پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
سینمای طنز ایران و ماهیت هنری اش
![سینمای طنز ایران و ماهیت هنری اش](/web/imgs/16/143/evc551.jpeg)
امروزه طرفداران سینما یا حتی کسانی که هنر سینما برایشان تفریح هفتگی محسوب میشود، میدانند که معنی کمدی کلاسیک چیست. از دید این افراد فیلمهای چارلز استیونسون چاپلین، باستر کیتون و برخی از آثار پیتر سلرز و... همگی در مفهوم کمدی -کلاسیک میگنجند، چراکه تاریخی از آن آثار گذشته است و این آثار نسبت به زمان ما در دوره کلاسیک یا همان گذشته قرار گرفتهاند. اما در بعدی دیگر اینطور نیست.
کمدی -کلاسیک هم به این معنا نیست. از این منظر کمدی -کلاسیک عبارت است از آثاری خندهدار و سرگرمکننده برای مخاطبان سینما که در آن آثار برای ترسیم خنده بر لبهای مخاطبان، بازیگران بتوانند با حرکتهای دست و پاها یا با چپ کردن چشمهای خود یا با افتادن در گل، کیک و... مردم را به وجد و شادی درآورند. این عمل در نهایت هم روی مخاطبان تاثیر داشت و هم در خلق فیلمنامهها به عنوان اصل اولیه مدنظر بود. اما در سینمای مدرن وضعیت به طور کلی فرق کرد. فیلمهای طنز به سمتی رفتند که بتوانند با اصل تفهیم و فهم مخاطب خنده را بر لبهای آنها نقش بزنند.
مخاطب باید برای دیدن فیلمهای طنز و کمدی هم فکر خود را به کار بیندازد تا بفهمد و هم خنده را از دست ندهد. چه بسیار در بعضی از فیلمها از فرط قدرت تفهیم فیلم ناگهان گریه و خنده بیننده همزمان در صورت وی شکل بگیرد. نمونه بارز این مفهوم را در آثار وودی آلن به خوبی میبینید. ناگفته نماند که عمر سینمای کمدی - کلاسیک به مثابه یک اثر خندهدار هنوز کاملا به پایان نرسیده و هماکنون هم مردم برای دیدن فیلمهای جدیدی از این دست لحظه شماری میکنند. اما چیزی که دستکم میتوان ادعا کرد که به پایان خود نزدیک شده قالب عدم معنا در سینمای کمدی است. دیگر نه کسی برای کارگردانی فیلمهای بیمعنا حاضر به کار است و نه بازیگران سینمای امروز علاقهای به این نوع بازیها دارند.
در سینمای ما نیز وضعیت به همین منوال شکل گرفته است. زمانی در تاریخ سینمای ما مردم برای دیدن میری، ظهوری و وحدت به سینماها میرفتند تا بخندند، لذت ببرند و لحظاتی خوش را سپری کنند. اما انقلاب این ذایقه را تغییر داد. با ساخت فیلم«اجارهنشینها» به عنوان یکی از اولین فیلمهای طنز معناگرا و نیز استقبال بیسابقه مردم در آن روزها از این فیلم نشان داد که هم ذایقه مردم تغییر یافته و هم مسایل و معضلات اجتماعی در مقام سوژه یک فیلم کمدی میتوانند هم مخاطب را به خندیدن ترغیب کنند و هم فکر او را به تامل وادارند. در سینمای ایران اگر اجارهنشینها را مبدا قرار دهیم، میتوانیم به این نتیجه برسیم که بسیاری از فیلمهای کمدی که بعد از ساخت این فیلم بر پرده عریض سینماها هویدا شدند، سعی داشتند به گونهای مخاطبان را به تامل وادارند. یعنی سینمای طنز به معنای خنده به انضمام به فکر واداشتن بینندهها، کمکم ماهیت مستقلی پیدا میکرد. در سالهای بعدی حتی این طنز معنادار پایش به سینمای دفاع مقدس هم کشیده شد. بسیاری قبل از ساخت فیلم «لیلی با من است» ترس بسیاری داشتند که مبادا این فیلم چنان که باید مطلوب از آب در نیاید و سینمای جنگ و مفاهیم آن به سخره گرفته شود. موفقیت این فیلم عرصه را اگرچه برای ورود طنز به سینمای دفاع مقدس باز کرد ولی در سالهای بعد میبینیم که این طنز به هجو و بیهویتی نزدیک میشود. در دو قسمت از سهگانههای اخراجی، این اتفاق کاملا دیده میشود.
از سوی دیگر بسیاری از کارگردانها نتوانستند مفهوم طنز و سینمای کودک و نوجوان را درک کنند یا از هم تمیز دهند. در نتیجه فیلمهایی هم که تولید شد، بیمحتوا بود. بزرگان، پدران و مادران برای لحظهای لبخند مجبور بودند با کودکانشان بروند و فیلمهای «پاتال و آرزوهای کوچک»، «الو الو من جوجوام» و«دزد عروسکها» را نگاه کنند. نوعی بلاتکلیفی در دهههای ۶۰ و ۷۰ در سینمای طنز ایران به وضوح دیده میشود. فیلم«کلاه قرمزی و پسرخاله» ناگهان آمار و حجم ورود مردم به سینماها را با یک انفجار جدی روبهرو کرد. دیگر افراد با سن و سال بالا هم هیچ ناراحتی یا خجالتی از رفتن به سینما نداشتند. آری سینمای طنز ما اینگونه شکل گرفته و به جلو آمده است. سینمایی که روزگاری با این شرایط پایهگذاری شد و به پیش آمد و سپس اینچنین با بلاتکلیفی مواجه شد. در چند سال اخیر احساس میشود که این شرایط هم باز به طور کلی دگرگون شده است. با حضور فیلمهای کمدی بر پرده سینماها و سپس در سوپرمارکتها به منظور فروش فراگیر در شبکههای خانوادگی که نوعی فرهنگسازی را نیز دنبال میکند، سینمای کمدی با چنان ابتذالی روبهرو شده است که نمیتوان برای آن تعریفی قایل شد. سینمای کمدی ایران دارای چند وجه بارز است که عبارتند از
۱) حضور ۱۰ الی ۱۵ نفر بازیگر ثابت طنز در کلیه فیلمهای طنز ساختهشده در چهار سال گذشته
۲) ورود نشانههای سینمای کمدی -کلاسیک در سینمای امروز ایران با کمترین کیفیت
۳) فیلمنامههای بیمعنا و بیسروته که هیچکدام ساختار هنری یا سینمایی ندارند
۴) استفاده از الفاظ رکیک و ناسزا در فیلمها به منظور خنداندن مخاطبان
۵) عدم ماهیت فیلمها به لحاظ تعیین جایگاه و گروه سنی مخاطبان.
آیا با این معضلات میتوان ادعا کرد که سینمای طنز ما به سوی پیشرفت میرود. شما قضاوت کنید.
محمد میلانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست