شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

تولد و ادراك انسان


تولد و ادراك انسان

انسان با روش بسیار هماهنگ و مشخص و حساب شده آفریده شده به طوری كه از نظر توازن و هماهنگی در اندازه های مشخص قرار دارد و هر گاه این توازن به هم بخورد یك سری انگیزه ها به كار افتاده و انسان را وادار به برگرداندن وضعیت اولیه خود می كند

وَاٌللهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُنِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَتَعْلَمُونَ شَیْئًاوَ جَعَلَ لَكُمُ اٌلسَّمْعَ وَ اٌلْأَبْصَارَ وَ اٌلأَفْئدَهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُروُنَ ؛[۱]

و خدا شما را از بطن مادران بیرون آورد در حالیكه هیچ نمی‌دانستید و به شما گوش و چشم و قلب (بتدریج) عطا كرد تا مگر شكر ( این نعمت‌ها ) بجای آرید.

And Allah has brought you forth from the wombs of your mothers _ you did not know anything - and Hegave you gave you hearing and sight and hearts that you may give thanks. ( The Bee/۷۸)

بالاخره، با پشت سرگذاشتن تحولات و تغیرات پیچیده و منظم و حساب شده زندگی داخل رحمی، انسان این موجود شگفت‌انگیز جهان هستی، پا به عرصهٔ گیتی می‌گذارد . اما برای ارتباط با جهان خارج نیاز به ادراك و حواس دارد تا بتواند حوادث و وقایع اطراف و همچنین جهان درونی خویش وتغییرات آن را درك كند.

خداوند متعال اراده كرده است كه كلیهٔ امكانات و وسایل ضروری زندگی و بقا را در اختیار انسان قار دهد تا بتواند منافع و مصالح خود را شناخته و به آنها دست یابد و از آنچه كه موجب انحراف از مسیر درست می‌شود،‌دوری گزیند. مثلاًُ انگیزه‌ها را به عنوان نیروهای محرك نشاط و فعالیت برانگیخته تا انسان را بر برآوردن نیازهای اساسی و ضروری زندگی نیرو دهند و او را با محیط زندگی هماهنگ كنند.

انسان با روش بسیار هماهنگ و مشخص و حساب شده آفریده شده به طوری كه از نظر توازن و هماهنگی در اندازه‌های مشخص قرار دارد و هر گاه این توازن به هم بخورد یك سری انگیزه‌ها به كار افتاده و انسان را وادار به برگرداندن وضعیت اولیه خود می‌كند. به عنوان مثال تغذیه هنگام گرسنگی ، استراحت هنگام خستگی و …

از انگیزه كه بگذریم،‌به حواس می‌رسیم كه خود نیز جنبهٔ مهمی از ادراك انسان را تشكیل می‌دهد. چرا كه وسیله ارتباط ما با جهان خارج ، حواس (شنوایی، بینایی، لامسه، بویایی و چشایی) می‌باشد و در واقع این حواس است كه باعث می‌شود نسبت به هر یك از تغییرات خارجی واكنش نشان دهیم . بنابراین ادراك حسی به نوبهٔ خود وظیفهٔ فوق العاده مهمی در زندگی انجام می‌دهد.

اگر ادراك حسی را هم كنار بگذاریم، به مهمترین نیروی ادراكی انسان می‌رسیم. چرا كه هر یك از انگیزه‌ها از قبیل انگیزهٔ جنسی، انگیزه رقابت، انگیزه تنفس و بسیاری از انگیزه‌های دیگر و همچنین هر یك از انواع حواس را كه در نظر بگیریم ، نمی‌توانیم مختص انسان بدانیم. بلكه انگیزه‌ها و حواس بین حیوان و انسان مشترك است و فقط ممكن است شدت یا ضعف داشته باشد. مثلاً برخی حیوانات سیستم بویایی پیشرفته‌ای دارند. اما وجه تمایز انسان و حیوان یك نیروی ادراكی مهم است به نام عقل كه مخصوص انسان بوده و به او این ویژگی را می‌دهد تا از حد ادراك اشیای محسوس خارجی پا را فراتر گذارده و در بسیاری از مفاهیم مانند حق و باطل، شادی و نفرت و خیر و شر تفكر كند و از مشاهدات و تجربیات خود برای اثبات اصول كلی، استدلال كند.

آری، انسان به كمك عقل است كه می‌تواند از آفرینش جالب و شگفت‌انگیز خود و یا خلقت تمام هستی،‌بر وجود آفریدگار متعال و قدرت لایزال او استدلال كند. اما با این همه،‌ قدرت عقل انسان محدود است و نمی‌تواند تمام مسایل را درك كند. چه بسا گاهی اندیشه انسان در معرض خطا و اشتباه واقع می‌شود و یا اصلاً انسان قدرت استدلال و تفكر را از دست می‌دهد و نیازمند كسی است كه او را راهنمایی كند. از این رو خداوند متعال، رسولان و پیامبران را به سوی مردم فرستاد و كتابهای مقدس آسمانی را نازل فرمود تا آنها را به آنچه خیر و مصلحتشان است، راهنمایی كنند.

چنانچه رسول گرامی خود را فرستادیم كه آیات ما را برای شما تلاوت كند و نفوس شما را از پلیدی و آلودگی و جهل و شرك پاك و منزه گرداند و به شما تعلیم شریعت و حكمت دهد و از او هر چه را نمی‌دانید بیاموزید[۲].

بنابراین، حواس پنجگاه ،‌انگیزه‌ها و عقل، وسایلی هستند كه انسان را در زمینهٔ شناخت و استدلال كمك می‌كنند. ولی بسیاری از مواقع برای رسیدن به شناخت واقعی، ضرورت دارد انسان شناخت را از خدا دریافت كند تا در تأمین سعادت دنیا و آخرتش دچار لغزش نشود.

این شناخت الهی از طریق رسولان و فرستادگان و یا به واسطهٔ الهام و افاضهٔ ربانی كه خداوند به بعضی از اولیایش اختصاص داده است، بدست می‌آید.

ما آیات قدرت و حكمت خود را در آفاق جهان و نفوس بندگان كاملاً هویدا و روشن می‌گردانیم تا ( در خلقت آفاق و انفس نظر كنند و خداشناس شوند و ) ظاهر و آشكار شود كه ( جز خدا و آیات حكمت و قیامت و رسالتش همه) بر حق است … [۳]

آیا تاكنون فكر كرده‌اید كه یك نوزاد تازه متولد شده چگونه با محیط خارج ارتباط برقرار می‌كند؟ یا چگونه حواسش یكی پس از دیگری شروع به انجام وظیفه می‌كنند؟ و یا …

آری! اینها همه از موهبت‌های بی‌كران الهی است كه دراختیار انسان قرار گرفته تا به تدریج صفات و ویژگی‌های خود را به مرحلهٔ‌ ظهور و شكوفایی برساند و با درك این همه الطاف ایزد منان شكر گذار نعمتهای او باشد . سپس ( آن نطفه بی‌جان) را نیكو بیاراست و از روح خود در آن بدمید و شما را دارای گوش و چشم و قلب با حس و هوش گردانید(با وجود این همه احسان ) باز بسیار اندك شكر می كنید[۴]. »

ابتدا كه انسان به دنیا می‌آید چیزی نمی‌داند و برای تمامی برنامه‌ها و وظایف و تكالیفی كه در دنیا باید ایفا كند،‌ قبل از هر چیز نیاز به علم و تجربه و شناخت دارد و باید از گهواره تاگور به كسب علم ودانش بپردازد . از این رو قرآن كریم بعد از ذكر تولد انسان، قبل از هر چیز راجع به نیاز روانی او یعنی علم و یادگیری ، سخن میان می‌آورد و برای اینكه از لحظه تولد به یادگیری و كسب دانش بپردازد حواس و ابزار و وسایل یادگیری را كه مهمتر از همه آنها گوش و چشم و قلب است را در ساختمان بدن و روانش كارگزاری كرده است تا با دستگاه صوتی گوش و دستگاه تصویری چشم از آثار الهی در جهان صدابرداری و فیلمبرداری كند و قلب با تجزیه و تحلیل آن نسبت به خود،‌جهان و خدا شناخت پیدا كند و با پی بردن به این هما نعمت الهی به شكر خدا و انجام وظیفه بپردازد،‌« لَعَلَّكُمْ تَشْكُروُنَ».

[۱] النحل ؛ ۷۸.

[۲] البقره : ۱۵۱

[۳] فصلت /۵۳

[۴] سجده:۹



همچنین مشاهده کنید