پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

هم افزایی راهکار برون رفت از بحران برای هولدینگ ها


هم افزایی راهکار برون رفت از بحران برای هولدینگ ها

امروزه سازمانهای تولیدی و صنعتی در ایران با بحرانهایی روبرو هستند که نتیجه مستقیم فشارهای رقابت در صحنه جهانی برکشوری مانند ایران می باشد در این میان سازمانهای بزرگ که اصطلاحا در ایران به آن هولدینگ می گویند, نیز به طور اولی با مشکلات متعددی ناشی از رقابت روبرو هستند شرکتهایی که خود صاحب و یا سرمایه گذار عمده در چند شرکت بزرگ دیگر هستند

امروزه سازمانهای تولیدی و صنعتی در ایران با بحرانهایی روبرو هستند که نتیجه مستقیم فشارهای رقابت در صحنه جهانی برکشوری مانند ایران می‌باشد. در این میان سازمانهای بزرگ که اصطلاحا در ایران به آن هولدینگ می‌گویند، نیز به‌طور اولی با مشکلات متعددی ناشی از رقابت روبرو هستند؛ شرکتهایی که خود صاحب و یا سرمایه‌گذار عمده در چند شرکت بزرگ دیگر هستند. در چنین شرکتهایی که عموما سهامی عام هستند، با نگرانی‌های بوجود آمده در بورس در سالهای گذشته که هم اکنون نیز ادامه دارد، سهامداران فشار بیشتری به مدیران برای سودآوری و حرکت در فضایی با ریسک کمتر می‌آورند؛ از طرفی به علت بروز عرصه‌های رقابتی جدید در بازارهای قدیمی و سنتی این شرکتها، مدیران آن ناچار به حرکتهایی با ریسک بالا هستند. بدین لحاظ مدیران چنین شرکتهایی با پارادوکس بسیار پیچیده‌ای روبرو هستند. کشور ما امروزه در زمینه‌هایی همچون صنایع خودرو، نساجی و چرم، فرش و گلیم، لوازم خانگی و دیگر صنایع، کمابیش با این بحران روبروست. برخی صنایع همچون صنایع پارچه‌بافی خیلی زودتر به این وضعیت دچارشده‌اند و صنایعی مانند خودروسازی که دارای دیوارهای دفاعی مستحکمتری هستند، هم‌اکنون آرام‌آرام با این بحران روبرو می‌شوند.

البته برخی تصور می‌نمایند که این وضعیت مختص کشور ایران می‌باشد، لیکن با کمی نگاه به تجارت در سطح بین‌المللی، براحتی مشاهده می‌شود که این وضعیت حداقل از دهه ۸۰ میلادی در دنیا آغاز شده‌است و بسیاری از کشورهای پیشرفته خیلی زودتر با این بحران روبرو شدند. با نگاهی به تجربیات موفق و ناموفق کشورهای پیشرو در این بحران می‌توان بهتر با خطرات این بحران روبرو شد. با بررسی چنین تجربیاتی مشاهده می‌شود که دوران جدیدی برای هولدینگها آغاز شده ‌است که آنرا می‌توان دوران تحول‌فراگیر نامید. این دوران مشخصا یک چرخش راهبردی در طول عمر این شرکتها است. شرکتهایی که امروزه در مقیاس خود عموما، نیاز به یک تولد مجدد دارند و آماده می‌شوند تا با غولهای جهانی دست و پنجه نرم کنند؛ این در حالی است که دیگر از حمایتهای دولت برخوردار نخواهند بود. در این دوران، رقابتها در سطح جهانی مطرح هستند و کشور در شرایط خاصی به‌سرمی‌برد. برای درک بهتر شرایط این دوران و آمادگی برای حرکت در آن، ابتدا لازم است تا محیط را بهتر بشناسیم.

● محیط هولدینگ‌ها و رقابتهای جهانی

امروزه هولدینگهای ایرانی باید، در محیط کاملا رقابتی‌ای بنام دهکده جهانی، بقاء خود را تضمین نماید. این شرکتها در شرایطی پا به عرصه جدید می‌گذارد که دنیا وارد قرن بیست‌ویکم شده‌است و دوران جدیدی در کل دنیا آغاز شده است.

این دوران خصوصیات خاصی دارد که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

▪ این دوران تاکنون در تاریخ تجربه نشده است. حالا دارای هیچگونه رسم و آیین، هیچگونه سابقه، و هیچگونه فرمولی که آزمون زمان را گذرانده باشد نیست، حالا را پیش از این هرگز ندیده‌اید. تحولات آنقدر سریع هستند که دائما پارادایمها تغییر می‌کنند. سرعت این تغییرات آنقدر زیاد است که کمتر کسی تاب همراهی با آنرا دارد.

▪ فناوری اطلاعات دنیا را متحول ساخته است و مسائل و مواردی پدیدآمده‌اند که قبلا اصلا وجود نداشته است. امروزه درسایه این فناوری شاهد اقتصاد شبکه‌ای هستیم که در آن کالاهایی مجازی خرید و فروش می‌شوند که اصلا وجود فیزیکی ندارند. امروزه مفهوم تجارت الکترونیک به صورت امر عادی در دنیا درآمده است.

▪ حجم و کیفیت دانش به شدت روبه افزایش است. حجم علم تولید شده در رشته رایانه تقریبا هر ۱۸ ماه یکبار دوبرابر و در مکانیک تقریبا هرچهارسال یکبار دوبرابر می‌شود. البته اگر به حجم نوآوری‌های کاربردی در دنیا توجه شود، این تغییرات بهتر حس می‌شود. به عنوان مثال با توجه به قانون "مور" در مورد ترانزیستورها، محاسبه‌ای که امروز یک روز طول می‌کشد، تا بیست‌سال آینده در عرض کمتر از ۱۰ ثانیه انجام می‌پذیرد. این موضوع در مورد فناوری و تولید روشهای جدید نیز به همین صورت است و روشهایی در سطح نانو در حال جایگزینی در برخی از تولیدات روزمره می‌شوند.

▪ رقابتها در سطح جهانی مطرح هستند. به همین ترتیب فرصتها و تهدیدات نیز در آن سطح مطرح می‌شوند. به عنوان مثال آنفولانزای مرغی در شرق آسیا اقتصاد اروپا را به هم می‌ریزد. سرعت در کنار همبستگی و عناصر نامشهود امروزه پدیده ابهام در اقتصاد را به شدت دامن‌زده است.

▪ محیط‌زیست امروزه به عنوان یک محدودیت قدعلم کرده و دیگر نمی‌توان بدون توجه به آن رشد کرد. طبیعت در حال وادار کردن بشر به تبعیت و همراهی با اوست. رشد و توسعه دیگر به تنهایی مطرح نیست، بلکه رشد پایدار قابل ماندن است و این نیز نیاز به ساختارهای جدیدی دارد.

▪ رشد ناموزون در کشور باعث بروز برخی اشکالات می‌شود. به عنوان مثال براساس برخی از آمارهای اعلام شده حدود هفت میلیون خودرو در سطح كشور در تردد هستند كه با توجه به كمبود جاده و بزرگراه‌های مناسب، عبورومرور این خودروها معضلات و مشكلات ترافیكی در شهرهای بزرگ (تهران) و جاده‌های پررفت‌وآمد (جاده شمال) به وجود آورده‌است. این در حالیست که در سال گذشته ۸۷‌هزار و ۸۸۵ دستگاه خودرو‌های سواری به ارزش بیش از ۴۷۵میلیون دلار ثبت سفارش شده است.

▪ انرژی به صورت یک بحران جهانی مطرح است. کشورهای اروپای شرقی که به اتحادیه اروپا پیوسته‌اند، علی‌رغم تلاششان در جهت کاهش شدت مصرف انرژی هنوز نتوانسته‌اند به حد مطلوبی برسند و پیش‌بینی‌ها رشد زیاد آنها را تا سال ۲۰۲۰ نشان می‌دهد. همین وضعیت در مورد مصرف انرژی در چین و دیگر کشورهای جنوب شرق آسیا قابل پیش‌بینی است. این مصرف انرژی زیاد در افزایش قیمت و کمبود سوختهای فسیلی در آینده نزدیک اثر خواهد گذاشت و مشکلاتی را در مورد تولید ناخالص ملی در سطح کشورهای در حال توسعه ایجاد می‌کند. مصرف انرژی در ایران که همراه با رشد صنعتی کشور افزایش یافته است، در وضعیت بحرانی‌ای به‌سر می‌برد که اگر سرمایه‌گذاری‌های لازم در آن صورت نپذیرد، منجر به کاهش رشد اقتصادی در بلند مدت می‌گردد. در تمامی تحقیقات نشان‌ داده‌ شده‌است که در کشورهایی همچون ایران در صورت بروز بحران انرژی، رشد اقتصادی کشور با مشکل روبرو می‌شود و این خود مشکل دیگری برای هولدینگها در مورد تولید داخلی و صادرات پیش می‌آورد. افزایش قیمت انرژی باعث می‌‌شود تا قیمت نهاده‌‌های حاصل از آن مانند محصولات پتروشیمی و سایر محصولات صنعتی مرتبط افزایش یابد. بدیهی است كه این امر بررشد بخش خصوصی به عنوان مصرف‌‌كننده اصلی تاثیر منفی می‌گذارد در حالیكه دولت با افزایش قیمت انرژی بادرآمد بیشتری مواجه می‌‌شود كه این امر باعث افزایش رشد نقدینگی و درآمدهای دولت شده و مجددا عامل توسعه بخش دولتی در اقتصاد ملی می‌شود.

▪ انرژی، فناوریهای مصرف به شدت درحال زیرورو شدن است. نمی‌دانیم که آیا در ۲۰ سال آینده اصولا موتور احتراق داخلی در روی زمین تولید می‌شود یا نه. بسیاری بدنبال جایگزینی سوختهای فسیلی موجود هستندو بسیاری به دنبال نوع دیگر استفاده از این سوختهای فسیلی. حتی فناوریهای به‌کار رفته در موتورهای موجود به‌شدت درحال تغییر است. بدین‌ترتیب باید در سرمایه‌گذاری‌های اخیر در صنایع خودرو و قوای محرکه پیش‌بینی‌های لازم را انجام داد.

▪ در زمینه اقتصادی، غول خاموشی بنام چین بیدار شده‌است و این کشور با جمعیتی حدود ۲۵ درصد کل جمعیت جهان، امروزه می‌خواهد ره صدساله را یک شبه بپیماید. چین تا سال ۲۰۲۰ می‌تواند با داشتن تقریبا نیمی از کل بازدهی اقتصادی سالانه کشورهایی که امروز جهان صنعتی را تشکیل می‌دهند، به بزرگترین اقتصاد جهانی تبدیل شود. پیش‌بینی می‌شود که تولید ناخالص داخلی چین در ۲۵ سال آینده بالغ بر ۰۰۴/۲۰ تریلیون دلار شود که بسیار بیشتر از ایالات متحده (۴۷/۱۳ تریلیون دلار در آن زمان) است. در مجموع، در میان اندیشمندان امور سیاسی که تحولات چین را پیگیری می‌کنند، این نظر وجود دارد که چین با توسعه سریع اقتصادی و رشد قدرت ملی در بسیاری ابعاد، در یکی‌دودهه آینده از ثقل بیشتری در سیاست جهانی برخوردار خواهد شد.

▪ از لحاظ سیاسی جهان بین جهان تک‌قطبی و چند قطبی سردرگم است. قطب‌بندی‌های سیاسی به شدت برمسائل فرهنگی و اقتصادی اثر می‌گذارد. خط لوله نفت باكو- تفلیس- جیحان طی مراسمی با حضور مقام‌های رسمی تركیه و دیگر سهامداران پروژه، افتتاح شد.. این در حالیست که هنوز خط لوله صلح که گاز ایران را به هند و پاکستان می‌رساند تحت بررسی است و ترکیه هرچند وقت یکبار برسر تحویل گاز از ایران بهانه‌ای می‌آورد.

▪ برخی کشورها با مشکل پیرشدن جمعیت روبروهستند (مثل ژاپن و ایتالیا) و برخی کشورها همچون ایران کشورهایی هستند با جمعیت جوان و جویای کار. به درستی می‌توان گفت که ژاپن و جنوب اروپا- پرتغال، اسپانیا، جنوب فرانسه، ایتالیا و یونان- به خودکشی ملی روی آورده‌اند که در خلال سده بیست و یکم اجرا خواهد شد. در پایان این سده، ایتالیا با ۶۰ میلیون جمعیت کنونی، تنها ۲۲-۲۰ میلیون و ژاپن با ۱۲۵ میلیون جمعیت امروز، ۵۵-۵۰ میلیون جمعیت خواهند داشت. مهمتر از آمارها و اعداد یاد شده، توزیع سنی جمعیت می‌باشد، از همان نزدیک به ۲۰ میلیون جمعیت ایتالیا در سال ۲۰۸۰، گروه اندکی زیر ۱۵ سال و گروه بسیار بزرگی – دست‌کم یک سوم جمعیت – بالای ۶۰ سال سن خواهند داشت . تغییرات جمعیتی به شدت روی بازارهای بورس تاثیر می‌گذارند و حتی ساختارهای مالیاتی در دنیا متناسب با شرایط موجود تغییر می‌کندو بدین‌ترتیب نرخ رشد در دنیا تغییراتی ساختاری خواهد نمود. در این تغییرات فرصتها و تهدیدات بسیاری نهفته است. کشور ما با ساختار جوان خود می‌تواند صادرکننده نیروی کار باشد؛ این می‌تواند به تعبیری فرار مغزها باشد و یا سرمایه‌گذاری و صادرات بسیار سودآور.

▪ درهم تنیده‌شدن اقتصادهای ملی، گره خوردن اقتصادهای كلان با شركتهای چند ملیتی، رشد مبادلات اقتصادی بین كشورهاو WTO به عنوان نماد اقتصاد جهانی همگی باعث می‌شود تا حتی درون كشور خود نیز با حجم گسترده‌ای از محصولات خارجی مواجه شویم كه هیچ سنخیتی با قوانین ملی کشور ندارند و این نشان‌دهنده آن است كه در عصر ارتباطات سدها و مرزهای ملی به تدریج اعتبار خود را در مناسبات جهانی از دست داده‌اند.

▪ یکی از مهمترین نمودهای رقابت و تغییرات جهانی، تشکیل شرکتهای چند ملیتی غول در دنیا می‌باشد. شرکتهایی مثل سامسونگ و ال.جی. در شرق و هیولت پاکارد و وال‌مارت در غرب از نمونه‌های بارز آن هستند. در چنین شرایطی بازار ادغامها به‌ویژه بین شركتهای غول فوق‌الذكر نیز داغ داغ است. همین چند روز پیش موضوع ادغام شركتهای جی ام و رنو نیسان مطرح گردیده است . مسلم است اگر چنین ادغامی صورت بگیرد، منافع ایران را تحت تاثیر قرارداده و سرمایه‌گذاریهایی را که در این چند ساله بر روی ال- ۹۰ انجام داده است، با چالش مواجه می‌نماید. خبر داغ دیگر در مورد دو شركت فولادساز بزرگ جهان، میتال استیل و آرسلور، برسر یك ادغام بیش از ۲۶‌میلیارد یورویی بود و به پنج ماه مقاومت شدید از سوی یكی از قهرمانان صنعتی اروپا در جریان نقدی بازارهای جدید انجامید. در چنین فضای رقابتی بدون قانون، که اصطلاحا برخی به آن دوران ابهام می‌گویند، ماندن یک جنگ تمام عیار است. در این میان فقط قدرتمندان می‌مانند.

بدین‌ترتیب شرکتهای بزرگ ایرانی در محیطی بسیار رقابتی، متلاطم و ناآشنا باید برای بقاء خود فکری بنمایند. این محیط رقابتی مجموعه فراوانی از تهدیدات و فرصتهاست که همگی آنها به‌سرعت در حال گذار هستند و اگر برای آنها برنامه‌ریزی نشود، تهدیدات ضربه خود را می‌زنند و فرصتها یک‌به‌یک از دست می‌روند؛ البته احتمالا همان فرصتهای دردست رقیبان، بعدا خود به صورت یک تهدید بروز خواهند نمود. به عنوان مثال در چند سال گذشته مصرف سوخت بالا یک تهدید بزرگ برای کشور بود که امروزه با توجه به عدم واکنش سریع و درست به این موضوع، امروزه ضربات ناشی از آن را مشاهده می‌نماییم (هرچند که هنوز تا خوردن ضربه واقعی چندصباحی فرصت باقی است). اما شرکتهای چند ملیتی در همین زمان بدنبال کاهش مصرف سوخت در خودروهای خود بودند. حال علی‌رغم تولید برخی از موتورها در ایران، ما ناچار باید فناوری که توسط آنها در سالهای اخیر توسعه یافته است، با قیمت گرانی بخریم. ظاهرا نفت گران شده است و کشور ما منتفع خواهد گردید. اما نگاهی هرچند گذرا مشاهده می‌شود که چند برابر آن سود، برخرید مواد اولیه و یا مواد میانی تولید از کشور باید خارج شود. این درحالیست که ما به جای آنکه روی حمل و نقل عمومی سرمایه‌گذاری کنیم، به جای آنکه روی فرهنگ مصرف سوخت کار کنیم، به جای آنکه ساختمان مقاوم بسازیم، گردهمایی راه‌انداختیم و اجازه دادیم که تهدیدات ابزاری در دست رقبایمان باشد و ضربه خود را بزنند.

دکتر امیرحسن کاکایی، عضو هیات علمی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.