یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

به مناسبت سالروز درگذشت سلمان هراتی


به مناسبت سالروز درگذشت سلمان هراتی

این بازار آشفته در مقاطعی از این چند دهه گاهی چنان شاعران و متشاعران را در هم آمیخته و یك جا, به مردم حیران, عرضه كرده است كه جماعت مانوس با سعدی و حافظ و مولوی و بیدل و را از شعر و شاعرانی چنین, دلزده و گریزان ساخته و سبب شده تا یكباره عطای این بازار را به لقایش ببخشند و خود را به محفوظاتی كه از ادبیات كهن دارند, دلخوش كنند

آنان كه یادبود فراموش كرده اند

سرمایه وجود فراموش كرده اند

فرمانروایی بر سرزمین رنگین كمانی شعر اگر دشوارتر از حكومت بر دیگر ممالك هنر نباشد بی تردید آسان تر نیست كه در این سرزمین هر آن كس سكونت دارد فرمانروا زاده شده است! خواه بر زبان آورد و خواه كتمان كند. پس همواره مجادله ای پنهان یا آشكار بر سر تصاحب این جایگاه در میان جماعت شاعر جریان دارد، این مجادله در دهه های اخیر، با تجددطلبی ها و نوگرایی های پس از نیما، فروكش كه نكرد هیچ، شدت مضاعفی هم گرفت و هر كس سطری نوشته و بیتی سروده برای خود، سری سوا در میان سرها قائل شده و ...

این بازار آشفته در مقاطعی از این چند دهه گاهی چنان شاعران و متشاعران را در هم آمیخته و یك جا، به مردم حیران، عرضه كرده است كه جماعت مانوس با سعدی و حافظ و مولوی و بیدل و ... را از شعر و شاعرانی چنین، دلزده و گریزان ساخته و سبب شده تا یكباره عطای این بازار را به لقایش ببخشند و خود را به محفوظاتی كه از ادبیات كهن دارند، دلخوش كنند. در این میان جوانان كه همان اندك حافظه ادبی را هم نداشته اند و در مجاورت با تجددگرایی ادبی هم، معیار و محكی برای انتخاب در دستشان نبوده، یا مرعوب انواع محصولات ادبی وارداتی شده اند و به موج های رنگارنگ دل سپرده اند یا شعر را برای ایفای وظیفه خود در دوران معاصر فاقد كفایت پنداشته و از این هنر مهم و محوری مشرق زمین، چشم چرخانده و عبور كرده اند و به دیگر دلمشغولی های قرن

بیست و یكم پناه آورده اند.

تولد انقلاب اسلامی در این هیاهوی بی پایان، درنگی پدید آورد، مگر كه «رجعت به محتوا» را سبب گردد و «فرم» و «قالب» در اولویت های بعدی قرار گیرد.

در این مسیر، مهمترین دستاورد سال های آغازین شعر متعهد و انقلابی «ترجیح دیگران بر خود» و «گمنامی طلبی» شاعران بود كه نقطه مقابل فضای حاكم بر شعر دهه های پیش از این محسوب می شد، همان اكسیر نجات بخشی كه توانست آرزویی دور را فرا چنگ شاعران انقلاب قرار دهد، آرزویی كه در كشمكش های دوران گذشته برآورده شدنی نبود و شعر پس از نیما را علی رغم قابلیت های معجزه آسایی كه برای پدید آوردن نشانه های حیات در شعر محتضر فارسی داشت _ به سراشیب سقوط در دره بی معیاری و بی مداری سوق داده بود.

«شعر انقلاب» شعری وظیفه مند بود كه با اتكاء به هوشمندی پیشگامانش می خواست از همه تجربیات دهه های پیش از خود بهره ببرد و هیچ عصبیتی را جز تعصب و غیرتمندی دینی آن هم در حوزه محتوا، دخیل در رده خویش نداند. پس از این روست كه همه قالب ها و زبان ها و فرم های شعری در این دوره به كار گرفته می شوند و حتی برخی قالب های از یادرفته مثل رباعی و دوبیتی نیز با قدرت و قوت احیا می گردند.

شعر نیمایی این دوره با تكیه بر عنصر عاطفه، بازشناخته می شود و پذیرش این آثار از سوی مخاطبینی كه خود نیز به عاطفه ای مضاعف روی آورده اند تولید انبوه آثار نیمایی را سبب می شود.

شعر سپید و آزاد دوره انقلاب بهترین توفیق خود را زمانی شاهد است كه با دعوت به تعمق و تعقل، در عین پرهیز از پیچیدگی های آزاردهنده، مخاطب را به بازخوانی چندباره آثار فرا می خواند. شعرهای سپید و آزاد نیز راز توفیق خود را در پیمودن مسیری باریك در خط الرأس میان ابهام و ایهام می جویند و اعتدالشان در این میان آنها را از در غلتیدن به هر یك از این دو سو نجات می دهد و چشم اندازی شهودی و اثیری فرارویشان می گشاید.

طاووس جلوه زار غزل نیز در این دو دهه خرامان تر از همه ادوار گذشته با مرور خاطرات و مخاطرات قریب به یكصد سال خود، به مدد كلمات خیال انگیز و تصویرگرای شاعران انقلاب در چمن آفتابی شعر این سال ها چمیده است، چندان كه می توان در چهره غزل های موفق این سال ها همه تجربیات موفق شعر را در همه قالب ها و از همه جهات دید و غزل این سال ها را فراتر از قالبی خاص، نماینده شعر این دوره دانست.

با این بسط و شرح و این مقدمه مطول راه به آنجا رفت كه چنین ادبیاتی برای بررسی لابد مصادیق و معاییری دارد چندان كه بتوان با نگریستن در چهره آن شاعر و ٍآثارش نشانه هایی از آنچه گذشت را یافت.

در این مسیر، زنده یاد سلمان هراتی یقیناً یكی از مورد وثوق ترین مصادیق شعر انقلاب است. از او اگر چه بر پیشانی زمانه جز سه دفتر شعر باقی نیست اما همین سه دفتر كافی است تا در همه قالب های رایج بتوانیم نمونه های متكامل از شعر انقلاب را باز یابیم و سرافراز از زیستن در دوران او و همراهانش، دشواری مسیری كه پیموده اند را از یاد نبریم.

سهمی از توفیقات سلمان بی تردید مرهون همراهی او با جریان پیش رونده شعر روزهای پایانی حیات زمینی او بوده است، اما آنچه او و شعرش را خواهد آزرد، فراموش كردن و به یاد نیاوردن وجوه ذاتی متمایزی است كه حتی هم اكنون نیز می توان میان آثار آن شاعر آوازهای آبی با آثار بسیاری از همروزگارانش به وضوح یافت و در از دست دادن چنان بخت بزرگی برای شعر انقلاب دریغ مضاعف خورد.

سید ضیاءالدین شفیعی



همچنین مشاهده کنید