جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ناتوانی مالی در ازدواج


ناتوانی مالی در ازدواج

عمده ترین مشكل و مانعی كه نوعا برای ازدواج جوانان و بی همسران وجود دارد, فقر مالی و ناتوانی اقتصادی است این مانع عمده, آنگاه گسترش بیشتری یافته و قوت می گیرد كه موانع فرهنگی و آداب و رسوم اجتماعی نادرست نیز آن را همراهی كند و به فقر كاذب دامن زند

عمده‏ترین مشكل و مانعی كه نوعا برای ازدواج جوانان و بی‏همسران وجود دارد، فقر مالی و ناتوانی اقتصادی است. این مانع عمده، آنگاه گسترش بیشتری یافته و قوت می‏گیرد كه موانع فرهنگی و آداب و رسوم اجتماعی نادرست نیز آن را همراهی كند و به فقر كاذب دامن زند «وَ أَنْكِحُوا الأیامی مِنْكُمْ و الصّالحینَ مِنْ عبادِكُمْ و إمائِكُمْ إنْ یَكُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهُمُ اللّه‏ُ مِنْ فَضْلِهِ و اللّه‏ُ واسِعٌ علیمٌ وَلْیَسْتَعْفِفِ الّذینَ لا یجدُونَ نِكاحا حتّی یُغْنیَهُمُ اللّه‏ُ مِنْ فَضْلِهِ وَ الّذینَ یَبْتَغُونَ الْكِتابَ مِمّا مَلِكَتْ أیْمانُكُمْ فَكاتِبُوهُمْ اِنْ عَلِمْتُمْ فیهِمْ خَیرا و آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللّه‏ِ الّذی آتاكُمْ وَ لا تُكْرِهوا فَتَیاتِكُمْ عَلَی البِغاءِ إنْ اَرَدْنَ تَحَصُّنا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الحیاهِٔ الدُّنیا وَ مَنْ یُكْرِهْهُنَّ فانَّ اللّه‏َ مِنْ بَعْدِ إكراهِهِنَّ غَفُورٌ رحیمٌ و لَقَدْ أنْزَلْنا اِلَیْكُمْ آیاتٍ مُبَیِّناتٍ و مَثَلاً مِنَ الّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ و مَوْعظهًٔ لِلْمُتَّقینَ». «آیات ۳۴ ـ ۳۲» چنانكه در شرح كلی آیات مورد بحث، در شماره گذشته آوردیم، ازدواج، به عنوان نقطه عطف در زندگی هر فردی و یكی از مهم‏ترین مسائل اجتماعی، عنایت ویژه اسلام را به خود معطوف داشته است. علاوه بر آن همه روایات كه در شرح احكام و مسائل اجتماعی و اخلاقی این مهم وارد شده، در آیات متعددی نیز به ابعاد مختلف آن پرداخته شده است. در اینجا در آیات مورد بحث، نخست به مسئولیت جامعه اسلامی و مسلمانان در برابر ازدواج زنان و مردان مجرد توجه داده می‏شود و سپس به كسانی كه به هر دلیل اینك امكان ازدواج ندارند، مسئولیت پاكدامنی را یادآوری می‏كند. علاوه، آیه دوم، برخی مسائل مرتبط با همین موضوع در خصوص بردگان را بازگو می‏كند. آیه سوم یادكردی است از عنایت خداوند در فرو فرستادن آیات كه مایه پند پرهیزكاران است. در قسمت قبل، پس از شرح نكات ادبی، به تفصیل به تفسیر فراز نخست آیه اول پرداختیم و طی آن روشن كردیم كه مخاطب آیه كیانند و منظور از صالحین چیست و در پایان نیز به تفصیل به ضرورت حفظ شئون انسانی و اجتماعی و حفظ آبرو و شخصیت جوانانی كه به كمك دیگران، از جمله برخی نهادهای اجتماعی، ازدواج می‏كنند، فرا خواندیم. شرح فراز دوم آیه را به این قسمت واگذار كردیم. وعده كردیم گزیده روایات این موضوع را نیز در همین قسمت بیاوریم، اما با به درازا كشیدن بحث، مجالی برای بازگویی آنها وجود ندارد. یك سؤال اساسی به تناسب فراز یاد شده از آیه نیز مانده است و باید منتظر شماره آینده ماند.

* ** اِنْ یَكُونُوا فقراء یُغْنِهم اللّه‏ُ مِنْ فَضْلِه و اللّه‏ُ واسعٌ علیمٌ. عمده‏ترین مشكل و مانعی كه نوعا برای ازدواج جوانان و بی‏همسران وجود دارد، فقر مالی و ناتوانی اقتصادی است. این مانع عمده، آنگاه گسترش بیشتری یافته و قوت می‏گیرد كه موانع فرهنگی و آداب و رسوم اجتماعی نادرست نیز آن را همراهی كند و به فقر كاذب دامن زند. یعنی ناداریِ كاذبی كه تنها برخاسته از خواسته‏ها و برداشت‏های نادرست از زندگی و ازدواج و رفاه و گذران معیشت است. تلقی ناصواب از شیوه زندگی و مدیریت آن و مقایسه‏های ناقصی كه میان زندگی‏ها به ویژه با گسترش امر ارتباطات، صورت می‏گیرد و خواسته‏ها و توقعاتی كه به سرعت رشد می‏كند، تا جایی كه به بخشی از فرهنگ عمومی جامعه و خانواده‏ها تبدیل می‏گردد، به احساس ناداری و فقری در جامعه دامن می‏زند كه در واقع وجود ندارد و لااقل برای برپایی یك زندگی ساده و بی‏آلایش كه حداقل‏هایی از امكانات برای شكل‏گیری یك خانواده را داشته باشد، مانعی به شمار نمی‏رود. بررسی پدیده فقر و عوامل و زمینه‏های گسترش آن و نوع برخوردی كه اسلام با آن دارد و مسئولیتی كه جامعه اسلامی و حكومت مبتنی بر اسلام در مقابل آن دارد، بیرون از حوصله و خواست این بحث است اما تا آنجا كه به شرح این فراز از آیه شریفه برمی‏گردد، تردیدی نداریم كه فقر و تنگدستی مانعی اساسی بلكه عمده‏ترین مانع در راه شكل‏گیری خانواده و پیوند ارزشمند ازدواج است ولی باز تردیدی نداریم بخش عمده‏ای از این پدیده منفی و تأثیرگذار، برخاسته از نوع تلقی و فرهنگی است كه در جامعه و بر خانواده‏ها حاكم است. زیاده‏طلبی‏ها و خودنمایی‏ها و تصورات نادرست و راحت‏طلبی و رفاه‏زدگی در شكل‏گیری این تلقی و فرهنگ ناصواب نقش دارد و در واقع در بسیاری موارد، این فقر واقعی نیست كه مانع ازدواج است، بلكه این فقر كاذب و خودساخته و احساس فقر است كه جوانان و خانواده‏ها را در آرزوی زندگی مطلوب به انتظار شرایط مناسب نگه می‏دارد و ازدواج را چون كوهی دست نیافتنی در برابر دیدگان منتظر جوانان نشان می‏دهد. این سخن، روشن است كه به معنای بازداشتن از تلاش بیشتر برای بهبودی بیشتر و ارتقای سطح زندگی نیست. نیز به معنای محدود ساختن موانع ازدواج و عوامل افزایش سن ازدواج، به موضوع یادشده نیست. چه اینكه به معنای نادیده گرفتن كامل، توانایی مالی در فراهم ساختن حداقل‏های زندگی و تأمین معیشت نمی‏باشد. فقط تأكید بر این واقعیت انكارناپذیر است كه بخش عمده‏ای از مانع اساسی ازدواج، احساس فقر و ناداری خودساخته‏ای است كه تنها در ذهن و خیال و در داوری و نگاه جامعه وجود دارد. نه در واقعیت امر لذا علی‏رغم ارتقای سطح زندگی، در مقایسه با گذشته‏ای نه چندان دور، شاهدیم كه موانع پیوند ازدواج و شكل‏گیری خانواده فزونی یافته و از یك سو نرخ ازدواج كاسته شده و سن آن بالا رفته و از سوی دیگر طلاق افزایش یافته است. به هر روی، نتیجه تنگدستی و ناداری از یك سو، و خواست بالا و توقع زیاد جامعه و خانواده‏ها از سوی دیگر، چیزی نیست جز احساس ناتوانی افراد بی‏همسر در تشكیل خانواده و نگرانی و اضطراب در تن دادن به ازدواج. بخش وسیعی از دختران و پسران جوانی كه نیازمند ازدواج و قرار گرفتن در مأمن خانواده جدید هستند، برای اقدام به ازدواج دچار نگرانی می‏شوند و بر این باورند كه توان گذران زندگی را ندارند؛ پسر، نگران مدیریت و تأمین معاش خود و همسر و فرزندانش است و دختر، از ترس تنگدستی شوهر و سختی زندگی و نداشتن رفاه و آسایش مادی، به سختی تن به ازدواج و رفتن به خانه بخت می‏دهد، چرا كه آن را خانه «بدبختی» می‏داند و نه «خوشبختی». این واقعیت، جوانانی را كه از اراده قوی و شجاعت لازم برخوردار نیستند بیشتر رنج می‏دهد و طبعا دیرتر مسئولیت زندگی مشترك را می‏پذیرند. بسیاری از پسران به این عذر پیش‏قدم ازدواج نمی‏شوند و بسیاری از دختران به همین عذر، به خواستگاران خود، پاسخ منفی می‏دهند. البته چنانكه اشاره شد، این نگرانی، در همه موارد ناشی از فقر كاذب و تنگدستی خودساخته و احساس صرف نیست.در بسیاری از جاها جوانان، از تأمین حداقل شرایط تشكیل خانواده و گذران زندگی عاجزند و به درستی در توان خویش نمی‏بینند كه ازدواج كنند به ویژه پسران و مردان كه با این پیوند مسئولیت اداره زندگی و تأمین مخارج آن را از آغاز بر عهده می‏گیرند. خانواده‏ها نیز در رنج فقر و مشكل مالی به سر می‏برند و از عهده فراهم ساختن حداقل امكانات برای ازدواج فرزندان خود برنمی‏آیند.این فراز از آیه شریفه، به زیبایی تمام، به این نگرانی و ترس پاسخ گفته و به آن برای كسانی كه به آیات الهی و قرارهای خداوندی ایمان دارند، اجمالاً پایان داده است. منطق كلی قرآن كریم در اینجا این است كه اینان كه شرح حالشان در فراز اول آیه گذشت، ازدواج كنند «اگر هم فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خویش آنان را بی‏نیاز می‏سازد، چرا كه خداوند، هم گشایش‏دهنده است (رزق او بی‏كران است و پایان‏ناپذیر) و هم دانا.» در بسیاری موارد این فقر واقعی نیست كه مانع ازدواج است بلكه این فقر كاذب و خودساخته و احساس فقر است كه جوانان و خانواده‏ها را در آرزوی زندگی مطلوب به انتظار شرایط مناسب نگه می‏دارد و ازدواج را چون كوهی دست نیافتنی در برابر دیدگان منتظر جوانان نشان می‏دهد. در فراز نخست، دیدیم كه خداوند فرمان می‏دهد بی‏همسران را همسر دهید، حتی غلامان و كنیزان صالح را نیز همسر دهید، حال تأكید می‏ورزد كسی تنگدستی آنان را عذر نداند و بهانه نسازد و خود آنان نیز به این عذر از ازدواج دوری نكنند چرا كه خداوند، اگر تنگدست هم باشند، آنان را بی‏نیاز می‏كند تا بتوانند گذران معیشت كنند. اگر در نگاه معمول جامعه و در نگاه فرد، با وجود فقر و بی‏چیزی، تن دادن به ازدواج، مایه فقر بیشتر و بدبختی فزون‏تر است، اما در نگاه توحیدی و بر اساس بینش قرآنی، ازدواج نه تنها لزوما افزایش فقر را در پی ندارد، بلكه زمینه كاستن از آن و بی‏نیازی را فراهم می‏سازد. منطق كلی قرآن این نیست كه وقتی نداری یا ندارد ازدواج نكن، بلكه تأكید می‏كند اگر نداری یا ندارد، ازدواج كن تا دارا شوی و از تنگنای معیشت كنونی‏ات بیرون آیی. و لااقل اینكه «چه بسا» از وضعیت كنونی نجات یابی و بی‏نیاز شوی. درست همانند آن دسته از روایاتی كه در تأكید بر صدقه دادن، فرمان می‏دهد اگر تنگدست هم هستی صدقه بده تا از آن رهایی یابی. یعنی صدقه دادن توسط شخص فقیر را نه تنها مایه فقر بیشتر او نمی‏داند بلكه راهی برای نجات از فقر می‏شمارد.۱

در اینجا نیز آیه شریفه در صدد رفع نگرانی از جامعه و مدیران آن، و خانواده‏ها و جوانان بی‏همسر است كه مبادا نگرانی فقر و دل‏مشغولی ناداری آنان را از تن دادن به زندگی مشترك باز دارد و یا خانواده‏ها و اولیای آنان و مسلمانانی كه مخاطب دستور قرآنی «انكحوا» هستند، به عذر فقر پیش‏قدم ازدواج آنان نباشند.خداوندی كه هم گشایش‏دهنده و روزی‏دهنده است و خزانه كرم و نعمت او كاستی نمی‏گیرد، و هم دانای به وضع و نیت و نگاه افراد است و آگاه به راه بی‏نیازسازی، آنان را از خزانه فضل و نگاه لطف و تدبیر حكیمانه خویش كه همه جهان را بر آن استوار ساخته و چرخ عالم خویش را بر آن روان داشته، بی‏نیاز می‏گرداند، و زمینه‏های گشایش روزی را فراهم می‏آورد و درهای توشه گذران زندگی را به روی آنان می‏گشاید. البته فقر خودساخته و خودخواسته كه ناشی از تقصیر و كوتاهی فرد و خواست و اراده سوء او می‏باشد، حسابی دیگر دارد و طبعا نباید توقع چندانی در رفع آن داشت. اگر كسی یا جامعه‏ای به خواست خود، خود تن به كار و تلاش و تولید و تجارت صحیح نمی‏دهد و یا به خواست خود، خود را دچار فقر كاذب كرده و احساس فقر او بیش از فقر واقعی او است، چندان نمی‏تواند توقع فضل الهی و نگاه مرحمت خداوندی داشته باشد. در این صورت باید او را مشمول این اصل قرآنی دانست كه «انّ اللّه‏ لا یغیّر ما بقومٍ حتّی یغیّروا ما بِأنفسهم»۲ و نیز «ذلك بانّ اللّه‏ لم یَكُ مغَیِّرا نعمهًٔ أنْعمها علی قوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم».خداوند متعال تا جامعه‏ای و تا مردمی در صدد تغییر وضع خود نباشند و به آن تن ندهند، آنان را تغییر نخواهد داد. كما اینكه خداوند تغییردهنده نعمتی كه به جامعه‏ای داده نیست، تا اینكه خودشان آن را تغییر دهند و مایه زوال آن شوند. ولی همه می‏دانیم كه بخش عمده‏ای از فقر و تنگدستی، پدیده‏ای تحمیلی بر جوانان و خانواده‏ها است كه آنان را نگران وضع آینده خویش ساخته است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.