جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
مجله ویستا

آریزونا نشان داده است که چه کاری نباید انجام داد


آریزونا نشان داده است که چه کاری نباید انجام داد

جرالدو ال کاداوا, استادیار تاریخ و زبان لاتین و مطالعات لاتین در دانشگاه نورث وسترن و نویسنده کتاب «حرارت مبادله نقش لاتینی ها و مهاجرت در ساختن خط مرزی منطقه سان بلت» است

جرالدو ال.کاداوا، استادیار تاریخ و زبان لاتین و مطالعات لاتین در دانشگاه نورث‌وسترن و نویسنده‌ کتاب «حرارت مبادله: نقش لاتینی‌ها و مهاجرت در ساختن خط مرزی منطقه‌ سان‌بلت» است.

علاوه بر قانون عجیب و غریب آریزونا مسائل مهم دیگری هم مطرح است. تصمیم دیوان عالی، آینده‌ لاتینی‌ها و بنابراین کشور را تعیین خواهد کرد.

قانون S.B.۱۰۷۰ پیامی روشن برای آمریکایی‌هایی همچون پدربزرگ من در بر دارد و همه‌ ایده‌آل‌ها از برابری جنسیتی را تخریب خواهد کرد. ایده‌های برابری که پنجاه‌سال است پدربزرگ من به اعتبار آنها زیسته، با تصویب این قانون، محو خواهند شد.

دو پدربزرگ من ــ یکی لاتینی و یکی سفیدپوست که هر دو افسرهای فنی در نیروی هوایی آمریکا بودند ـ در پایگاه نیروی هوایی دیویس مانتون بازنشستگی خود را آغاز کردند و اکنون در توسان ساکن هستند. آنها روبه‌روی هم در یک خیابان زندگی می‌کردند. پدر و مادر من همانجا با یکدیگر آشنا شدند، به دبیرستان رفتند، ازدواج کردند و مرا به دنیا آوردند.

وقتی خانواده‌ من پس از جنگ جهانی دوم به آریزونا رفت، ایده‌های مدرنیزاسیون و پیشرفت فضای آنجا را شکل می‌داد. اگرچه افراد زیادی در این ایالت از دیدن لاتینی‌ها خوشحال بودند و به آنها «پرندگان مهاجر» می‌گفتند ـ کسانی که مدتی می‌آیند، کار می‌کنند و سپس باز می‌گردند ــ دیگرانی هم بودند که این لاتینی‌ها را عضوی از اجتماعات خود می‌دانستند و با آنها روابط صمیمانه‌ای برقرار می‌کردند و به این ترتیب توریسم و ارتباطات تجاری را بین دو مرز آمریکا و مکزیک گستراندند.

در دهه‌ ۱۹۷۰ اوضاع فرق کرد. آریزونا سیاست‌های طرد را پیش گرفت، در حالی‌که لاتینی‌ها داشتند از زاغه‌ها بیرون می‌آمدند و به دانشگاه می‌رفتند و حتی به مناصب سیاسی محلی و دولتی می‌رسیدند. مراودات بین این دو مرز در کارخانه‌های مرزی بسیار فاجعه‌بار شد؛ کارخانه‌هایی که به نشانه‌های مسلم نابرابری بدل شده بودند. دیگر نشانی از همکاری‌های بین‌المللی و بینانژادی در بین عموم نبود. مسوولان هم در این باره لب تر نمی‌کردند. نسل دوم و سوم لاتینی‌ها همراه با موج‌های جدید مهاجرت ظهور کردند. برای نخستین بار، سازمان‌های نظارتی با خشونت هرچه تمام‌تر مرزهای آریزونا ـ سونورا را به دنبال مهاجران بازرسی می‌کردند.

S.B. ۱۰۷۰ آخرین فصل دردسرساز در این داستان طرد و محروم‌سازی است و خانواده‌ من گواهی است بر اینکه خانواده‌های لاتینی چه قدر در حال دست و پنجه نرم‌کردن با این موضوع هستند. پدربزرگ لاتینی من که اجدادش پانامایی بودند، با پیوستن به ارتش شهروند ایالات متحده شد. او معتقد است مهاجران باید قانونی پا به خاک آمریکا بگذارند، اما در عین حال به خوبی می‌داند که مهاجران غیرقانونی به سختی کار می‌کنند ــ درست مثل خود او که چنین کرد ــ و به دنبال فرصت‌های بهتر برای خود و خانواده‌شان هستند ــ و باز هم، درست مثل خود او- مادربزرگ من که زاده‌ نیومکزیکو است، از داستان‌های فراوانی که راجع به جدا کردن مادران از فرزندانشان در لب مرز شنیده، بسیار ناراحت است. به باور او، خانواده‌های مهاجر، چه با مدارک شناسایی و چه بدون آنها، باید فرصتی برای زیستن در ایالات متحده داشته باشند.

پدربزرگ سفیدپوست من ــ که در پنسیلوانیا به دنیا آمده است ــ به دورویی نهفته در استدلال‌های پشتیبان این قانون پی برده است (به خصوص این ادعا که مهاجران مکزیکی مجرمانی خشن هستند!). مادر من، زن سفیدپوستی که در ویرجینیای غربی به دنیا آمده است، هنوز قبول ندارد که مهاجران غیرقانونی انگل منابع دولتی هستند و به آشنایان سفیدپوست خود اشاره می‌کند که با پارتی‌بازی به هزار سمت و هدف رسیده اند.

خانواده‌های پدری و مادری من، هر دو، معتقدند که ایالات متحده در بنیان خویش و فارغ از اتفاقات تاریخی و تجربه‌های تلخ، آزاد و آزاداندیش است. پدربزرگ و مادربزرگ لاتینی من در سرتاسر عمر خویش در نگاه نژادپرستان آمریکا مجرم بوده‌اند و از این وضع خاطرات خوبی ندارند، با این حال هنوز اصرار می‌کنند که ایالات متحده کشور خوبی است. مادربزرگ من می‌گوید که لاتینی‌ها در آمریکا می‌توانند «پیشرفت کنند» و به «مدرسه‌های بزرگ» بروند و دست به نوآوری و ابداع بزنند. این موضوع در مورد پدر من، خود من و همچنین سونیا سوتومایور، یکی از قضات این پرونده در دیوان عالی، صادق است. اما بسیاری از لاتینی‌ها هنوز نامرئی و حساب‌نشده باقی مانده‌اند و بسیاری از حقوق بنیادی خود را در اختیار ندارند. آنها نمی‌خواهند پیشرفت کنند، صرفا می‌خواهند زنده بمانند. حامیان این قانون استدلال می‌کنند قانون آنها تنها بین قانونی و غیرقانونی فرق می‌گذارد و نه بین سفید و لاتینی. اما بیشتر ما لاتینی‌ها فکر می‌کنیم این قانون حمله‌ای آشکار به ما است و شمشیر را از رو بسته! ما ناراحت و خشمگین هستیم، نه فقط چون ما را از حقوق بنیادی انسانی خودمان محروم می‌کند، بل همچنین از آن رو که داستان‌ها و ایده‌های مربوط به برابری، فرصت و پیشرفت، همه‌ داستان‌هایی را که از بچگی شنیده‌ایم، نقش برآب خواهد کرد.

جرالدو ال.کاداوا