جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا

كلام اسلامی عوامل و زمینه های پیدایی


كلام اسلامی عوامل و زمینه های پیدایی

نه كلام اسلامی برگرفته از كلام مسیحی و فلسفهٔ یونانی است و نه كلام شیعی گرته برداری از كلام معتزله است, بلكه كلام اسلامی و نیز كلام شیعی ریشه در قرآن و حدیث دارند تشویق ها و تأكیدهای امامان شیعه ع شاهد بر این مدعا است اگر هم در مواردی از كلام نهی شده و یا گاهی متكلمان مذمّت شده اند به طور حتم با نگاهی خاص و در شرایطی ویژه بوده است

علم كلام علمی است صد در صد اسلامی، كه ریشه در قرآن و حدیث دارد، در واقع عامل پیدایش مباحث و مسائل كلامی قرآن كریم، احادیث و روایات پیامبر اكرم … و امامان اهل بیت(ع) بوده است، لذا تاریخ پیدایی كلام اسلامی به عصر پیامبر اكرم … و زمان نزول قرآن كریم می‌رسد. هر چند برخی در صدد القای این نكته هستند كه كلام اسلامی ریشه در كلام مسیحیت و یهودیت و هم‌چنین فلسفه یونان دارد. چرا كه كلام اسلامی توسط معتزله آغاز شد آنان نیز متأثر از فلسفه یونان بودند.

نوشتار حاضر در صدد رفع و دفع این انحرافات و بیان اصیل بودن كلام اسلامی است. چنان‌كه گفته خواهد شد منكر تأثیرگزاری عوامل خارجی مانند فرهنگ‌های دینی و غیر دینی و فلسفه یونان و حتی شخصیت‌ها بر گسترش مباحث و مسائل كلامی نیست كه از آن‌‌ها به زمینه‌ها یاد می‌كند ولی عوامل اولی و اصلی اثرگزار در كلام را برخاسته از متن اسلام می‌داند.

علم كلام اسلامی، دانشی است صد در صد اسلامی و ریشه در قرآن و سنت دارد. زادگاه اصلی آن اسلام و فرهنگ اسلامی است. قرآن واحادیث پیامبر اكرم … و امامان شیعه عوامل اصلی پیدایی این علم‌اند. البته عوامل دیگری در ظهور و بروز مباحث و مسائل كلامی و گسترش وتطور آن تأثیر‌‌گذار بوده‌‌اند. مستشرقان معمولاً خاستگاه كلام اسلامی را بیرون از فرهنگ اسلامی می‌دانند وآن را زاییدهٔ كلام مسیحی (پطروشفسكی، ۱۳۵۴: ص۲۱۳؛ آدم متز، ۱۳۶۲: ص۷۹ و ۸۰)، یهودی و یا فرهنگ یونان باستان به‌حساب می‌آورند (فان‌اس، ۱۳۶۳: )؛ به‌ویژه این‌كه آغاز كلام اسلامی را معتزله می‌دانند (پطروشفسكی، همان: ص۲۱۸). كلام شیعی را متأثر از معتزله دانسته (همان: ص۲۸۵؛ آدم‌متز، همان: ص۷۸) و آنان را نیز متأثر از فلسفهٔ یونانیان می‌دانند (پطروشفسكی، همان: ص۲۱۸ و ۲۱۹) و معتقدند كه شیعه حتی در قرن چهارم مكتب كلامی خاص نداشته است (آدم‌متز، همان) . امّا با مراجعه به متون كلامی و مطالعهٔ سیر تطور كلام اسلامی جایگاه قرآن و حدیث درپیدایی این علم جلوه‌گر است (الامین، ۱۴۰۳: ج۱۰، ص۳۰۸). طبیعی است كه این علم نیز، مانند سایر علوم باید زمینه‌هایی برای پیدایی یافته باشد چرا كه هیچ مسأله‏ای در هیچ علمی در خلأ پدید نمی‏آید. حتی انتزاعی‏ترین مسائل علمی و فلسفی نیز خاستگاه بیرونی دارد. بارقه‏های ذهنی دانشمندان به ویژه آن هنگام كه پرسشی نو را پیش می‏كشند، اغلب در مشاهدات و تأملات آنان ریشه دارد و دقیقاً به همین دلیل شناخت زمینه‏ها و عوامل پیدایی یك مسأله در هر علمی برای فهم درست آن و نیز كشف علل توجیه كننده حضور آن مسأله در علم ضرورت دارد.

این نكته به‌ویژه برای دانشی چون كلام كه بخشی از آن پاسخگویی به پرسش‏ها و رفع شبهه‏ها است در خور توجه بیش‌تری است، البته نباید از نظر دور داشت كه آنچه به صورت زمینه‏های پیدایی مسائل كلامی مطرح می‏كنیم، گاه صرفاً باعث ایجاد سؤال می‏شده‏اند كه به‌طور طبیعی عالمان را به بررسی سؤال و پاسخگویی به آن سوق می‏داده‌اند و گاه سبب فهمی نو از تغییرات دینی و مباحث كلامی می‏شده‏اند (طارمی، بی تا: ۲۷)؛

چنان‌كه استاد شهید مطهری درباره تاثیر متكلمان اسلامی در فلسفه اسلامی معتقد است.

آنان از دو راه در فلسفه نقش ایفا كرده و بر آن اثر گذاشتند.

۱. از راه مثبت كه افق‌های تازه و نوی گشودند و مسائل ویژه‏ای طرح كردند (مطهری، ۱۳۷۶: ج۱، ص۵۲).

۲. از راه منفی: سهم آنان در بسیاری از مسائل فلسفه اسلامی از جنبه منفی است، یعنی از جنبه ناخن زدن و تخریب است و متكلمان همواره كوشیده‏اند آرای فیلسوفان را بكوبند و در آن‌ها تشكیك كنند و آرای دیگری در مقابل نظر آن‌ها ابراز دارند(مطهری، ۱۳۷۴: ج۱۳، ص۲۴۱و ۲۸۸).

انواع عوامل و زمینه‏ها

اندیشه‌وران و متفكران، عوامل و زمینه‏های پیدایی علم كلام اسلامی را به دو دسته داخلی و خارجی (سبحانی، ۱۳۸۲: ج۱،ص۷۲) یا خط اصیل و خط دخیل (حكیمی، ۱۳۷۵: ص۱۱۵) تقسیم كرده‏اند.

عوامل داخلی: عناصری هستند كه در داخل دین و متون دینی و خصوصیات جامعه دینی وجود دارند و هر مسلمانی در هر دوره زمانی یا هر وضع مكانی با آن‌ها مواجهه دارد؛ چنان‌كه مقصود از "عوامل خارجی" عناصری هستند كه از راه ارتباط جامعه دینی یا اهل دیانت با محیط بیرون از جامعه در جامعه دینی مطرح می‏شوند و در شكل‏گیری مجموعه مباحث كلامی نقش اساسی دارند (طارمی، همان).

عوامل داخلی خود به سه بخش ظواهر دینی، تفكر عقلی و كشف و شهود تقسیم می‏شود (طباطبایی، ۱۳۷۹: ص۷۸) و ظواهر دینی نیز عبارتند از دو قسم كتاب (قرآن كریم)، و سنت یا حدیث پیامبر اكرم…‏ و امامان اهل بیت(ع)‏(سبحانی، همان: ص۷۲و ۷۷؛ طباطبایی، همان: ص۸۴) .

عوامل خارجی نیز به چند قسم از جمله وقایع تاریخی و اجتماعی، آمیزش و ارتباط مسلمانان با دیگر ادیان و فرهنگ‏ها... و نهضت ترجمه و آشنایی مسلمانان با فلسفه یونان تقسیم می‏شود (همان، ج۱، ص۸۳ و۹۰)؛ البته این عوامل و زمینه‏ها در سطحی یكسان و مساوی نیستند. در واقع عوامل داخلی و درونی همان عوامل اصلی پیدایی علم كلام اسلامی است و عوامل بیرونی زمینه‏های پیدایی دیدگاه‏ها و عقاید خاص و موردی را پدید آورده‏اند و چه بسا در تكامل و تحول این علم نیز نقش قابل توجهی داشته‏اند (ربانی گلپایگانی، ۱۳۸۱: ص۱۲۴).

۱. قرآن كریم

از آن‏جایی كه قرآن كریم مأخذ اساسی هر گونه تفكر اسلامی است (طباطبایی، ۱۳۷۹: ص ۸۴)، نخستین زمینه كلام در اسلام را به‌طور مسلم باید در خود قرآن جست (نصر، ۱۳۸۳: ج۱، ص ۱۳۷؛ الامین، همان: ص۳۰۸) چرا كه عامل اصلی اشتغال مسلمانان به علوم عقلی از طبیعیات و ریاضیات و غیر آن‌ها به صورت نقل و ترجمه در آغاز كار و به نحو استقلال و ابتكار در سرانجام، همان انگیزه فرهنگی بود كه قرآن مجید در نفوس مسلمانان فراهم آورده‌بود (طباطبایی، ۱۳۷۵: ص ۱۱۱؛ الامین: همان) افزون بر این‌كه كلام به معنای اصطلاحی آن مستلزم تدوین ادله عقلی برای تثبیت عقاید ایمانی است و این در واقع مشخصه ذاتی روش بحث قرآنی درباره موضوعات الاهیات است (نصر، همان: ص۱۳۷)؛ چرا كه در معارف الاهی مسأله‏ای به چشم نمی‏خورد، مگر این‌كه متن آن‌را و براهین و ادله‏ای را كه برای اثبات آن به كار برده شده می‏توان در قرآن و حدیث یافت و از لابه‌لای آن‌ها به‌دست آورد (طباطبایی، ۱۳۷۵: ص ۱۱۰).

نقش قرآن در مطالعات و مباحث كلامی

قرآن كریم از چند جهت در مطالعات كلامی مورد توجه قرار می‏گیرد.

۱. از جهت تعلیم اصول و كلیات عقاید، مانند سخن از اثبات خدا و صفات او و همچنین طرح مباحث نبوت و معاد؛

۲. از جهت روش تأمل و پژوهش در مسائل اعتقادی، مانند مواردی كه برای توحید و نفی شرك برهان می‏آورد؛

۳. از جهت طرح مسائل نو در حوزه باورها و دیدگاه‏های دینی؛

۴. از جهت طرح مناقشه‏ها، نقدها وردیه‏های كه بر عقاید متضاد مانند دهریه، وثنیه و یهودیت... داشته است به همین جهت است كه قرآن یكی از دستگاه‌های تصفیهٔ فكر اسلامی به حساب می‌‌آید ( مطهری، ۱۳۸۱: ج۲۱، ص۹۶و۹۷)؛

۵. از جهت رهایی و آزادسازی عقل و اندیشه و تفكر انسانی از هر قید و بندی و دعوت به تأمل و تفكر(طارمی، همان: ص۲۸؛ شافعی، ۱۳۱۱ق: ص۵۶). چنان‌كه از جهات متعددی بر مباحث كلام تاثیر گذاشته است؛ از جمله این‌كه قرآن همه مسائل مربوط به ایمان به خدا، نبوت و آخرت را كه مسائل عمده كلام بودند، با تأیید گفتارهایش به وسیله ادلهٔ عقلی مورد بحث قرار داده است.

بر خلاف مسیحیت كه اصول دین و به‌ویژه اصل اوّلی آن یعنی "تثلیث" را منطقه "ممنوعه" برای عقل اعلام كرده، در اسلام، اصول دین و بالاخص اصل اصول دین یعنی "توحید" منطقه "انحصاری" عقل اعلام شده است و قرآن كریم اصلاً برای عقل منطقه ممنوعه قائل نیست؛ افزون بر این‌كه مردم را به نظر و فكر دعوت كرده و آن‌ها را در اسلام فرض دانسته است. خود نیز بر پاره‏ای از مدعاهایش مثل توحید و معاد، برهان عقلی اقامه و دلیل مخالفان را با استدلال عقلی ابطال می‏كند و از آن‌ها برهان و دلیل مطالبه كرده؛ می‏گوید:

قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِینَ (بقره(۲):۱۱۱)

و حتی تاریخ و سرگذشت بشر و علل و اسباب سعادت یا شقاوت او را تعلیل و تحلیل می‏كند و به طرز منطقی و معقولی رابطه هر معلولی را با علت روانی و یا اجتماعی خود بیان می‏دارد، و بالاتر این‌كه مقررات و دستورهای خود را نیز بر گرفته و ناشی از علت‏ها و مصلحت‏ها و حكمت‏ها می‏داند و در مواردی نیز به آن‌ها اشاره می‏كند (مطهری، ۱۳۷۶: ج۸: ص۴۱۰ و۴۱۵).

وجود آیات محكم و متشابه كه یكی از عوامل مشخصه میان فرقه‌ها و مذاهب شمرده می‌شود، مانند آیات مربوط به جبر و اختیار و صفات خداوند در مباحث كلامی تأثیرگذار بوده است (جهانگیری، ۱۳۸۳: ص۱۴۱؛ شافعی، همان: ص۵۶).

آری چنان كه اشاره شد‌‌، قرآن بدون این‌كه كتابی در الاهیات باشد كه تحلیل منظمی را فراهم آورده باشد، با همه مسائلی كه در كلام پس از تكاملش مورد بحث واقع شده است سر و كار دارد (نصر، همان: ج۱، ص۱۳۸؛ جهانگیری، همان: ص۱۳۸).

۲. سنت و حدیث‏

گونه دوم از ظواهر دینی كه مأخذ و مدرك تفكر اسلامی به‌شمار می‌رود، "سنت" است و مقصود از آن احادیثی است كه از پیامبر اكرم‏… و اهل بیت(ع) رسیده باشد(طباطبایی، ۱۳۷۵: ص۸۴).

برخی مسائل كلامی صرفاً برخاسته از روایاتند. نظریه بدا و رجعت هر مقوله‏ای‏اند كه ابتدا از طریق سخنان حدیثی مطرح شده‏اند، هر چند برای اثبات این عقاید، گاهی از قرآن كریم هم مدد گرفته می‏شود، چنان‌كه فهم برخی آیات به مدد این اعتقادات آسان‏تر می‏شود (طارمی، همان: ص۳۲).

قطعاً احادیث و روایات در تدوین علم كلام نقش اصلی را ایفا كرده‏اند. چنان‌كه آیات شریفه در تأسیس یا تصحیح بسیاری از مباحث كلامی نقش داشته است.

استاد آیت اللَّه جوادی می‏نویسد:

در پرتو همین روایات بود كه علمای بزرگ اسلام توانستند با تتبع و تحقیق علم كلام و حكمت اسلامی را تدوین و ارائه كنند (جوادی آملی، ۱۳۸۳: ص۲۸۷).

در ادامه به بیان اجمالی مواردی از دیدگاه‏های كلامی پیامبر اكرم…‏ و امام امیرمؤمنان‏† و دیگر امامان‏(ع) می‏پردازیم.

أ. پیامبر اكرم‏… ‏

حضرت در امور دینی خود نخستین مرجع است، به پرسش‏های كه از او می‏شد، پاسخ می‏داد و مباحثه در امور فكری و كلامی با غیرمسلمانان را عهده‏دار بود.

منابع و مآخذ‏

۱.قرآن كریم

۲.الامینی السیدمحسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق.

۳.پطروشفسكی ایلیا پالویچ، اسلام در ایران، كریم كشاورز، تهران، نشر پیام، چهارم، ۱۳۵۴.

۴.جهانگیری محسن، مجموعه مقالات، تهران، انتشارات حكمت، اول، ۱۳۸۳.

۵.جوادی آملی عبدالله ، حكمت نظری و عملی در نهج البلاغه، قم، مركز نشر اسراء، ۱۳۷۸.

۶.ــــــــــــــــــ، توحید در قرآن ، قم، مركز نشر اسراء، اول، ۱۳۸۳ش، ج ۲،.

۷.ــــــــــــــــــ، دین‏شناسی، قم، مركز نشر اسراء، اول، ۱۳۸۱.

۸.جولد تسیهر اجناس "گلدزیهر" ، العقیدهٔ و الشریعهٔ فی الاسلام، بیروت، دارالرائد العربی.

۹.الحسینی العبیدلی، السید عمید الدین ابو عبداللَّه عبدالمطلب، اشراق اللاهوت فی نقد شرح الیاقوت، تهران، مركز نشر میراث مكتوب، اول، ۱۳۸۱.

۱۰.حكیمی محمدرضا، مكتب تفكیك، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، اول، ۱۳۷۵.

۱۱.الخویی السید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی‏جا، الخامسه، ۱۴۱۳ ق، ج۲۰.

۱۲.ربانی گلپایگانی علی، درآمدی بر علم كلام، قم، انتشارات دارالفكر، دوم، ۱۳۸۱.

۱۳.زرین كوب عبدالحسین، در قلمرو وجدان، تهران، سروش، دوم، ۱۳۷۵.

۱۴.سبحانی جعفر، معجم طبقات المتكلمین، قم، موسسهٔ امام صادق(ع)، ۱۳۸۲ش،ج۱.

۱۵.السیوطی عبدالرحمن بن ابی‏بكر ، تاریخ الخلفا، بیروت، مكتبهٔ العصریه، ۱۴۰۹.

۱۶.الشافعی حسن محمود، المدخل الی دراسهٔ علم الكلام، مصر، مكتبهٔ وهبه، ۱۴۱۱ ق .

۱۷.الشریف الرضی مرتضی، الامالی فی التفسیر و الحدیث و الادب، قم، كتابخانه آیت‌‌الله مرعشی، ۱۴۰۳ق، ج۱.

۱۸.الشریف المرتضی علی بن الحسین الموسوی، الشافی فی الامامه، تهران، موسسهٔ الصادق‏(ع)، دوم، ۱۴۱۰ ق.

۱۹.ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، كتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ ق.

۲۰.الشهرستانی ابوالفتح عبدالكریم، الملل و النحل، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۴ ش.

۲۱.شهیدی سید جعفر، زندگانی امام صادق‏(ع)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷.

۲۲.شیرازی قطب الدین، درهٔ التاج، تهران، انتشارات حكمت، دوم، ۱۳۶۵.

۲۳.صابری حسین، تاریخ فرق اسلامی، جلد اول (فرقه‏های نخستین، مكتب اعتزال، مكتب كلامی اهل سنت و خوارج) تهران، انتشارات سمت، اول، ۱۳۸۳.

۲۴.صبحی احمد محمود، فی علم الكلام (دراسهٔ لآراء الفرق الاسلامیه فی اصول الدین)، بیروت، دار النهضهٔ العربیه، الخامسه، ۱۴۰۵ق، ج ۱.

۲۵.صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین بابویه القمی، التوحید، قم، موسسهٔ النشر الاسلامی، الثامنه، ۱۴۲۳.

۲۶.ــــــــــــــ، علل الشرایع، با مقدمه سید محمد صادق بحرالعلوم، قم، مكتبهٔ الداوری، بی‏تا.

۲۷.صفا ذبیح اللَّه، تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی (تا اواسط قرن پنجم)، ، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، پنجم، ج۱، ۱۳۷۴.

۲۸.طارمی حسن، تاریخ تطور عقاید و آراء كلامی، (جزوه درسی) مركز تخصصی كلام اسلامی.

۲۹.طباطبایی سید محمدحسین، المیزان، قم، انتشارات اسلامی، بی‏تا، ج۵.

۳۰.ـــــــــــــــــــــــــ، شیعه در اسلام، قم، انتشارات اسلامی، پانزدهم، ۱۳۷۹.

۳۱.ــــــــــــــــــــــــــ، قرآن در اسلام، قم، دفتر انتشارات جامعه مدرسین، ۱۳۷۵.

۳۲.ـــــــــــــــــــــــــ، شیعه (مذاكرات و مكاتبات هانری كربن با علامه طباطبایی)، موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ایران، تهران، اول، ۱۳۸۲.

۳۳.طبرسی ابومنصور احمد بن علی بن ابی‏طالب ، الاحتجاج، تهران، انتشارات اسوه، ۱۴۱۶.

۳۴.طوسی ابوجعفر محمد بن حسن بن علی، رجال كشی، با تصحیح و تعلیقه حسن مصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸.

۳۵.غردیه لویس و قنواتی.ج، فلسفهٔ الفكر الاسلامیه، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۷۹،ج۲.

۳۶.غزالی ابو حامد، احیاء علوم الدین، دمشق، عالم الكتب، بی‏تا.

۳۷.كلینی محمد بن یعقوب، اصول كافی، تهران، دارالكتب الاسلامیهٔ، ۱۳۶۵، ج۱.

۳۸.لاهیجی عبدالرزاق، شوارق الالهام فی شرح تجرید الكلام، قم، موسسهٔ امام صادق(ع)‏، ۱۴۲۵ ق، ج۱.

۳۹.متز آدام، تمدن اسلامی در قرن چهارم ق، علیرضا ذكاوتی قراگزلو، تهران، امیركبیر، ۱۳۶۲.

۴۰.مجله نقد و نظر ۳ و ۴، سال اول، تابستان و پاییز ۱۳۷۴، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.

۴۱.مدرسی طباطبایی سیدحسین، زمین در فقه اسلامی، تهران،دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۲، ج۱.

۴۲.ـــــــــــــــــــــــــ، مقدمه‏ای بر فقه شیعه (كلیات و كتابشناسی)، محمد آصف فكرت، مشهد، بنیاد پژوهش‏های اسلامی، ۱۳۶۸.

۴۳.مطهری مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، دوم، ۱۳۷۴،ج۱۳.

۴۴.ـــــــــــــــ، مجموعه آثار ، تهران، انتشارات صدرا، پنجم، ۱۳۷۶،ج۲۱.

۴۵.ـــــــــــــــ، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، دوم، ۱۳۷۴، ج۵.

۴۶.ـــــــــــــــ ، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، پنجم، ۱۳۷۶، ج ۶.

۴۷.ـــــــــــــــ ، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، ششم، ۱۳۷۵، ج ۱.

۴۸.ـــــــــــــــ ، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، ششم، ۱۳۷۵، ج ۳.

۴۹.ـــــــــــــــ، یادداشت‏های استاد مطهری (جلد اول از بخش موضوعی)، ۱۳۸۳،ج۸.

۵۰.المفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، سلسلهٔ مولفات الشیخ المفید، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴، ج۵

۵۱.نصر سیدحسین و لیمن الیور ، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه جمعی از استادان فلسفه، انتشارات حكمت، اول، ۱۳۸۳، ج۱.

۵۲.ولفسن هری استرین، فلسفهٔ علم كلام، احمد آرام، تهران، الهدی، اول، ۱۳۶۸.

۵۳.همایی جلال‌الدین، غزالی‌نامه، تهران، فروغی، دوم، بی‌تا.

منبع:فصلنامه قبسات ، شماره ۳۸


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.