شنبه, ۲۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 18 May, 2024
مجله ویستا

و ایران آمریکای لاتین را کشف می کند


و ایران آمریکای لاتین را کشف می کند

مجاورت ژئوپولیتیک, مشارکت اقتصادی

محمود احمدی نژاد پس از انتخابش در سال ٢٠٠٥، به بیشتر کشورهای آمریکای لاتین، از جمله برزیل سفر کرد و مورد استقبال قرار گرفت. سفر او به برزیل اولین دیدار رسمی از سال ١٩٧٩ از این کشور است. نزدیکی اقتصادی علی رغم دوری ایدئولوژیک: اتحاد بین تهران و آمریکای لاتین یادآور این مطلب است که در صحنه ژئوپولیتیک، متحدین همیشه به اختیار انتخاب نمی‌شوند.

«تغییری ساختاری در شکل روابط بین الملل ایجاد شده است». این مطلب از زبان سردبیر روزنامه ترک زبان Radikal با اشتیاق بیان شد. او این جمله را بعد از توافقنامه سه جانبه‌ای بیان داشت که میان برازیلیا، استامبول و تهران در رابطه با مسئله هسته ای ایران در تاریخ ١٧ مه ٢٠١٠ به امضا رسید. مقصود از این سند این بود که جایگزینی را برای تحریم های سازمان ملل علیه ایران بر پایه توافقنامه ای برای مبادله سوخت پیشنهاد کند. این قرارداد به هیچ وجه بی پایه نبود. در آن زمان، رئیس سازمان انرژی ایران، آقای علی اکبر صالحی (و نیز نایب رئیس جمهور)، بر این عقیده بود که برای اولین بار کشورهای غربی مجبور به پذیرش این امر شده‌اند که «کشورهای نوظهور (با رشد سریع) می توانند بدون نیاز به قدرتهای بزرگ از حقوق خود در صحنه بین الملل دفاع کنند».او سپس با حالتی حاکی از همدردی ادامه داد: «قبول این مطلب البته برای ایشان سخت است (٢).»

این توافقنامه به نتیجه‌ای که از آن انتظار می رفت نیانجامید. آمریکا و فرانسه در مورد تصویب سریع قانون تحریم‌های جدید (١٠ ژوئن ٢٠١٠) فشار وارد کردند. برزیل و ترکیه رای منفی دادند اما زیر فشار تصمیم به اجرای آن گرفتند. «برزیل همیشه به قوانین بین الملل احترام می گذارد»، این توضیح وزیر امور خارجه، آقای سلسو آموریم بود.این جمله از دشواری مقاومت در برابر جهت‌گیری دیکته شده توسط واشنگتن خبر می‌دهد آنهم از سوی برزیلی که بر حق تمام ملتها در توسعه برنامه هسته ای غیر نظامی تاکید دارد. این واقعه اهمیت رو به رشد روابط بین ایران و آمریکای لاتین را روشن می‌کند.

رئیس جمهور ونزوئلا، هوگو چاوز، نه بار از تهران بازدید کرده است. تهران همچنین پذیرای آقایان رافائل کوریا، لولا دا سیلوا، اوو مورالس و دانیل اورتگا بوده است— که به ترتیب رئیس جمهور اکوادور، برزیل، بولیوی و نیکاراگوئه هستند— که هر یک به نوبه خود پذیرای میزبان خود بوده‌اند. ایران در بولیوی، شیلی، کلمبیا، نیکاراگوئه و اروگوئه سفارتخانه های جدیدی را بازگشایی کرده است. این سفارتخانه‌ها را باید به آنچه که در حال حاضر در آرژانتین، برزیل، کوبا، مکزیک و ونزوئلا وجود دارد، اضافه کرد. به نوبه خود، بولیوی تصمیم گرفته تا تنها سفارت خود در خاور میانه را از قاهره به تهران منتقل کند.

باله سفارتها، والس دلارها را همراهی می‌کند. بر اساس گفته موسسه تحقیقاتی Latin Business Chronicle، از سال ٢٠٠٧ تا سال ٢٠٠٨، تجارت موجود بین تهران و آمریکای لاتین سه برابر شده است و به ٩/٢ میلیارد دلار رسیده است (٣). رقمی نسبتا قابل توجه. اهمیت این مبلغ از آنجا است که میزان تجارت قبل از به قدرت رسیدن آقای محمود احمدی‌نژاد، در سال ٢٠٠٥، بسیار ناچیز می‌نمود. «تغییرات ساختاری» (تکتونیک) ای که روزنامه Radikal از آن حرف می زند در نتیجه بر جریانهای اقتصادی -نیز- استوار است.

در سال ٢٠٠٤، تجارت دو جانبه بین ایران و ونزوئلا کمی بیشتر از ١ میلیون دلار بود. اما پنج سال بعد این رقم پنجاه برابر شد. در این بین، ایران مراکز تولیدی مختلفی را برای شریک خود ایجاد کرده است: دوچرخه سازی، تراکتورسازی، خودرو سازی، کارخانه های سیمان. در شرائطی که کاراکاس از کمبودمزمن مهارت و نوآوری رنج می برد، تهران این کشور را در تلاشهایش برای صنعتی سازی خود، به ویژه در فرآوری شیر و محصولات پتروشیمی، همراهی می‌کند. اگرچه به دلیل بحران بین المللی، تجارت بین دو کشور افتی برابر با ٨/٣٣ درصد را در سال ٢٠٠٩ ثبت کرده است، با اینهمه کاراکاس و تهران بر سر ایجاد یک بانک مشترک توسعه توافق کرده اند و نزدیک به هفتاد توافقنامه جدید را به امضا رسانده اند (که در مجموع تعداد آنها به سیصد قرارداد می‌رسد). از طرف دیگر این دو پایتخت در سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) تلاشهای خود را بر افزایش دوباره قیمت نفت خام، متمرکز کردند، که بودجه هر یک وابستگی زیادی به آن دارد. پروازهای هفتگی حرکتی نمادین در جهت نزدیکی دو ملت است، که از سال ٢٠٠٧ ارتباط بین تهران و کاراکاس را تضمین می‌کنند.

از طریق ونزوئلا، نفوذ ایران در آمریکای لاتین تشدید می‌شود. در بین سالهای ٢٠٠٧ و ٢٠٠٨، اکوادور از هفتمین شریک تجاری ایران در منطقه به سومین طرف معاملاتی(بعد از برزیل و آرژانتین) تبدیل می‌شود. کوئیتو در سال ٢٠٠٨ به اولین بازار محصولات ایرانی تبدیل شد (که بعدا در طی بحران اقتصادی به مقام سوم تنزل پیدا می‌کند). ایران تنها به فروش اکتفا نمی کند، بلکه وعده سرمایه گذاری نیز می‌دهد. این سرمایه گذاری مخصوصا در بخش نیروگاه آبی و پتروشیمی است. هنگام ملاقات رئیس جمهور اکوادور از تهران در تاریخ ٨ دسامبر ٢٠٠٨، او بیست و پنج توافقنامه دوجانبه را امضا نمود که انتظار می‌رود اقتصاددو کشور را به یکدیگر نزدیک کند.

در آمریکای مرکزی، ایران با ١ میلیارد دلار سرمایه گذاری اعلام شده، بندری در آب عمیق می‌سازد که بشدت مورد نیاز نیکاراگوئه است. به علاوه سرمایه لازم برای احداث یک نیروگاه تولید برق آبی را برای این کشور تامین می کند. در بولیوی، تهران پیشنهاد کمک برای بهینه سازی استخراج گاز را داده است و همچنین می تواند در تحقیقات ابتدایی مربوط به منابع وسیع لیتیوم این کشور در رشته کوههای آند شرکت کند.

● مداخله در حیاط خلوت آمریکا

اما در حال حاضر، ٩٤ درصد تبادلات بین ایران و آمریکای لاتین از طریق آرژانتین و برزیل صورت می‌پذیرد. برزیل— بازاریا متشکل از دویست میلیون نفر و اقتصادی که یک سوم تولید ناخالص داخلی منطقه است— یکی از تنها کشورهایی است که شاهد افزایش تجارت خود با ایران در سال ٢٠٠٩بوده است (+٤ درصد، بعد از رشد +٨٠ درصدی در سال ٢٠٠٨)، و میزان آن به ٣/١ میلیون دلار رسیده. این مبلغ در مقایسه با تبادلات ایران با چین ناچیز است. چین از این پس اولین شریک تجاری این کشور شده است( ١/٣٦ میلیارد دلار در سال ٢٠٠٩). اما، در ماه دسامبر ٢٠٠٩، در زمان ملاقات رئیس جمهور ایران از برازیلیا، آقایان احمدی نژاد و لولا دا سیلوا متعهد شدند تا حجم تبادلات تجاریشان را تا سال ٢٠١٤ به ١٠ میلیارد دلار برسانند. که این تعهد به لطف «تلاشهای کارآفرینان دو کشور» عملی می‌شود(٤).

اغراق آمیز است اگر بگوییم که یک چنین فعالیتی واشنگتن را نگران می کند. در ١١ دسامبر سال ٢٠٠٩، وزیر امور خارجه آمریکا، هیلاری کلینتون هشدار داده است که هر گونه نزدیکی با ایران به نظر او «ایده بسیار بدی است»، زیرا که تهران به «حمایت، ترویج و صادرات تروریسم» می‌پردازد. خانم کلینتون هشدار داد که: «اگر کسانی می خواهند با ایران لاس بزنند، باید به عواقب آن هم بیاندیشند. آمریکا امیدوار است آنها در این در رابطه عمیق تر فکر کنند.» آقای احمدی نژاد البته در این نزدیکی چیزی غیر از نتایج روابط سالم برادرانه نمی‌خواهد ببیند. او در ٢٤ سپتامبر ٢٠٠٩ (٥) موضوع را اینگونه خلاصه کرد که «با دوستان، روابط ما هیچ حد و مرزی نمی شناسد».

اما بیشتر از «دوستی»، یک ضرب المثل قدیمی ماهیت اصلی روابط را روشن می‌کند: «دشمن دشمن من، دوست من است.» براین اساس است که باید به مسئله نگریست. در سال ٢٠٠٢، آقای چاوز قربانی کودتایی شد که از طرف واشنگتن حمایت می‌شد. در سال ٢٠٠٩، آقای کورئا وقتی که تصمیم می‌گیرد تا امتیاز پایگاه نظامی آمریکا در مانتا را تجدید نکند، خشم کاخ سفید را بر‌امی‌انگیزد. مهلت این امتیاز در تاریخ ١٨ سپتامبر ٢٠٠٩ پایان می‌یافت. ٥ اوت ٢٠١٠، رئیس جمهور بولیوی معتقد بود که آمریکا «به دنبال بهانه هایی همچون تروریسم و قاچاق مواد مخدر است» تا بتواند در آمریکای لاتین دخالت کند. او همچنین تصریح کرد که «هدف اصلی این مداخله‌گری ها چنگ انداختن مجدد بر منابع طبیعی ما است (٦)». سیاست چپ دولتهای آمریکای لاتین به دنبال کاهش نفوذ اقتصادی شرکتهای چند ملیتی است (حتی از اخراج آنها ابایی ندارند) و دفاع از حاکمیت شان در زمینه منابع طبیعی آزار دهنده است. آدمیرال مایکل مولن در ١ اوت ٢٠١٠ تصدیق کرد که تهران به نوبه خود آگاه است که آمریکا طرحی برای حمله به ایران دارد (٧). کشوری که سومین منابع اثبات شده نفتی در جهان را دارا است.

در چنین شرائطی، تهدید به اقدامات تلافی جویانه از سوی آمریکا اهمیت کمی در سیاست خارجی رهبرانی همچون آقای چاوز دارد، که خود را «گلادیاتور{های} ضد امپریالیسم» یا «چریک {های} مسلح» معرفی می کنند. آقای احمدی نژاد به نوبه خود در ژوئن ٢٠٠٩، منطقی را روشن می‌سازد که پایه سیاستهای خارجی او است: «در حالی که کشورهای غربی تلاش در منزوی کردن ما دارند، ما به دنبال حامیانی در حیات خلوت آمریکا هستیم (٨).»

آمریکا ناوگان چهارم خود را دوباره فعال کرده و در طول سواحل اقیانوس اطلس در آمریکای لاتین در حال گشت زدن است.این کشور از چندین پایگاه نظامی هم در قاره آمریکا و هم در مرزهای ایران برخوردار است. کاراکاس با آگاهی از این مسئله و به انتخاب خود به گسترش برنامه های همکاری نظامی با تهران می پردازد. این برنامه ها شامل آموزش پرسنل و تولید مهمات می شود. در آوریل ٢٠٠٩، وزیر دفاع ایران، آقای مصطفی محمد نجار، متعهد شد تا «در رابطه با توسعه ظرفیت های نظامی ونزوئلا در چارچوب توافقنامه های دفاعی متقابل، حمایت کامل خود را ابراز دارد(٩)».

● اثبات توانایی خویش برای ایستادگی در برابر شمال

همبستگی «ضد امپریالیستی» به زمینه نظامی محدود نمی‌شود. بلکه همچنین شامل محکوم کردن «دسیسه هائی» می شود که در مورد دوستان انجام می گیرد و هر کس از آن می‌ترسد که شامل وی نیز بشود. بدین ترتیب اعتراض ها به انتخاباتی که به نظر می رسد که در آن تقلب صورت گرفته، تلاشهایی در جهت بی ثبات کردن ایران ارزیابی می شود. شاید بر اساس همین منطق است که برزیل، نیکاراگوئه، اکوادور، بولیوی و ونزوئلا— کشورهایی که در آن ناظران بین المللی همواره حکم به شفافیت انتخابات داده‌اند— حمایت بی قید وشرط خود را نسبت به آقای احمدی نژاد در پی انتخابات ریاست جمهوری ژوئن ٢٠٠٩ اعلام کردند، انتخاباتی که در آن تقلب صورت گرفته بود(١٠). آقای چاوز بدون هیچ تردیدی در پس اعتراضات اپوزیسیون در ایران، عملیات CIA محکوم کرد.

آقای لولا داسیلوا البته بیشتر به آرام کردن هیجانات «ضد امپریالیستی» اردوگاه خود بسنده کرد. او بدین ترتیب موفق شد تا هم با آقای جورج دبلیو بوش و هم آقای چاوز روابط خوبی داشته باشد. هرچند برای همگان روشن بود که آمریکا جای خود را به عنوان اولین شریک تجاری برزیل به چین داده است. برازیلیا با رشدی قوی، به دنبال این است تا صدای خود را در میان ملت ها به گوش برساند. و این کار را با شکستن «مدار الیزابت آردن»(رم، پاریس، لندن و واشنگتن) و فاصله گرفتن از دیپلماسی سنتی برزیل انجام می‌دهد. برای بدست آوردن حمایت جنوب در جهت رسیدن به کرسی در شورای امنیت سازمان ملل، برزیل باید توانایی خود را برای ایستادگی در برابر شمال اثبات کند. آیا می توان این مطلب را یکی از انگیزه های توافق سه جانبه هسته ای ایران به حساب آورد؟ در این زمینه نیز، رئیس جمهور جدید خانم دیلما روسف قول تداوم را داده است.

بعضی از ایرانیان، مانند نامزد انتخابات آقای میرحسین موسوی، از این در تعجب است که «دولت ایران به جای سرمایه گذاری نزد همسایگان خود پیوسته پول به حساب دولتهای آمریکای لاتین واریز می‌کند(١١)». ایرانیان از این مسئله غافل هستند که بی شک سرمایه گذاری‌های اقتصادی ایران در آمریکای لاتین به این کشور اجازه می دهد، تا علی‌رغم تحریمهای اقتصادی تحمیل شده بر تهران، از اقتصاد خود و بویژه بخشهای صنعتی پیشرفته از قبیل حمل و نقل هوایی، نفت و گاز، تولید خودرو... حمایت کند.آقای احمدی نژاد برای صنعت خودرو در شخص خود آقای چاوز تبلیغات گر بی نظیری را یافته است. آقای چاوز در حالی که از قابلیتهای یکی از مدلهای خودرو، سنتارو، تعریف می کرد که ایران در ونزوئلا تولید می‌کند، به تازگی اعلام داشت: «این خودرو کیفیتی بالا دارد و ارزان قیمت است.(...) قیمت آن ٧٦ هزار بولیوار {١٢٩٠٠ یورو} است. اگر شما به دنبال مدلی معادل، مثلا تویوتا کورولا باشید، کمتر از ١٦٢ هزار بولیوار {٢٧٧٠٠ یورو} نمی توانید آن را بخرید... تفاوت را می بینید؟ بیشتر از دو برابر (١٢)!» مدیر شرکت تجاری پتروشیمی ایران، آقای رضا حمزه‌لو در ١٨ اکتبر ٢٠١٠، با تکیه بر اینکه باید «بازارهای خود را تنوع بخشد»، از پیدا کردن مشتریان جدید بالقوه ای همچون برزیل و آرژانتین احساس خشنودی کرد(١٣).

ایجاد روابط حسنه بین ایران و اتحاد بولیواری ملتهای آمریکای ما (آلبا)— که بولیوی، اکوادور، کوبا و ونزوئلا را گردهم آورده است— تهران را به سوی یافتن نقش ناظر در این اتحادیه هدایت کرد.با این وجود آلبا خود را به پوشش های دیپلوماتیک و اقتصادی محدود نمی‌کند. از آغاز پیدایشش، این اتحاد خواستار دفاع از طرح سیاسی رهائی سازی اجتماعی بوده است. در این چارچوب، مشارکت های ایجاد شده با ایران تناقضهایی را سبب می‌شود، چرا که بسیاری از آنها از امتیازهائی بهره می برند که قانونا منحصر به کشورهای امریکای لاتین هستند.

به هر حال، جای تعجب نیست که دولتهای چپ خواهان روابط حسنه با کشوری باشند که با دیدگاههای آنان همیشه مطابقت ندارد؟ در دیپلوماسی، اغلب پراگماتیسم(واقع بینی عمل گرایانه) پیش برنده است، چه در مورد روابط بین اتحاد شوروی و کشورهای عربی ای که کمونیستها را می‌کشتند، و چه در مورد پیوندهائی که در زمان مائو چین را با شیلی پینوشه مرتبط می ساختند و یا اتحادی که همچنان آمریکا را به عربستان سعودی مرتبط می‌کند. یک قرن و نیم پیش لورد پالمرستون، نخست وزیر ملکه ویکتوریا این مطلب را چنین بیان داشت که «من دوستی ندارم، دشمنی هم ندارم، من فقط منافع دارم».

نویسنده: نیکولاس - کوزلف

مترجم: احسان - تحقیقی

منبع: ماهنامه - لوموند دیپلماتیک - ۲۰۱۰ - دسامبر - تاریخ شمسی نشر ۷/۱۱/۱۳۸۹

پی نوشت:

(١) توسط آلن گرش، که محتوای قرارداد به تفصیل، در مقاله «ایران، به سوی یک جامعه بین المللی با گذر از غرب؟» نوول دوریان، ٢١ مه ٢٠١٠، به نقل از http://blog.mondediplo.net.

(٢) "برزیل و ترکیه از شورای امنیت سازمان ملل متحد در خواست می کنندکه ایران را تحریم نکند»، خبرگزاری فرانسه ٢٠ مه ٢٠١٠.

(٣) «Latin America : Iran trade triples», Latin Business Chronicle, ٢ دسامبر ٢٠٠٩، www.latinbusinesschronicle.com

(٤) «ایران و برزیل تجارت به ١٠ بیلیون دلار در پنج سال مبلغ»، Iran Trade News، تهران، ١٢ دسامبر ٢٠٠٩ تغییر یافته است. (٥) Fabiola Moura، «احمدی‌نژاد می گوید، روابط ایران با برزیل "هیچ محدودیتی" وجود ندارد»، گفت"، بلومبرگ، ٢٠٠٩ سپتامبر ٢٤، www.blomberg.com (٦) Evo denuncia a Washington por los ataques a Sudamérica، خبرگزاری فرانسه ٦ اوت ٢٠١٠.

(٧) «US military chief admits to Iran attack plan»، خبرگزاری فرانسه ١ اوت ٢٠١٠.

(٨)Israel and Iran compete to expand influence in Latin America، The Sunday Times، لندن، ١٢ نوامبر ٢٠٠٩.

(٩) دانیل کورتسلیبن، Alliance problematic for the U.S., but not threatening»» Inter Press Services، ١٠ آگوست، ٢٠٠٩.

(١٠) مشاهده کنید احمد سلامتیان: «در دیگ قدرت دولت ایران»، لوموند دیپلوماتیک، ژوئیه ٢٠٠٩.

(١١)Ahmadinejad foreign policy “rattled” Iran foes، Press TV، ٢٥ مه ٢٠٠٩، www.presstv.ir

(١٢)"Chávez : “Los coches iraníes son mejores que los Toyota ، El Mundo، مادرید ٢٤ خرداد، ٢٠١٠.

(١٣) Iran targets South America for petchem exports», Tehran Times»، ایران، ١٨ اکتبر، ٢٠١٠