شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مکان بی مکان
● محسن صادقیان، گالری آران، ۶ تا ۱۹ آذر ۸۸
حدود دو سال پیش، هومن مرتضوی نقاش، تصویرگر، گرافیست و کاریکاتوریست مجموعه یی از ساخته های خود را به نمایش گذاشت؛ جعبه هایی پر از عناصر مختلف، نا متجانس و البته متنوع. جعبه های هومن مرتضوی از هر چه هنرمند در مسیر زندگی روزانه اش با آنها در ارتباط بوده یا از آنها گذر کرده، انباشته شده بود. جعبه های او که هسته اولیه ساخت آنها بنا بر گفته خود در همان زمان، با دیدن ویترین های بهشت زهرا شکل گرفت، به نوعی حسی نوستالژیک را برمی انگیخت. اگرچه شاید به ظاهر عناصر قرار گرفته در آنها هیچ گونه بار نوستالژیکی را حمل نمی کردند، اما به شکلی کلی بیننده را به حسی از گذشته پیوند می زدند؛ شاید این حس به سبب ساختار کلی جعبه است که همواره بیننده را به سمت دیدن چیزی از گذشته رهنمون می کند. جعبه یی که چشم را به دیدن چیزی که قدر دیده است و به شکلی محترم است، دعوت می کند هر چند شاید این حرمت فقط برای یک فرد، در لحظه یی خاص و البته گذرا شکل گرفته باشد. جعبه های مرتضوی با حضور عناصر متنوع و نا متجانس اش بیننده را پای خود نگه می داشت. مخاطب مجبور به ساختن داستان و روایت می شد و هر لحظه دلش می خواست داستانی جدید سر هم کند و جعبه را از زاویه یی دیگر نگاه کند.
به این ترتیب ساختار لایه لایه آنها سبب می شد داستان جعبه ها هیچ وقت به پایان نرسد. هنرمندان دیگری نیز در طول آفرینش های هنری خود دست به ساختن جعبه زده اند؛ از منیر فرمانفرماییان که جعبه هایی مملو از خاطرات گذشته اش ساخته بود تا بهرام دبیری اگرچه تنها یک جعبه از او دیده ایم. جعبه بهرام دبیری به بهانه نمایشگاه «گوش ونگوگ» ساخته شد؛ جعبه یی که در حقیقت بازسازی جعبه رنگ نقاش مشهور هلندی بود و طبیعتاً باید رد پایی از گذشته یک نقاش را نمایان می ساخت. دیدن نمایشگاهی از جعبه های «محسن صادقیان» با عنوان «بر مکان بی مکان خویش»، ناخودآگاه بیننده را به یادآوری جعبه های ساخته دیگر هنرمندان می کشاند؛ نه از آن جهت که شباهتی در کار باشد. صادقیان- که تحصیلات خود را در رشته نقاشی تا مقطع فوق لیسانس ادامه داده است- گویا مدت هاست سعی دارد خود را از بند مواد و ابزار متداول رها سازد. مجموعه به نمایش درآمده در گالری آران در دو بخش، نقاشی ها و جعبه های او را در برمی گیرد. نقاشی ها همه روی پارچه با تکنیک ترکیب مواد و به شکلی آبستره اند، با فرم های محدود و تقسیم بندی کادرها و خطوط منحنی جداکننده دو بخش نقاشی که در همه آنها به صورتی تکرار می شوند؛ خطوطی که رد پای نصرت الله مسلمیان را در آنها آشکار می کند. نقاشی ها همه تاریخ سال ۷۶ و ۷۷ را دارند. «صادقیان» ۱۰ سال بعد از مجموعه نقاشی هایش، جعبه هایش را به شکلی دیگر- ولی در ظاهری شبیه به هم- ارائه کرده است. شیوه تقسیم بندی جعبه ها به شیوه مورد استفاده او در نقاشی هایش نزدیک است، با این تفاوت که خطوط منحنی به ناچار به خطوط راست تبدیل شده اند.
اما جعبه های صادقیان- که در حقیقت بخش اصلی نمایشگاه را دربرمی گیرند- با جعبه های هومن مرتضوی که در آغاز از آنها صحبت شد، به کلی متفاوت است. هر چقدر جعبه های مرتضوی با نمایش اشیای کوچک، ولی آشنا بیننده را به داستان پردازی وامی داشت، جعبه های صادقیان هیچ عنصر آشنایی برای بیننده ندارد. اینها همچنان هیچ ردی از گذشته در خود باقی نمی گذارند و از این جهت نیز به مخاطب خود نزدیک نمی شوند. این جعبه ها با نمایش فضایی انتزاعی و دور از ذهن و با استفاده از رنگ های به شدت تیره، همواره با فاصله یی زیاد از بیننده قرار می گیرند. جعبه ها از دو فرم کلی تشکیل شده اند؛ فرم های هندسی، خطوط صاف و ماده یی خشک و محکم مانند فلز و فرم هایی بی شکل و توده مانند که در لفاف پارچه یی با طناب های نازکی پیچیده شده اند؛ گویی خطوط صاف در قالب میله هایی نیزه مانند و نوک تیز، فرم های مچاله شده را در معرض خطر قرار می دهند.
● سید حسین فصیح، گالری هما ۳۰ آبان تا ۱۰ آذر
آثار سیدحسین فصیح با عناوینی همچون «عقوبت»، «به تر»، «انصاف»، «سر» و... با ظاهری همچون نگارگری های قاجاری در وهله اول شائبه کشاندن ذهن مخاطب به هنر قدیم ایران را دارد که این امر البته لحظاتی بیش دوام نمی آورد. نقاشی های «فصیح»، در پس زمینه های ثابتی که با رنگ نسبتاً تخت پوشانده شده، شکل گرفته اند. اگرچه رنگ زمینه با رنگ های تخت گرافیکی و پوسترمآب متفاوت است و لایه های بسیار نامحسوس رنگ های یک طیف به آثار بعد بخشیده است. فرم های برگرفته از اسلیمی، جابه جا بر زمینه ها چسبانده شده و زمینه در هر اثر به یک رنگ درآمده است. آن طور که در محل امضای هنرمند در هر تابلو به حکایتی از گلستان سعدی اشاره شده است- مثلاً باب اول، حکایت چهارم- نقاشی ها بر اساس حکایات سعدی در گلستان پدید آمده اند.
در هر تابلو نیز قطعه شعری- البته بدون نقطه- از همان حکایت به خط نستعلیق آمده است. اما تمام این موارد قرار نیست به فهم مخاطب نقاشی های «فصیح» کمکی برساند، چرا که این آثار را می توان - و می باید- فارغ از حکایت و داستان و اشاره تماشا کرد. فصیح فضای داستانی گلستان سعدی را بهانه یی برای نمایش طنز ذهنی خود قرار داده است؛ طنزی که در لابه لای عناصر تصویری نقاشی ها نهفته است؛ از پارادوکسی که گاه در نحوه پوشش شخصیت ها دیده می شود تا فرم حرکات بدن و چهره و حالات دلقک وار آنها. فضای پس زمینه که به طور ثابت در تمام نقاشی ها تکرار می شود به پرده پشت صحنه تئاتر می ماند و آدم ها همچون شخصیت های آن تئاتر همراه با حرکاتی اغراق آمیز به بازی مشغولند. رنگ های به کاررفته در تمام بخش های نقاشی، رنگ هایی با درجه اشباع بالا هستند و عناصر به دقت و باحوصله همچون آنچه در نقاشی ها و نگارگری های قدیم ایران دیده می شود ساخته و پرداخته شده است.
با تمام این احوال فضای نقاشی ها به هیچ روی مخاطب را به حال و هوای نقاشی مثلاً دوره قاجار نمی برد، چرا که شخصیت ها به رغم داشتن پوششی از قرون گذشته، به هیچ عنوان متعلق به آن دوران نیستند. نوع حرکات بی پروا، طنزگونه و غیرمتعارف، به خوی و منشی این زمانی اشاره دارد. شاید هم به چیزی در زمان و مکانی نا معلوم در آینده نظر داشته باشد. اما هر چه هست، نقاشی های فصیح، دنیایی به شدت ذهنی، پر از تضاد، عجیب و غیرقابل باور را تصویر می کند و چنین نیتی را با قطعیت و بدون هیچ شک و تردیدی بر صفحه بوم خود نقش می کند. گویی هنرمند شدیداً به دنیایی نامنتظر، سرشار از تردید، دودلی، پیچیدگی، تضاد، ابهام و... و البته دیوانگی اطمینان دارد. «داود شهیدی»- کاریکاتوریست- در مقدمه یی بر کاتالوگ نمایشگاه با عنوان «گردشی در گلستان سعدی» می نویسد؛ «دیدن، دوباره دیدن، شفاف دیدن، بی سامان یا بی قرار دیدن... بی باک و بی پروا دیدن و... هزار گونه های جوراجور دیدن، در کار یک نقاش است... اما که یک جور آن دیدن ها، دیدن از دریچه جنون است. حقیقت و هستی وجود در جنون آشکار می شود، زیرا جنون است که آن را خالص می کند، از آن زنگارهای مصلحت، از آن سایه سان های توهم و از آن پوستواره های چرک تاب ناشی از عادات و خوهای بسیار مکرر.»
● عباس افضلی ننیز، گالری ممیز-بسیم قومورلو گالری میرمیران، آذر ۸۸
در دو گالری متعلق به خانه هنرمندان ایران، دو نمایشگاه عکس با موضوع طبیعت برپاست؛ یکی مجموعه عکس های «عباس افضلی ننیز» از شهر آبا و اجدادی اش کرمان و دیگری تصاویر «بسیم قومورلو» از طبیعت نقاط مختلف ایران. عکاسی از طبیعت خصوصاً طبیعت متنوع و رنگ به رنگ کشورمان شاید یکی از اولین موضوعاتی باشد که به ذهن عکاسان راه می یابد؛ گونه گونی، زیبایی و خصوصاً رام بودن آن- البته تا حدی- برای عکاس فضایی فراهم می کند تا بتواند تجربیات اولیه خود را با دغدغه یی کمتر نسبت به سایر موضوعات پی بگیرد. از این میان برخی چنان به موضوع دل می بندند که تا پایان فعالیت حرفه یی توان رهایی از آن را نمی یابند؛ عکاسانی همچون «انسل آدامز» از دنیای غرب و «نیکول فریدنی» از کشور خودمان که - هر یک به طریقی- تا پایان عمر دلبسته طبیعت باقی ماندند.
«عباس افضلی ننیز» آن طور که خود در مقدمه نمایشگاهش اشاره کرده است، به دنبال میل درونی به خاک اجدادی اش به عکاسی از مناطق مختلف - تماماً اماکن معروف و شناخته شده- کرمان پرداخته است. تصاویر افضلی غالباً با دقت تکنیکی بالا برداشته شده است با توجه به نور و سایه و کنتراست لازم در صحنه ها. اما آیا در نهایت در ته ذهن بیننده جز تصاویر چشم نواز کارت پستال گونه چیزی باقی می ماند؟
«بسیم قومورلو» در گالری دیگری عکس هایش را از نقاط مختلف ایران به نمایش گذاشته است؛ از کویر تا دریا، از دامنه کوه های سنگی تا دره های انبوه و پردرخت شمال، از مناظری در خراسان تا دشت های پوشیده از برف خلخال و اسالم. عکس های « قومورلو» همه سیاه و سفیدند؛ از این جهت نسبت به نمایشگاه قبلی که ترکیبی از عکس رنگی و سیاه و سفید به نمایش درآمده بود، تکلیف بیننده را روشن می کند. تصاویر همه به قصد نمایش بازی نور و سایه برداشته شده اند و نه ستایش طبیعت. کادرها بسته تر است و همین مساله عکس ها را اختصاصی تر می کند. عکسی از جنگلی تماماً پوشیده در مه دیده می شود که بخش اعظم کادر عمودی از مه غلیظ پوشیده شده و در گوشه سمت چپ بالای کادر چند درخت از زیر لایه های مه نمایان شده اند و در گوشه سمت راست پایین نیز پرنده یی به پرواز بال گشوده است. در عکسی دیگر- که دامنه سنگی یک کوه در خراسان را نشان می دهد- تنالیته تیره و روشن به حدی اغراق آمیز درآمده است که در لحظه یی همچون حجم سیاه و سفید چروک خورده یی به چشم می رسد. و این دقیقاً همان کاری است که برخی از عکاسان طبیعت انجام می دهند؛ تکه یی از طبیعت موجود را از آن خود می کنند.
هدی امین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست