پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

کاهش درآمد دولت در اقتصاد سیاه


کاهش درآمد دولت در اقتصاد سیاه

اقتصاد پنهان

در تدوین سیاست‌های اقتصادی، دسترسی به آمار و اطلاعات جامع و صحیح از اهمیت بسزایی برخوردار است. از دید سیاستگذاران، برنامه‌ریزان و کارشناسان، فراگیری و صحت آمار و اطلاعات به دو دلیل در معرض تردید قرار می‌گیرد؛ یک دلیل برای این مساله نواقص مربوط به روش‌های جمع‌آوری اطلاعات یا نحوه اجرای آنهاست. اما دلیل دیگر، پنهان‌سازی آگاهانه اطلاعات توسط عده‌ای از عوامل اقتصادی است.

واقعیت این است که همواره بخشی از عملکرد عمومی کشورها، به عمد از دید ماموران و واحدهای جمع‌آوری آمار و اطلاعات مخفی نگه داشته می‌شود. انجام فعالیت‌های اقتصادی که بر اساس قوانین و مقررات ممنوع اعلام شده‌اند، فرار از پرداخت مالیات، عوارض گمرکی و... انگیزه‌های اصلی برای چنین پنهانکاری‌هایی به شمار می‌روند. این بخش از اقتصاد را که ماهیتی پنهان دارد، اصطلاحاً اقتصاد سیاه می‌نامند. البته واژه‌های متعددی برای معرفی این پدیده به کار می‌روند که از آن جمله می‌توان به اقتصاد غیررسمی، اقتصاد پنهان و اقتصاد زیرزمینی اشاره کرد.

ممکن است تصور شود اقتصاد سیاه فقط شامل فعالیت‌های مربوط به تولید، توزیع، نگهداری و مصرف کالاها و خدماتی مانند مواد مخدر است که در اغلب کشورها غیرقانونی است. ولی باید تذکر داد که فعالیت‌های دیگری هم می‌توانند جزء تشکیل‌دهنده اقتصاد سیاه محسوب شوند. کالاها و خدماتی که تولید، توزیع، نگهداری و مصرف آنها طبق قوانین کشور مجاز است، ولی فعالیت‌های مربوطه توسط عوامل غیرمجاز انجام می‌شوند نیز می‌توانند اقتصاد سیاه را تشکیل دهند. گاهی اوقات حتی کالاها و خدماتی که فعالیت‌های اقتصادی مرتبط با آنها از نظر قانونی مجاز است و مراحل تولید، توزیع و مصرف آنها هم توسط عوامل مجاز صورت می‌گیرد، به دلایلی از جمله فرار از پرداخت مالیات، فرار از استانداردهای فنی تولید یا بیمه خدمات‌درمانی و اجتماعی، بهداشت محل کار و فرار از کاغذبازی، پنهان نگه داشته می‌شوند و در نتیجه بخشی از اقتصاد سیاه را به خود اختصاص می‌دهند.

اقتصاد سیاه مختص به یک سیستم اقتصادی یا یک کشور خاص نیست. این پدیده چه در کشورهای پیشرفته و صنعتی و چه در کشور‌های در حال توسعه و توسعه‌نیافته مشاهده می‌شود. کما اینکه در همه این کشورها تلاش‌های زیادی در جهت اندازه‌گیری این بعد پنهان اقتصاد صورت گرفته است. یک وجه مشترک اقتصاد سیاه در تمام جوامع این است که مردم برای کسب درآمد بیشتر، اقدام به این‌گونه فعالیت‌ها می‌کنند. این در حالی است که در حضور اقتصاد سیاه گسترده، درآمد دولت تحلیل می‌رود چراکه بخشی از اقتصاد که دولت می‌توانست از طریق مالیات‌ستانی، از آن کسب درآمد کند، پنهان نگه داشته شده است.

با این وجود عوامل اقتصاد سیاه اگرچه از پرداخت مالیات فرار می‌کنند، ولی از منافع حاصل از مخارج عمومی بهره‌مند می‌شوند. این وضعیت وقتی بدتر می‌شود که اقتصاد سیاه با سرعت بیشتری نسبت به اقتصاد رسمی رشد کند زیرا مخارج دولت متناسب با رشد کل اقتصاد گسترش می‌یابد، در حالی که درآمدش متناسب با رشد اقتصاد رسمی توسعه می‌یابد و در نتیجه کسری بودجه ایجاد می‌شود.

بنابراین یکی از مهم‌ترین اثرات اقتصاد سیاه، تاثیر آن بر کسری بودجه دولت است. این پدیده در کشورهای در حال توسعه وخیم‌تر می‌شود‌ چراکه معمولاً در این کشورها، تامین مالی کسری، به افزایش حجم پول و در نتیجه تورم می‌انجامد. در این مورد، افزایش نرخ‌های مالیاتی هم نمی‌تواند چندان کارساز باشد چرا که وقتی حجم اقتصاد سیاه در مقایسه با اقتصاد رسمی گسترده است، افزایش نرخ‌های مالیاتی برای تامین کسری بودجه منجر به حرکت منابع از بخش رسمی به غیررسمی و در نتیجه تخصیص نامناسب‌تر منابع می‌شود.

اقتصاد سیاه در مباحث مربوط به اشتغال و نیروی کار هم خودنمایی می‌کند. باید‌ پذیرفت که امروزه حجم عظیمی از اشتغال جدید، به خصوص در کشورهای در حال توسعه مربوط به اقتصاد سیاه است. بیشتر مردم به این دلیل که نمی‌توانند در بخش رسمی شغلی بیابند یا قادر به شروع کسب و کار جدیدی در اقتصاد رسمی نیستند، وارد اقتصاد سیاه می‌شوند. با این حال کار کردن در اقتصاد سیاه را نمی‌توان در مقایسه با اشتغال شناخته و حمایت‌شده، «شایسته» نامید.

با این اوصاف آشنایی با این بخش از اقتصاد اهمیت زیادی می‌یابد. داشتن اطلاعات در رابطه با اندازه و حجم این بعد پنهان و عوامل موثر بر آن، به همراه آمارهای اقتصاد رسمی می‌تواند تصویر دقیق‌تری از اقتصاد را به معرض نمایش بگذارد که این موضوع، در سیاستگذاری‌ها ما را به سمت تدوین سیاست‌های کارآمدتر اقتصادی هدایت می‌کند.

ماهیت اقتصاد سیاه به طور مستقیم قابل مشاهده نیست. به همین دلیل اقتصاددانان برای محاسبه حجم اقتصاد سیاه از روش‌های گوناگونی بهره جسته‌اند که تعدادی از آنها در ایران هم مورد استفاده قرار گرفته است. هر روش تعدادی محاسن و معایب دارد. بنابراین‌روش کامل و جامعی که بتوان با تکیه بر آن حجم دقیق اقتصاد سیاه را اندازه گرفت، موجود نیست. ضمن اینکه خود اقتصاد سیاه به دلیل ماهیت پنهان و ناپیدا بودنش، مبهم بوده و این مساله مشکلات اندازه‌گیری این بخش را دوچندان می‌کند. با این حال می‌توان با برآورد اقتصاد سیاه تصویری از آن ارائه داد، اگرچه این تصویر کامل و شفاف نیست، ولی ترسیم آن خالی از لطف نیست. در این راستا آنچه اهمیت دارد این است که هر چه متغیرهای مهم‌تر و تاثیرگذارتر مدنظر قرار گیرد و روش‌هایی با محاسن بیشتر انتخاب شود، تصویر اقتصاد سیاه به واقعیت نزدیک‌تر می‌شود.

برای جمع‌بندی باید گفت اقتصاد سیاه بخش مهمی از اقتصاد را در بسیاری از کشورها، به ویژه کشورهای در حال توسعه تشکیل می‌دهد و نقش عمده‌ای در ایجاد اشتغال، تولید و ایجاد درآمد ایفا می‌کند. از این رو با جمع‌آوری اطلاعات در این بخش، به عنوان پایگاه اطلاعاتی برای تحلیل‌های کلان، برنامه‌ریزی و سیاستگذاری، گام موثری در جهت بهبود آمارهای اقتصادی، حساب‌های ملی و آمارهای نیروی کار برداشته می‌شود.

مهنوش عبداله میلانی

نرگس اکبرپورروشن