جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا

شعر و شاعر دفاع


شعر و شاعر دفاع

ظهر سوزان سی و یک شهریورماه ۵۹ که رژیم بعثی صهیونیستی صدام به سرزمین مقدس جمهوری اسلامی حملات وحشیانه و همه جانبه خود را شروع کرد, نه تنها بر روح و وجدان هر انسان آزادی خواه, بلکه بر هنر و ادب و شعر ما نیز تاثیری همه جانبه نهاد که بعدها با نام ادبیات مقاومت و پایداری جلوه گری نمود و خود را نشان داد

ظهر سوزان سی و یک شهریورماه ۵۹ که رژیم بعثی صهیونیستی صدام به سرزمین مقدس جمهوری اسلامی حملات وحشیانه و همه جانبه خود را شروع کرد، نه تنها بر روح و وجدان هر انسان آزادی خواه، بلکه بر هنر و ادب و شعر ما نیز تاثیری همه جانبه نهاد که بعدها با نام ادبیات مقاومت و پایداری جلوه گری نمود و خود را نشان داد.

ادبیات دفاع مقدس - به ویژه در طول هشت سال مقاومت و حماسه- در مجموعه تاریخ و ادب ایران از آن جهت که مبتنی بر فرهنگ ستم ستیز و تشیع علوی است، بی نظیر و منحصر به فرد است، زیرا درست است که در طول بیش از هزارسال ادبیات مدون و منظم ما، حادثه ها و جنگ ها و فراز و نشیب های فراوان دیده است؛ اما هیچ دوره ای مقاومت و ایستادگی یک جامعه با محتوا و درون مایه عمیق اعتقادی اسلامی و هم خوان با روح و فطرت انسانی و برخاسته از فرهنگ ناب اسلامی به ویژه حماسه عظیم عاشورا و سازش ناپذیری امام رادمردی حسین بن علی(ع) نبوده است. نگاهی به گذشته مؤید این موضوع است که جامعه نوپا و نوخواسته انقلاب اسلامی که هنوز بیش از نوزده ماه از تجربه های آتش و خون مبارزات انقلابی و خیابانی ۵۷ فاصله نگرفته بود که ناگهان در قلمرو جنگی ناخواسته و نابرابر قدم گذاشت که رویارویی با دشمن تا بن دندان مسلح نیازمند یک اراده قوی و نیروی ایمانی عظیم بود تا همگان را به دفاع هم سویه فراخواند که در این راستا نقش شاعران و نویسندگان و گویندگان در تحریک و تهییج و تشویق همگان برجسته و هویدا می گردد.

پشتوانه ای از ایمان، اسلام و قرآن، باورمندی عاشقانه نسبت به امام خمینی(ره) و گره خوردگی قلب و اندیشه با حماسه عظیم عاشورا و ... شاعران و نویسندگان را به خلق سروده ها و آفرینش نوشته هایی زلال و زنده دعوت کرد تا ذوق و عواطف نیروهای رزمنده را برانگیزانند، حتی کسانی هم که از دور دستی بر شعر و ادب داشتند گام زنی در این عرصه را وظیفه دانستند که کثرت سروده ها، شعارها، نوحه ها و رجزهایی که سرایندگان و گویندگان آنها عمدتاً ناشناخته اند گواه این موضوع است.

در این مقال به پاره ای از ویژگی های سروده های دوران دفاع مقدس اشاره می کنیم:

● حضور فرهنگ عظیم عاشورا

عاشورا و حماسه عظیم حسینی لحظه ای است که عشق در فراخنای هستی عزیز تر از آن روز و لحظه به یاد ندارد. اگرچه این رویداد پرسوز و گداز دست مایه سرودن های زیادی برای شاعران قبل از انقلاب بوده است اما باید گفت که ابعاد گوناگون و چشم اندازهای اساسی و ارزشمند این حادثه، کمرنگ و رقیق و رو به نسیان و فراموشی بود. اما با شروع انقلاب اسلامی بار دیگر کربلا اسوه و الگوی مبارزه شد و در تداوم این حرکت ارزش مند و آغاز جنگ تحمیلی شعر شاعران با ابعاد عرفانی به همراه پیام های دیگر این نهضت چونان نسیمی بر تمامی سرزمین جبهه ها وزید و تپش، حرکت، حیات و پایداری رزمندگان را می توان ره آورد این اشعار همراه با ایمان و اعتقاد دانست.

حسین ای مظلوم!/ ببین که غربت یک شهر روشن است امشب/ به نام نامی تو/ چراغ زمزمه در شهر روشن است امشب/ دمادم آتش سنگین اگرچه می بارد/ ولی چه غم ما را/ که عاشقیم و مجازات عشق سنگین است/ در آن شبی که چراغ خموش خیمه تو/ گریزپایان را/ مجال رفتن داد/ به خیمه گاه تو ماندیم/ جرم ما این بود

(ساعد باقری)

● شهادت

در سروده هایی که از نخستین روزهای دفاع مقدس تا سال های پس از جنگ چه در قالب مجموعه ها و دفترهای شعر و ... عرضه شده اند بیش از هر مضمونی شهادت و شهید بارزتر است.

بیان ارزش شهادت، شهید و جایگاه رفیع آن در مکتب اسلام و آیات نورانی قرآن و آیات ائمه معصومین، بیان دلواپسی از فراموش شدن یا کم رنگ شدن ارزش ها و میراث شهیدان، دریغ و حسرت از رفتن یاران شهید و بازماندن آنها از قافله شهدا، بهره گیری از نمادهایی که بیان شهید و شهادت هستند مانند لاله، شقایق، کبوتر، پرواز، وصال و... از محوری ترین و چشم گیرترین نکات و موارد برجسته کلواژه های زیبای شهید و شهادت است.

دیشب از چشمم «بسیجی» می چکید

از تمام شب «دوعیجی » می چکید

باز باران شهیدان بود و من

باز شب های مریوان بود و من

خواب دیدم مایه ای جان می گرفت

یک نفر در خویش پایان می گرفت

در هجوم خاک تنها مانده ام

مردها رفتند و من جا مانده ام

عقدها رفتند و علت مانده است

در گلویم «حاج همت» مانده است

یک نفر از خویش دلگیر است باز

یک نفر بغض گلوگیر است باز

جان من پوسید در شبغاره ها

آه ای خمپاره ها! خمپاره ها

محمد حسین جعفریان- نخل های تشنه

وحدت شعر و شاعر و ارزش های دفاع مقدس

یکی از وجوه بارز و برجسته شاعران دفاع مقدس حضور جریان درونی ارزش های دفاع مقدس در بطن متن آن هاست به گونه ای که شاعر هنگام سرودن موضوعات دیگر هم گریزگاهی به یکی از مسائل دفاع مقدس می زند زیرا شاعر باورمند انقلاب آن گونه به مسائل دفاع مقدس همه چون شهید، جبهه، خون، خمپاره، ایثار، شهادت و استقامت و... همدم و همراه است که حتی در زمزمه ها و حدیث های نفس و حتی در هنگام سیر در عالم برون ناگهان به یاد جبهه و صحنه های عشق و شور و ایثار می افتد:

آن که داغ آرزو دارد منم

کلک او خون در گلو دارد منم

آن که با اشکی به دشت گونه ها

پیش دریا آبرو دارد منم

آن که از شوق نماز سوختن

با سرشک دل وضو دارد منم

آن که با یاد تبار لاله ها

سینه ای پر گفت و گو دارد منم

پرویز بیگی حبیب آبادی

● مطابقت تاریخی حوادث و چهره ها

یکی از موارد برجسته و ممتازی که بیش از هر چیز چه نام عملیات ها و چه نام رمزها و لشکرها و تیپ ها و... دیده می شود عنوان و نام هایی از حادثه ها و رویدادهای صدر اسلام و خصوصاً حماسه عاشورا است که در کنار این موارد می توان به تعدادی از اصطلاحات قرآنی و اسلامی از جمله والفجر - رعد - فلق - کوثر و مرصاد و... را می توان اضافه نمود:

می روم مادر که اینک کربلا می خواندم

از دیار دوست یار آشنا می خواندم

مهلت چون و چرایی نیست مادر الوداع

ز آن که جانانه بی چون و چرا می خواندم

بانگ هل من ناصر از بوی جماران می رسد

در طریق عاشقی روح خدا می خواندم

می روم آن جا که مشتاقانه با حلقوم خون

جاودان تاریخ ساز کربلا می خواندم

ذوالجناح رزم را گاه سحرزین می کنم

می روم آن جا که نای نینوا می خواندم

حسن حسینی

● فقدان مفاخره

اگر چه شاعران سنتی از دیرباز عمدتاً در قالب مفاخره به نوعی خودستایی شاعرانه پرداخته اند اما در سروده های هشت سال دفاع مقدس دیگر این ویژگی عیان نیست. شاعر دفاع مقدس از تماشای صحنه های شگفت انگیز ایمان و ایثار و شکوه و پاکبازی و فداکاری رزمندگان ، خود را سرزنش می کند و با دیدن صحنه های باور نکردنی در خویش فرو می رود و گاه احساس حقارت دارد که واژه ها قادر به توصیف این صحنه ها و عظمت ها نیست:

ما جنگ را نگفتیم / ما جنگ را / تنها شنیده ایم/ یا از ورای فاصله ها/ از دور دیده ایم/ بودن / یعنی میان حادثه بودن / بودن/ نه گفتن و شنیدن و دیدن / ماخیل شاعران تماشا / تنها کنار حادثه ها ایستاده ایم

قیصر امین پور

● آمیختگی فرهنگ ملی با باورهای دینی

طرح اسطوره ها و چهره های ملی و احساس دقیق وطن گرایی بی آن که به مرزهای ملیت پرستی نزدیک شود همراه با باورهای دینی به ویژه شیعی در شعر حضوری جدی و ملموس دارد.

درکنار نام ایران، مظاهر ملی و حماسی و پهلوانی، عمدتاً چهره های شاهنامه - همراه با مظاهر فرهنگ اسلامی و شیعی دیده می شود اما در شعر دفاع مقدس تکیه بر تمامی نهادهای قومی و عشایری با قید اعتقاد دینی برای تهییج و تحریک مردم عشایر، مردم شهرها و روستاها و اقوام مختلف ایران دیده می شود به دیگر عبارت اجزای ملیت ایرانی و یادآوری سلحشوری های گذشته آنان برای شاعر فرصتی است تا بار دیگر عواطف و احساسات و تعصب و غیرت ملی را تحریک و احیا کند:

درین تهاجم بی رحم / این هجوم رسیده به اوج / باید چکار کرد؟/ من مسلمم/ بر گونه ام هزار سیلی تاریخ / بر پشت نازکم / جای هزار زخم زمانه / بر شانه ام/ یک بیستون ستم / اندازه های جور/ قد غرور دماوند.

در صور خویش بدم / اسرافیل / تا قهرمانان قبیله کلهر / از گور برخیزند / شیران سنجابی / رزم آوران گوران / دلیران کاکاوند کجایید؟

احمد عزیزی

علی خوشه چرخ آرانی