پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
مجله ویستا

الموت, گنجینه تاریخ و طبیعت قزوین


الموت, گنجینه تاریخ و طبیعت قزوین

ارتفاعات الموت هر فصل زیبایی شگفت انگیزی دارد که نمی توان آنها را ندید

اگر اصفهان نصف جهان است، باور کنید که قزوین کم از نصف جهان ندارد. اگر اصفهان به چهل‌ستونش می‌نازد قزوین نیز چهل‌ستونی دارد با قدمتی بیش از اصفهان و اگر اصفهان پایتخت بوده است، قزوین نیز پیش از اصفهان پایتختی را تجربه کرده است و البته بگذریم که هیچ رودی زاینده‌رود نمی‌شود هرچند قزوین نیز از نعمت رود و رودخانه و جویبار بی‌بهره نیست و همه این‌ها خود دلیلی است برای آن‌که قزوین را همراه با طبیعت و تاریخش کمی بیشتر زیر ذره‌بین نگاه خود قرار دهیم.

وقتی که از سمت تهران به سمت قزوین حرکت می‌کنید قبل از ورود به قزوین تابلوی معلم‌ کلایه توجه شما را جلب می‌کند؛ سرزمینی که شاید باور نکنید شما را به سفر میان پیچاپیچ‌های تاریخ و کوهستان می‌برد؛ در ابتدا مسیری است عریض و صاف که شاید هرازگاهی پیچ جاده‌ای بیاید و تلنگری بر ابرهای تفکرتان بزند؛ اما آرام و آرام که بالاتر می‌روید شما می‌مانید و پیچ جاده و کوه و دشت‌های سراسر سبزی که شاید شما را یاد دفتر نقاشی دبستان‌تان بیندازد که بازی رنگ‌های آبی و سبز و سرخ در صفحه صفحه آن موج می‌زد و فقط شاید هرازگاهی هم دعا کنید که چه خوب بود که کسی بیشتر به این جاده رویایی رسیدگی می‌کرد تا بهتر بتوان راند و رانندگی کرد.

اگر جمعی سفر می‌کنید، مطمئن باشید که اتوبوس توان پیچیدن در پیچ‌های متمادی مسیر نزدیک به ۱۰۰‌کیلومتری کوهستانی الموت و اوان را ندارد، اما اگر با خودروی شخصی یا نیمه سبک مانند انواع ون یا مینی‌بوس سفر می‌کنید مشکلی نیست.

ارتفاعات الموت در هر فصل زیبایی خاص خود را دارد. بهارش فصل زندگی است سرشار از نغمه‌خوانی پرندگان و پرستوها؛ تابستان فصل کشاورزی است و برداشت محصول و باغ‌های پرمحصول و پاییز الموت می‌شود سرزمین رنگ‌ها و در زمستان نیز اگر طبیعت یاری کند و دست سرد خشکسالی گونه‌های طبیعت را نیازارد در آن صورت الموت می‌شود عروس سپید کوهستان که سپیدی آسمان و سپیدی برف در انتهای پیچ‌های کوهستانی‌اش به یکدیگر می‌پیوندند.

● قلعه الموت

الموت، نام گمنامی برای هیچ یک از ما نیست، قلعه الموت و حسن صباح و فرقه اسماعیلیه همه نام‌های آشنایی هستند که بارها و بارها آن را در دفتر تاریخ خوانده‌ایم و با آن زیسته‌ایم.

بسیاری از بومیان قلعه الموت را به نام قلعه حسن می‌شناسند که همان برگرفته از نام حسن صباح از رهبران فرقه اسماعیلیه است. قلعه الموت در شمال روستای گازرخان و بر فراز کوهی از سنگ در ارتفاع ۲۱۰۰ متری از دریا واقع شده است. این قلعه از ۲ بخش غربی و شرقی تشکیل شده است. هر بخش، به ۲ بخش قلعه پایین و قلعه بالا تقسیم شده است که در اصطلاح محلی، آنها را «جورقلا» و «پیازقلا» می‌نامند. طول قلعه حدود ۱۲۰ متر و عرض آن در نقاط مختلف بین ۱۰ تا ۳۵ متر متغیر است.

از حسن صباح در تاریخ بسیار نوشته‌اند و تعابیر مختلفی نسبت به وی به کار برده‌اند، از بهترین تا بدترین صفات، برخی او را تروریست خوانده‌اند و برخی دیگر مردی رشید که مردان زیادی را در مکتب خاص خود پرورش داده است و... اما بگذارید ما در این مجال کوتاه قضاوت راجع به او را به همان تاریخ بسپاریم و به الموت بازگردیم و به طبیعت و ویژگی‌های قلعه آن.

اسماعیلیه، قلاع مختلفی در مناطق مختلف ایران داشته‌اند، از جمله این که برخی براین باورند قلعه رودخان نیز در یک دوره زمانی به عنوان قلاع اسماعیلی مورد استفاده قرار می‌گرفته است، به صورت کلی خط مشی اسماعیلیه به این‌گونه بوده است که برای مصون نگه داشتن خود و دفاع از آئین‌شان به کوه‌ها و قلاع پناه می‌برده‌اند و در این بین البته الموت از بیشترین اهمیت برخوردار بوده است.

دلیل اهمیت الموت به این سبب است که حسن صباح رهبر بزرگ اسماعیلیه ۳۵ سال در این قلعه زندگی کرده است و به نوعی این دژ پایگاه حکومتی و فرماندهی وی محسوب می‌شده است.یکی از شگفتی‌های قلعه الموت، سیستم آبرسانی آن بوده است؛ البته موضوع سیستم آبرسانی در سایر دژهای ایرانی نیز وجود داشته است، به دلیل این‌که فرماندهان این دژها از همان ابتدا می‌دانسته‌اند که برای محافظت خود از مخاطرات بلندمدت باید بتوانند آذوقه و توشه اولیه و مهم‌تر از آن آب نیروهای خود را تامین کنند؛ این امر در ارتباط با قلعه الموت نیز مصداق داشته است.

▪ نکته: قزل‌آلای رنگین‌کمان، کپور و اردک ماهی نیز از جمله گونه‌های خاص دریاچه اوان محسوب می‌شود که همه ساله تعداد زیادی گردشگر را به‌منظور سیاحی و صیادی به سمت خود می‌کشاند

در تاریخ این‌گونه ثبت شده است که حسن صباح پس از این‌که الموت را به تصرف خویش درآورد از جمله نخستین اقداماتش اصلاح سیستم آبرسانی قلعه بود، به این ترتیب که آب اصلی را از چشمه کلدر که در بالادست قلعه در دل کوه قرار داشت تامین کرد و از آن طرف نیز دستور ساخت آب‌انبارهای متعدد را در داخل قلعه داد تا به این ترتیب ذخیره آبی مناسبی برای قلعه حفظ کند و البته تاریخ نیز ثابت کرده است، باتوجه به این‌که حمله‌های متعددی در مدت زمان اقامت حسن در قلعه به او انجام شده است، همین امر توان مقابله او با دشمنان را به میزان قابل توجهی افزایش داده است و به او مجال داده تا با حفظ خود در درون قلعه از یاران بیرونی خود برای مقابله با لشکر سلجوقیان و سایر دشمنان مدد بطلبد و پیروزی را در دفتر مدیریت جنگ‌های خود به‌ثبت برساند.

● الموت بی‌پناه

از روزهای پرابهت الموت اگر بگذریم، الموت در طول تاریخ علی‌رغم این‌که بعد از دوره‌های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است، اما در سده گذشته در معرض آسیب‌های فراوانی قرار گرفته است به نحوی که بخش‌هایی از آن به مخروبه تبدیل شده است، به عنوان مثال کاوش‌هایی که در دوران قاجاریه به منظور کشف گنج در این منطقه انجام شده است از جمله مهم‌ترین آسیب‌هایی بوده است که در سده گذشته تارک قلعه را خراشیده است؛ اما عظمت این قلعه و تاریخ نهفته در آن همچنان آن را به عنوان یکی از قطب‌های گردشگری حفظ کرده است و بی‌تردید در صورت ارتقای امکانات رفاهی و اقامتی، مسافران بیشتری جذب منطقه خواهند شد؛ اما هم‌اکنون به سبب کمبود تسهیلات، بیشتر مسافران از طریق تورهای یک روزه به این قلعه سفر می‌کنند یا این‌که علاقه‌مندانی که به صورت فردی به این منطقه سفر می‌کنند از اماکن اقامتی روستاهای پیرامونی مانند معلم کلایه بهره می‌گیرند.

● اوان طبیعتی فراتر از تاریخ

در ۲۰ کیلومتری معلم کلایه، جاده ۲ قسمت می‌شود، با پیچیدن به سمت راست مستقیم به سمت الموت می‌روید و با ادامه دادن همان پیچ‌های قبلی به سمت دریاچه اوان حرکت می‌کنید.

دریاچه اوان، از جمله یگانه‌های ایران است؛ دریاچه‌ای که بیشترین درصد تامین آبش از درون خود دریاچه است و چشمه‌های آرمیده در بستر این رودخانه مهم‌ترین منبع تامین آب آن محسوب می‌شوند. دریاچه زیبای اوان در حلقه ۴ روستای اوان، ورین، زواردشت و زرآباد و در ارتفاع ۱۸۰۰متری از سطح دریا قرار گرفته است. دریاچه اوان از جمله نادر دریاچه‌های آب شیرین محسوب می‌شود. طول آن در پهناورترین قسمت ۳۲۵ متر و عرض آن ۲۷۵ متر و عمق آن از یک تا ۲۰ متر در نوسان است.

اوان به معنای گرد آمدن محل آب است و علاوه بر این طبیعت آرام این دریاچه آرمیده در سینه کوهستان آن را به یکی از بهترین‌ها تبدیل کرده است. اطراف دریاچه در بهار بسیار زیباست. گونه‌های گیاهی اطراف دریاچه بسیار متنوع است، به غیر از گیاهان میوه‌ای که در باغ‌های پیرامونی دریاچه ثمر می‌دهد، درختانی نظیر بید، چنار، تبریزی، انواع گون، کنگر و شیرن بیان نیز در حاشیه دریاچه به وفور یافت می‌شود.

به جهت گونه‌های حیوانی نیز پیرامون دریاچه اوان از جمله مناطق غنی محسوب می‌شود. کل، پلنگ، خرس قهوه‌ای، روباه و شغال نیز از جمله حیواناتی هستند که در پیرامون دریاچه مشاهده می‌شوند. پرندگانی مانند کبک، فاخته، دارکوب، سبز قبا، زاغ و جغد نیز از پرندگان بومی منطقه ایوان محسوب می‌شوند که به این ترتیب طبیعت این منطقه را کامل می‌کنند.

دریاچه اوان، در دل خود نیز غنی است، قزل‌آلای رنگین‌کمان، کپور و اردک ماهی نیز از جمله گونه‌های خاص اوان محسوب می‌شود که همه ساله تعداد زیادی گردشگر را به منظور سیاحی و صیادی به سمت به خود می‌کشاند. همچنین میزان برودت دمای منطقه در زمستان‌ها به گونه‌ای است که در بسیاری از سال‌ها سطح دریاچه تا حد اسکی‌رانی می‌رسد و به همین منظور مورد بهره‌برداری علاقه‌مندان قرار می‌گیرد.جاده اوان، در پایان جاده‌ای است که به نظر مسدود می‌رسد، اما راه‌های روستاهای اوان را در نهایت به روستاهای ییلاقات اشکورات متصل می‌کند؛ این مسیر که از جمله مسیرهای بکر و بدیع محسوب می‌شود، به دلیل سختی دسترسی به آن برای همه مسافران قابل دسترس نیست، اما طبیعت‌گردان بسیاری علاقه‌مند به سفر و بهره‌گیری از طبیعت بکر کوهستانی آن هستند.

استان قزوین، علی‌رغم این‌که استان به نسبت کوچکی است، اما استانی است که هم به جهت فرهنگی و تاریخی و هم به جهت طبیعی موقعیت‌های خاص خود را دارد؛ از گندمزارهای انبوه زردش در کوهین و قبل از آن تا کوهستان‌های صعب و سخت الموت که تنها با سفر کردن و تاختن در دل آن می‌توانیم تجربه آن را بر صفحه تجربیات خود حک کنیم.

مریم چهاربالش