شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
مجله ویستا

ماجرای مردی که مرد و دوباره زنده شد


ماجرای مردی که مرد و دوباره زنده شد

اسفند ماه گذشته در سایت ها و روزنامه ها خبری درباره مرگ موقت یک آبادانی در بیمارستان نفت آبادان منتشر شد که خیلی ها را هیجان زده کرد

اسفند ماه گذشته در سایت‌ها و روزنامه‌ها خبری درباره مرگ موقت یک آبادانی در بیمارستان نفت آبادان منتشر شد که خیلی‌ها را هیجان‌زده کرد. در این خبر ماجرای مردی ۴۱ ساله به نام فیصل مطرح شد که پس از یک روز کاری با خستگی و تعریق زیاد به منزل بازمی‌گردد و بدون آنکه سابقه هیچ‌گونه بیماری قلبی داشته باشد در کمتر یکی، دو ساعت با ایست قلبی و مرگ آنی روبه‌رو می‌شود. آن طور که در خبرها نوشتند این مرد، در واقع مرگ را تجربه کرد و دوباره با تلاش پزشکان زنده شد. این خبر عجیب «سیب سبز» را بر آن داشت تا ماجرا را از نظر علمی تحلیل و بررسی کند. برای این کار سراغ دکتر علیرضا یاراحمدی متخصص مغز‌ و اعصاب رفتیم و از او خواستیم ماجرا را برای ما روشن کند.

● سابقه بیماری نداشتم

وقتی همسرم گفت رنگت خیلی پریده و بهتر است برویم دکتر، من تمایلی به این کار نداشتم، اما هر چقدر زمان می‌گذشت حالم بدتر می‌شد. سرانجام به این نتیجه رسیدم که همراه همسرم به بیمارستان نفت آبادان بروم. در آنجا پزشک پس از معاینه گفت باید نوار قلبی بگیرم. پزشکان بیمارستان تصور می‌کردند حال بد من به دلیل مشکل قلبی باشد اما تا به حال هیچ‌گونه سابقه بیماری قلبی نداشته‌ام. هر سال یک بار برای چکاپ به بیمارستان می‌رفتم و خیالم از این بابت راحت بود اما وقتی روی تخت دراز کشیدم تا دکتر نوار قلب بگیرد ناگهان پزشک از اتاق بیرون رفت و در حالی که از پرستاران می‌خواست پزشک متخصص قلب را هرچه زودتر خبر کنند دنیا برایم تیره و تار شد.

● مرگ آنی

همسر فیصل درباره آن روز می‌گوید: «فیصل به اصرار من به بیمارستان آمده بود، در حالی که در طول راه می‌گفت حالش خوب است. از آنجا که بیشتر پرسنل بیمارستان همسرم را می‌شناختند و با او همکار بودند، این بود که با خیال راحت در گوشه‌ای به انتظار نشستم و تصور می‌کردم در اتاق نوار قلب، همسرم در حال انجام یک آزمایش ساده است اما در همین فکر بودم که ناگهان متوجه شدم اتاقی که شوهرم در آنجاست شلوغ شده و عده زیادی از پزشکان با عجله وارد این اتاق شده یا از آن خارج می‌شوند؛آن لحظه را هیچ وقت از خاطر نمی‌برم، انگار آب سردی روی من ریخته بودند، پاهایم قدرت حرکت نداشتند و نفسم بند آمده بود.»

● علت ماجرا چه بود؟

پزشکان در مورد علت این حادثه می‌گویند بیمار به دلیل انسداد یکی از رگ‌های قلب دچار این مشکل شده است که با وارد آوردن ضربه از سوی پزشک به سینه بیمار، رگ‌ها آزاد شده و وی دوباره به زندگی بازگشته است. نکته جالب این ماجرا این است که پزشکان متخصص قلب بعد از معاینه بیمار با تعجب گفتند قلب این بیمار مشکلی ندارد و در سلامت کامل به سر می‌برد. پزشکان معتقدند رگ‌های قلب بیمار نه نیازی به آنژیوگرافی داشته و نه بالن زدن، فقط انسداد رگ‌ها یک اتفاق آنی بوده و بیمار مشکل قلبی ندارد. فیصل که این روزها از این که دوباره در کنار خانواده‌اش زندگی می‌کند خوشحال است، می‌گوید:«خدا را شکر می‌کنم که به من زندگی تازه‌ای بخشید و این موضوع را مدیون دوستم، دکتر شمس هستم که نا امید نشد و به تلاشش ادامه داد.»

● ناامیدی و مرگ

هر طور که بود با اصرار وارد اتاق شدم اما صحنه‌ای را که می‌دیدم باور نمی‌کردم. همسرم که تا دقایقی پیش می‌گفت حالش خوب است و مشکل خاصی ندارد بی جان و سرد روی تخت دراز کشیده بود؛ شوک به من دست داده بود، اصلا باور نمی‌کردم. هیچ کس باور نمی‌کرد فیصل دیگر زنده نباشد، پزشکان همه به تکاپو افتادند تا سرانجام پزشک متخصص قلب حاضر در عملیات احیا، مرگ بیمار و پایان احیا را اعلام کرد.

● ماساژ حیات‌بخش

اما دکتر شمس، متخصص طب اورژانس ناامید نشد و عملیات CPR و ماساژ قلبی را یک ساعت دیگر ادامه داد؛ ماساژی که باعث شد دستگاه‌ها دوباره به صدا دربیایند و به جریان افتادن ضربان قلب فیصل را نشان بدهند. فیصل بار دیگر به زندگی بازگشت، گرچه در این اتفاق دو دنده‌اش شکست، در این میان پزشکان بلافاصله فیصل را به آی‌سی‌یو منتقل کردند تا در آنجا تحت مراقبت‌های ویژه قرار بگیرد.

دکتر علیرضا یاراحمدی، متخصص مغز و اعصاب ماجرا را تحلیل می‌کند:

مهارت تیم پزشکی بیمار را از مرگ نجات داد

مرگ موقت نداریم!

در خبری که در رسانه‌ها منتشر شده بارها به مرگ آنی یا مرگ موقت اشاره شده در حالی که ما در حیطه پزشکی چیزی به نام مرگ موقت نداریم. استفاده از «ایست قلبی» یا «ایست تنفسی» برای این اتفاق بهتر است. تعریف مرگ زمانی است که جریان خون در بدن متوقف می‌شود و ایست قلبی یا تنفسی خود به تنهایی می‌تواند مقدمه‌ای برای مرگ باشد زیرا تامین اکسیژن مورد نیاز بدن با ایست قلبی و تنفسی متوقت می‌شود. در میان ارگان‌های بدن سلول‌های مغز نیاز زیادی به اکسیژن دارند و در صورتی که اکسیژن و قند را به میزان لازم و در زمان مناسب دریافت نکنند زودتر از بقیه دچار مرگ می‌شوند. در شرایطی که ایست تنفسی داریم، تبادل اکسیژن در ریه انجام نمی‌شود. در این شرایط حتی اگر قلب هم کار کند خون فاقد اکسیژن را در اختیار سلول‌ها قرار می‌دهد که در نهایت منجر به مرگ سلول‌های مغزی می‌شود. سلول‌های مغزی در صورتی که ۳ تا ۴ دقیقه اکسیژن یا قند دریافت نکنند دچار اختلال شده و از بین می‌روند. از طرفی افرادی که دچار ایست قلبی می‌شوند نیز به دلیل اینکه پمپاژ قلب متوقف می‌شود خونرسانی به اندام‌ها و سلول‌های بدن انجام نمی‌شود و سلول‌ها قند و اکسیژن مورد نیاز خود را دریافت نمی‌کنند. بنابراین در مدت کوتاهی دچار اختلال و مرگ می‌شوند.

● CPR یا ماساژ قلبی چیست؟

«CPR» که درآن ماساژ قلبی انجام می‌شود یکی از راه‌های بازگرداندن ایست قلبی- تنفسی است. برای آنکه بتوانیم ماساژ قلبی درستی انجام دهیم. باید فشار دست‌ها روی قفسه سینه به گونه‌ای باشد که این فشار به ماهیچه‌های قلب منتقل شود. قلب در قفسه‌ای استخوانی به نام قفسه سینه قرار دارد و معمولا با نخستین یا دومین فشار دست‌ها برای وارد کردن فشار به ماهیچه‌های قلب یک تا دو دنده از قفسه سینه می‌شکند (که دراین خبر هم به آن اشاره شده بود) تا در این حالت قلب با کمک فشار دست‌ها پمپاژ خود را انجام دهد. از آنجا که در این شرایط جان بیمار در اولویت اول قرار دارد، شکستگی دنده‌ها اهمیت چندانی پیدا نمی‌کند زیرا معمولا دنده‌ها بدون جابه‌جایی می‌شکنند و گاهی بدون نیاز به ابزار خاص و گچ گرفتن جوش می‌خورند و حتی در شرایطی که دنده‌ها جابه‌جا شوند، ماهیچه‌ها کوفته شوند یا بافت ریه نیز دچار پارگی شود، این عوارض در مقایسه با این موضوع که جان فرد نجات پیدا می‌کند، کوچک و ناقابل است.

● تیم پزشکی کارش را خوب انجام داد

تنها اتفاقی که در این مورد افتاده است که تیم پزشکی این بیمار به نحو احسن کارش را انجام داده است. مهم‌ترین و غیرقابل بازگشت‌ترین عارضه‌ای که عمل CPR یا ماساژ قلبی می‌تواند به همراه داشته باشد، درست انجام نشدن این ماساژ است. در شیوه درست این ماساژ باید بعد از هر ۱۰ تا ۱۵ ماساژ قلبی یک تا ۲ تنفس دهان به دهان نیز به بیمار ارائه شود زیرا فقط پمپا‌ژ قلب در صورتی که تنفس انجام نشود فایده‌ای ندارد. بنا براین گاهی بازگرداندن ریتم قلبی به درستی انجام می‌شود اما از آنجا که اکسیژن مورد نیاز سلول‌های بدن به ویژه سلول‌های مغزی تامین نشده این سلول‌ها دچار اختلال و مرگ می‌شوند. به همین دلیل خیلی

از CPRها ناموفق هستند. فرد ریتم قلبش را به دست می‌آورد و به ICU منتقل می‌شود اما سلول‌های مغزی خود را از دست داده است و دچار مرگ مغزی می‌شود. نکته مهم این است که از لحظه ایست قلبی- تنفسی تا شروع ماساژ قلبی نباید بیشتر از ۳ تا ۴ دقیقه فاصله بیفتد. وگرنه در این شرایط آسیب‌های جدی به سلول‌های مغزی وارد می‌شود.

● تداوم CPR توسط پزشک قابل تحسین است

اینکه متخصص، ماساژ قلبی را یک ساعت تکرار کرده اتفاق درستی است. معمولا بعد از ۱۰ تا ۱۵ دقیقه ماساژ قلبی تیم پزشکی از احیای بیمار ناامید می‌شوند. اگرچه بهتر است که این کار را به مدت ۴۵ دقیقه انجام دهند. با توجه به آنچه در خبر آمده CPR با دقت زیادی و به خوبی انجام شده به این ترتیب که هم فشارهای مناسب به ماهیچه قلب وارد شده و هم بعد از هر ۱۵ فشار دست، تنفس دهان به دهان مناسبی انجام شده که علاوه بر پمپاژ قلب و برقراری جریان گردش خون، اکسیژن رسانی مناسبی به سلول‌های مغزی صورت گرفته است.