سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
رویارویی قانونگذاران و سیگارسازان

از زمانی که اولین شواهد علمی مبنی بر ایجاد بیماریها و سرطانها در اثر استعمال دخانیات در دهه ۱۹۶۰ به دست آمد، کشورهای مختلف در جهان اقدامات کنترل دخانیات خود را شروع کردند. در کشورهای مختلف اقدامات کنترلی گوناگونی ارایه، اجرا و ارزیابی شد. گاهی این اقدامات در محدوده کمک به افراد سیگاری برای ترک سیگار و یا محافظت از کودکان در برابر دود تحمیلی دخانیات بود که اکثرا به خاطر مقطعی بودن موفق نبودند و رفتهرفته «برنامههای جامع کنترل دخانیات» طرحریزی شدند...
کنترل دخانیات در دنیا بهعنوان اقدامی داوطلبانه و انساندوستانه مطرح شد و مورد اقبال بسیاری کشورها قرار گرفت، غافل از اینکه صنایع دخانیات نیز نسبت به این تغییرات واکنش نشان داد. این صنایع با هر قدمی که دولتها و مراکز علمی در دنیا برمیداشتند، برای جبران چند قدم برمیداشتند تا سودهای نجومی خود را حفظ کنند. در نهایت این کنشها و واکنشها به ۴ دوره یا موج در طول تاریخ رویارویی دولتهای ضددخانیات و صنایع چندملیتی دخانیات منجر شد.
موج اول:
افزایش اطلاعرسانی به مردم از طرف دولتها و انکار صنایع دخانی
اولین واکنش دولتها و مراجع علمی به مضرات بیشمار دخانیات، افزایش اطلاعرسانی و تلاش بر افزایش آگاهی مردم بود. دولتها تلاش کردند تا مردم را به ترک سیگار تشویق کنند و به کودکان بیاموزند که سیگارکشیدن را آغاز نکنند. آرزوی دولتها این بود که نسلهای بعدی به طور متفاوتی، دیگر اقدام به استعمال دخانیات نخواهند کرد و در مورد دخانیات عاقلانه تصمیم خواهند گرفت. با این اقدامات از طرف دولتها، صنایع دخانی بر آن شدند تا سودهای خود را حفظ کنند و تنها تلاششان این بود که ثابت کنند، سیگار و دخانیات بیماریزا نیست. برای چند دهه، صنایع دخانیات یکی پشت سر دیگری ادعا میکردند که سیگار مضر نیست. حتی در سال ۱۹۶۳ آقای پائول پر مدیر اجرایی صنایع دخانی ایمپریال ادعا کرد: «شواهد علمی معتبری برای سرطانزا بودن دخانیات وجود ندارد». این ادعاها هنوز هم از طرف صنایع دخانی مطرح میشود و در یکی از آخرین ادعاهای خود اذعان داشتند که «وظیفه صنایع دخانیات تولید است و نه تشریح مضرات یا فواید این محصول».
موج دوم:
قانونگذاری و قانونشکنی
این موج زمانی آغاز شد که رفته رفته تکیه محض بر اطلاع رسانی به مردم در مورد دخانیات، نواقص خود را مشخص نمود. در این دوران که از دهه ۱۹۷۰ شروع شد دولتها و سیاستگذاران اقدام به وضع قوانین مختلف جهت کنترل دخانیات نمودند حتی بر آن شدند تا قوانینی را که تا به حال اجرا نشده بودند را به اجرا برسانند. نمونه این قوانین، قانون منع فروش محصولات دخانی به افراد زیر ۱۶ سال در کانادا بود که در سال ۱۹۰۷ وضع شد ولی هرگز اجرا نشد. هرچند اجرا نشدن دهها قانون و تبصره قانونی توسط دولتها، تیغ انتقاد را به سمت آنها میبرد ولی در همین دوران قوانینی مانند افزایش مالیات در سال ۱۹۷۱ میلادی به خوبی اجرا شد که این بار نیز صنایع دخانی با جهانی کردن «پدیده قاچاق» سودهای هنگفت خود را حفظ نمود.
موج سوم:
رقابت برای افزایش اطلاعرسانی به مردم
از اوایل دهه ۱۹۸۰ و خصوصا در دهه ۱۹۹۰ دولتها سعی کردند تا با افزایش آگاهی مردم از مضرات بیشمار دخانیات، سرمایه اصلی که همان فکر مردم بود را به دست آورند. در این دهه واژه «بیگ توباکو» با این امید رواج یافت که این نام برای مردم تداعی کننده این صنعت مرگبار و سرطانزا باشد ولی متأسفانه درهمین زمان مشخص شد که در این زمینه دولتها چند دهه از صنایع عقبتر حرکت کردهاند. مدتها قبل از اینکه دولتها به فکر این بیفتند که سیگارکشیدن را بیماریزا و کشنده معرفی کنند، صنایع دخانی دخانیات را در زندگی مردم «نرمال یا عادی» معرفی کرده بودند و این بار باید دولتها این محصول را «غیرنرمال» معرفی میکردند.
موج چهارم یا موج حاضر:
همسو بودن ظاهری دولتهای ضددخانیات و صنایع دخانی
انتشار روزافزون مقالات و شواهد علمی مبنی بر مضر بودن دخانیات، صنایع را مجبور کرد که موقعیت خود را در محافل جهانی و عمومی تغییر دهند. علاوه بر این با انتشار بیش از شش میلیون صفحه از مدارک صنایع دخانی در سایتهای مختلف، جایی برای دفاع برای صنایع دخانی باقی نمانده بود. در نتیجه صنایع تصمیم گرفتند به ظاهر و فقط به ظاهر همسو و همنوا با مجامع علمی و دولتها شوند. صنایع فیلیپ موریس، بی.ای.تی آلتادیس و امثالهم اقدام به راهاندازی همایشها و تبلیغاتی کردند که در ظاهر بر ضد دخانیات بود ولی در باطن بهجز اشاعه فرهنگ دودکشی هدفی نداشت. شعارهایی هم که در تمام این دوران وجود دارد، در پس زمینه خود به زیرکی تشویق به استعمال دخانیات را حمل میکند. «با والدین خود در مورد سیگار حرف بزنید، آنها دوستانتان هستند.» «کودکان غیرسیگاری» «سیگارهای سبک» از مثالهایی هستند که به طور قطع تبلیغاتی ناملموس ولی تأثیرگذار برای اشاعه این عادت شوم محسوب میشوند.
فعالیتهایی که صنایع در انتشار «سیگارهای سبک» در دنیا کرد در نهایت به جز بیش از ۲۰ سال سر در گمی و رضایت غافلانه دولتها در سراسر جهان برای مردم چیزی به همراه نداشت ولی صنایع تعداد سیگارهای مصرفی خود را از حدود ۶هزار میلیارد نخ در سال به ۹هزار میلیارد نخ در سال افزایش دادند. بسیاری از این اطلاعات نشان میدهند که هر چقدر این قوانین زیبا و پرمعنا هستند ولی فاصله آنها تا عمل گاهی به بیش از یک قرن میرسد. ای کاش فاصله علم و عمل کمتر بود.
دکتر هومن شریفی - قائممقام مرکز کنترل تحقیقات و کنترل پیشگیری دخانیات
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست