چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
«هیچ کجا, هیچ کس» روایت بلاتکلیفی و بی هدفی
ابراهیم شیبانی در فیلم «هیچکجا، هیچکس» نسبت به دو اثر قبلیاش پیشرفت کرده اما همچنان فیلمنامه نقطه ضعف بزرگ کارهایش است.
«هیچکجا، هیچکس»؛ فیلمی که بازیگران زیادی داشت اما کمتر از بقیه فیلمهای روی پرده فروخت. بهترین کار کارگردان جوانش تا به امروز است اما با این همه باز هم اثر متوسطی است که چنگی به دل نمیزند. مشکلش کجاست؟ اولین جواب طبق معمول اغلب فیلمهای سینمای ایران فیلمنامه است. «هیچکجا، هیچکس» نه شخصیتپردازی کاملی دارد که بفهمیم این آدمها کی هستند و از کجا آمدهاند و برای چه چنین حرکاتی مرتکب میشوند و اصلا نقطه اتصال آنها با هم کجاست، نه منطق داستانی درستی که بفهمیم این سرقت و آن دختر گمشده و پدری که دنبال دخترش است، چرا باید به هم ربط داشته باشند.
فیلم با توسل به روایت غیرخطی خواسته همه نقاط ضعف فیلمنامهاش را بپوشاند که در این امر هم ناموفق بوده است. خود سازندگان فیلم البته تدوین غیرخطی فیلم را در خدمت داستان و فیلمنامه میدانند. در خلاصه داستان فیلم آوردهاند: «هیچکجا، هیچکس» قصه رابطههای دچار سوءتفاهم و به تبع آن به انزوا رسیده است. در این فیلم انسانها تنهایی را به حضور دیگرانی گره میزنند که نه تنها التیامی بر زخمشان نیست که افزاینده رنج ناشی از رها شدگی است. فیلم «هیچکجا، هیچکس» روایتی خطی و ساده ندارد چرا که شخصیتهای فیلم نیز قرار نیست با هم رو راست باشند.
این فیلم پاره پاره مخاطبش را به عمق اتفاقها میکشد و مدام به بینندهاش متذکر میشود که هرکدام از این کاراکترها میتوانی تو باشی یا همین الان هستی پس درست تصمیم بگیر. «هیچکجا، هیچکس» همه جا برای همه کس ممکن است اتفاق بیفتد. با وجود این توجیه هنوز هم منطق غیرخطی بودن فیلم قابل قبول نیست چون کافی است این بعد تکنیکی فیلم را تغییر بدهید و بخواهید داستان را خطی تعریف کنید آن وقت است که میبینید با چه اثر پیشپاافتادهای طرف هستید که فقط به همت بازیگرانش توانسته سرپا بایستد. با این همه اگر بخواهیم انصاف به خرج دهیم به نسبت دو فیلم قبلی ابراهیم شیبانی «هیچکجا، هیچکس» یه گام رو به جلوست. حداقل بازیگرانش بازیهای استانداردی دارند و فیلم را تا آخر میشود دید و حتی یکی دو سکانس جذاب هم دارد. مثل تعلیقی که در سکانس دزدی از صرافی وجود دارد یا شخصیت صراف که بابک کریمی نقشاش را بازی میکند و با وجود آنکه یک نقش کوتاه فرعی است همه چیزش به اندازه و درست است.
شیبانی قبل از «هیچکجا، هیچکس» دو فیلم دیگر در دو ژانر متفاوت ساخته بود یکی «صحنه جرم، ورود ممنوع» که ژانرش به «هیچکجا، هیچکس» نزدیکتر است و یک فیلم پلیسی بود با بازی حمید فرخنژاد، حامد بهداد و پولاد کیمیایی. فیلمی که به جز ضعف فیلمنامهاش، بازیهای اغراقآمیزی هم داشت. «زهر عسل» اولین فیلم شیبانی که قرار بود با استفاده از ستارههای محبوب مانند محمدرضا گلزار و مهناز افشار تبدیل به فیلمی عامهپسند شود درنهایت فیلمی به شدت ضعیف و سطحی شد که فروشاش هم آنطور که انتظار میرفت نظرها را جلب نکرد. عجیب این است که شیبانی دستیار کارگردان فیلمسازان بزرگی چون داریوش مهرجویی و رخشان بنیاعتماد و محمدرضا هنرمند بوده است. با این وجود خودش بیشتر به سینمای سطحی بدنه علاقه دارد. با «هیچکجا، هیچکس» البته و ساختار متفاوتی که دارد تلاش کرده تا حدی از آن سینمای قبلیاش فاصله بگیرد.
به هر حال تلاش قابل تحسینی است هرچند که راه را اشتباه رفته. تدوین غیرخطی راه نجات یک فیلم و تبدیل آن به یک اثر هنری نیست. آنچه یک فیلم را به اثر هنری تبدیل میکند، تفکر کارگردان و فیلمنامهنویس است و اینکه مخاطبشان را دستکم نگیرند و تصور نکنند با روایت داستانهای موازی میتوانند نقاط ضعف کارشان را بپوشانند. به هر حال هر کدام از این داستانهای موازی باید منطق داستانی و قواعد یک فیلمنامه درست را داشته باشد. اتفاقا فیلم غیرخطی خوب ساختن کار خیلی سختتری است.
● چهره جدید سینما و تلویزیون
بهاره کیان افشار مهمترین شخصیت فیلم «هیچ کجا، هیچ کس» است. زنی که قرار است به همراه همسرش به یک صرافی دستبرد بزنند اما ته دلش با این کار موافق نیست. در عین حال باردار هم هست و همه این پیچیدگی ها باعث می شود که نقش او لااقل کامل تر از بقیه نوشته شده باشد. بازیش جزو نکات مثبت فیلم است. کیان افشار بازیگر تازه کاری است. عمر بازیگری اش هنوز به یک دهه هم نرسیده است. سال ۱۳۸۳ با بازی در مجموعه «کلاه پهلوی» سید ضیاءالدین دری وارد عرصه بازیگری شد.
● یک روایت غیرخطی از داستانی سطحی و معمولی
در سینما کمتر فعال بوده و در این مدت فقط در سه فیلم بازی کرده است: «شیرین» ساخته عباس کیارستمی (۱۳۸۷)، «گناهکاران» ساخته فرامرز قریبیان (۱۳۹۰) و «هیچ کجا، هیچ کس» ابراهیم شیبانی (۱۳۹۰) به جز سینما و تلویزیون کیان افشار در تئاتر هم استعدادهای خودش را نشان داده است. یکی از نمایش های مطرحی که در آنها بازی کرده «بازرس هاند واقعی» است که کیان افشار و بابک کریمی بار دیگر بعد از فیلم «هیچ کجا، هیچ کس» روبروی هم قرار گرفتند. کیان افشار اگر همینطور گزیده کار باقی بماند احتمالا می تواند به یکی از بازیگران موفق سینمای ایران تبدیل شود. حتی در فیلم سردرگمی مانند «هیچ کجا، هیچ کس» هم توانسته قابلیت هایش را نشان بدهد.
● ستاره ای که در فیلم گم شد
مهناز افشار حالا دیگر در کنار لیلا حاتمی تنها بازیگر زن سینمای ایران است که می شود امید داشت دست تنها یک فیلم را نجات بدهند. افشار بازیگری را با مجموعه تلویزیونی «عشق گمشده» در سال ۱۳۷۶ آغاز کرد و با بازی در فیلم «شور عشق» به کارگردانی نادر مقدس در سال ۱۳۷۹ به شهرت رسید. افشار در دهه ۸۰ از چهره های تاثیرگذار سینمای تجاری ایران شدو در سال های پایانی این دهه با بازی در فیلم های کارگردانان متفاوت سعی کرد تصویر شناخته شده اش را تغییر بدهد.
تلاشی که به دریافت چندین جایزه و تقدیرنامه از سوی منتقدان و جشنواره های داخلی ختم شد. با این همه چه وقتی در فیلم های تجاری بدنه سینمای ایران بازی می کرد و چه وقتی سعی کرد در فیلم های متفاوتی مانند «چه کسی امیر را کشت؟» یا «طبقه سوم» یا این دو فیلم اخیرش «پل چوبی» و «برف روی کاج ها» ظاهر شود، همیشه بازیش استاندارد و خوب و دوست داشتنی بود اما در فیلم «هیچ کجا، هیچ کس» نقشی که برای وی تعریف شد آنقدر کم به تماشاگر معرفی می شود که تقریبا این ستاره سینما را در فیلم نمی توان پیدا کرد. بازی مهناز افشار در اغتشاش فیلم گم شده است.
● تلاش برای متفاوت بودن
صابر ابر زوج مقابل بهاره کیان افشار در فیلم است. پسری که به وی علاقه دارد و می خواهند با هم ازدواج کنند. از لحاظ فیلمنامه او و کیان افشار قهرمان های یکی از آن داستانک های فیلم هستند که موازی با داستان های دیگر روایت می شود اما در شخصیت پردازی شانآنچنان که باید دقت نشده است. نمی شود با صابر ابر همذات پنداری کرد. نمی شود به حالش دل سوزاند یا آنقدر شخصیت جذابی نیست که حتی نگران آینده اش بشویم. صابر ابرفعالیت خود را در تلویزیون با اجرای برنامه رنگین کمان آغاز کرد و پس از آن به اجرای مسابقاتی مانند در ۱۰۰ ثانیه پرداخت.
سال ۱۳۸۴ با «شاعر زباله ها» ساخته محمد احمدی وارد سینما شد. سال ۱۳۸۵ با بازی در فیلم «مینای شهر خاموش» امیر شهاب رضویانب رای اهل سینما به چهره شناخته شده ای تبدیل شد. در طول این سال ها سعی کرده همیشه نقش های متفاوت و مهم را بازی کند هر چند که فرعی یا کوتاه باشند و با کارگردانان مهم کار کند. از سال ۱۳۸۷ با بازی در نمایش «کرگدن» فرهاد آییش به عنوان بازیگر وارد عرصه تئاتر هم شد و از سال ۱۳۸۸ با نمایش «واوها و ویرگول ها» کارگردانی تئاتر را هم شروع کرد.
● همان مرد همیشگی
رضا کیانیان در فیلم های اخیرش هیچ فرقی با هم ندارد. کیانیان «هیچ کجا، هیچ کس» با کیانیان «گزارش یک جشن» یا حتی کیانیان «راه آبی ابریشم» تفاوت چندانی ندارد. ژانرش شده مرد میانسال سینمای ایران به محض اینکه کارگردانی نقشی برای یک مرد میانسال روشنفکر می نویسد سراغ کیانیان می رود. البته «هیچ کجا، هیچ کس» از ور روشنفکری اش چندان بهره ای نبرده است. او یک پدر نگران است که به دنبال دخترش سعی در مقصر جلوه دادن دیگران دارد بدون آنکه به رفتارهای خودش بیندیشد. یکی از همان پدرهای کلیشه ای که با دخترش اختلاف دارد با این تفاوت که این بار کیانیان کلیشه خودش را به نقش تحمیل کرده است.
اولین استاد بازیگری کیانیان برادرش داود بود که در سال ۱۳۴۵ وی را در نمایشنامه «از پا نیفتاده ها» به قلم غلامحسین ساعدی کارگردانی کرد. رضا به مدت سه سال در گروه تئاتر برادرش داود فعالیت داشت. وی در سال ۱۳۵۵ از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته تئاتر فارغ التحصیل شد. سال ۱۳۶۸ در اولین فیلم سینمایی اش «تمام وسوسه های زمین» بازی کرد و بعد از آن بیشتر به سینما وفادار ماند تا به تئاتر. در کارنامه بازیگری اش فقط در سینما بیش از چهل اثر ثبت کرده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست