جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
گلستان ابراهیم یا یک روزنامه
![گلستان ابراهیم یا یک روزنامه](/web/imgs/16/143/euwzt1.jpeg)
ابراهیم گلستان در سال ۱۳۰۱ شمسی در شیراز به دنیا آمد. پدرش مدیر روزنامه "گلستان" در شیراز بود. در ۱۳۲۰ به تهران آمد و وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد اما پس از مدتی تحصیل را نیمهکاره رها کرد و جذب فعالیتهای سیاسی در حزب توده شد. پس از مدتی بهدنبال اختلاف با روش سران آن حزب از حزب جدا شد و به کار خبری و عکاسی و فیلمبرداری برای شبکههای تلویزیونی بینالمللی و آژانسهای خبری مشغول شد. گلستان در سال ۱۳۲۶ نخستین قصهاش را به نام "به دزدی رفتهها" نوشت که همان سال در ماهنامه مردم و بعدها در ۱۳۲۸ در مجموعهای با عنوان "آذر، ماه آخر پاییز" منتشر شد.
در همین دوران داستانهایی از ارنست همینگوی، ویلیام فاکنر و چخوف را ترجمه کرد که آنها را در مجموعهای تحت عنوان "کشتی شکستهها" منتشر ساخت. او که از جوانی به عکاسی و فیلمبرداری علاقهمند بود، نزد خود با این فنون آشنا شد. بیشتر مطالعات ادبی آغازین او هم در سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۰ مربوط به خواندن آثار کافکا، اشتاینبک، یوجین اونیل، هرمان هسه، فاکنر و همینگوی بوده ولی بیشتر به آثار همینگوی و فاکنر علاقه نشان داده است. گلستان در بیشتر داستانهای دهه سیاش سرگذشت شکست و سرخوردگی آدمهایی را بازگو میکند که آرزوهای بزرگی در سر داشته و برای آن مبارزه کردهاند.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ گلستان بهعنوان طرف قرارداد، اداره امور دایره تهیه عکس و خبر کنسرسیوم نفت را عهدهدار میشود و از مجموع فیلمهای خبری شخصی و با کمک فیلمهایی که با دوربین بولکس ۱۶ میلیمتری شخصی خود گرفته، مستند "از قطره تا دریا" را میسازد. این فیلم یعنی نخستین فیلم مستند گلستان، بهشدت مورد پسند رییس فرانسوی کنسرسیوم و آرتور التون مستندساز سرشناس انگلیسی و رییس بخش فیلم کمپانی شل Shell انگلستان قرار میگیرد. در ۱۳۳۶ مجموعه داستان "شکار سایه" را منتشر میکند و پس از آن دست به کار تهیه و ساخت مجموعه مستندی برای کنسرسیوم با نام مجموعه "چشماندازها" میشود که ساخت این مجموعه از ۱۳۳۶ تا ۱۳۴۱ طول میکشد. نخستین بخش این مجموعه با نام "یک آتش" درباره مهار چاههای نفت دچار حریق شده است، آتشی که برخی آن را یکی از بزرگترین آتشسوزیهای تاریخ نفت دانستهاند و خاموش کردن آن ۶۵ روز طول کشیده است.
"یک آتش" در ۱۳۴۰ برنده جایزه مرکور طلایی بخش فیلمهای مستند جشنواره فیلم ونیز و پس از آن شیر سن مارکو شد. از حیث دریافت جایزه، این فیلم نخستین اثر سینمایی ایران در تاریخ سینمای جهان است که موفق به اخذ جایزهای بینالمللی شده است. پس از آن گلستان در ادامه مجموعه "چشماندازها"، مستند استثنایی و معروف خود با نام "موج و مرجان و خارا" را در سال ۱۳۴۱ عرضه میکند. کنسرسیوم که "چشماندازها" مسحورش کرده بود، در همان حدود ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۷ برای گلستان تدارک استودیو گلستان را به صورت اجاره بهشرط تملیک Lend Lease میبیند، تجهیزاتی کامل که بهای آن از طریق حقالزحمه و دستمزد کارهای آتی گلستان پرداخت شد. "موج و مرجان و خارا" با تجهیزات استودیو گلستان و کمک برادرش شاهرخ گلستان و همکاران مورد علاقهاش محمود هنگوال، فروغ فرخزاد و برادران میناسیان و عدهای دیگر ساخته شد و ستایش همگان را برانگیخت. گلستان در ۱۳۴۱ دست به کار ساخت نخستین فیلم بلند سینماییاش با نام "دریا" براساس داستان کوتاه "چرا دریا توفانی شده بود؟" "شبی که دریا توفانی شد" صادق چوبک شد ولی پس از فیلمبرداری چند سکانس از ادامه کار صرفنظر کرد و آن فیلم نیمهکاره رها شد.
گلستان در همین سال فروغ فرخزاد را از طرف استودیوی خود، مامور ساخت فیلم مستند "خانه سیاه است" کرد و خود ضمن مشاوره و همفکری با فروغ در این زمینه، مشغول ساخت فیلم کوتاه "خواستگاری" به سفارش موسسه فیلم ملی کانادا شد. فیلم "خانه سیاه است" چندان مورد استقبال منتقدان وقت ایرانی قرار نگرفت ولی علیرغم ممانعت گلستان از نمایش محدود آن به بهانه کراهت در جشنواره کن، جایزه نخست بهترین فیلم مستند جشنواره اوبرهازن آلمان ۱۹۶۴ را دریافت کرده و مورد تقدیر داوران جشنواره مولف پزاروی ایتالیا در ۱۹۶۷ قرار گرفت. مستند بعدی گلستان با عنوان "تپههای مارلیک" در ۱۳۴۲ درباره کشفیات باستانشناسی در منطقه مارلیک ایران جایزه شیر سنمارکو در جشنواره ونیز ۱۹۶۴ را بهدست آورد. گلستان در ۱۳۴۴ نخستین فیلم بلند سینمایی و داستانیاش با نام "خشت و آینه" را میسازد. "خشت و آینه" به حق و بهزعم بسیاری، نخستین فیلم روشنفکری و غیرمتعارف سینمای ایران است. در ۱۳۴۵ به سفارش بانک مرکزی ایران مستند "گنجینههای گوهر" (گنجینههای سلطنتی) را میسازد و تا هجرتش از وطن دو فیلم مستند دیگر با عناوین "خرابآباد" و "خرمن بذر" را عرضه داشته و در ۱۳۴۶ به انگلستان میرود. او در ۱۳۵۰ دوباره به ایران بازگشت.
"اسرار گنج دره جنی" را در ۱۳۵۲ ساخت و با توقیف آن پس از یک هفته نمایش برای همیشه از ایران رفت. پس از خروج از ایران سه داستان خود را در مجموعه "مد و مه" ۱۳۴۸ و داستان بلند دیگرش "خروس" را در ۱۳۴۹ و پس از آن "گفتهها" را که مجموعهای است از نوشتههای غیرداستانی و گفتوگو منتشر کرده و دو داستان "برخوردها در زمانه برخورد" و "...؟" را در دست چاپ داشته و یک داستان فعلاً بدون عنوان دیگر را هم می نگارد. گلستان در حال حاضر در لندن اقامت دارد و همچنان مینویسد و میخواند. او از گفتوگو و مصاحبههای روزنامهنگارانه بهشدت پرهیز میکند و لحنی تلخ و تند دارد ولی این امر مانع درک او بهعنوان فرهیختهای ایرانی که مایه مباهات و افتخار این آب و خاک است، نمیشود. به هیچ وجه نان به کسی قرض نمیدهد و اهل ریا نیست، از نیش و زخم زبان دیگران و انتقاداتشان نیز واهمهای ندارد. حضور او در سن ۸۳ سالگی برای ادب ما جداً غنیمت است. عمرش دراز باد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست