک زشت و ناپسند است، بنا به ارزش های خود غرب، باید در عراق و افغانستان و هر جای دیگر دنیا نیز زشت و غیرانسانی قلمداد شود.
م. حمیدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست