چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به مسئله خاتمیت


نگاهی به مسئله خاتمیت

یکی از مهمترین اصول اعتقادی ما مسلمانان خاتمیت پیامبر اسلام است. جالب است بدانیم که اکثر ادیان آسمانی که اکنون در جهان حاضرند معتقدند دین آنها آخرین و کاملترین دین موجود از …

یکی از مهمترین اصول اعتقادی ما مسلمانان خاتمیت پیامبر اسلام است. جالب است بدانیم که اکثر ادیان آسمانی که اکنون در جهان حاضرند معتقدند دین آنها آخرین و کاملترین دین موجود از سوی خداوند است. اما این تلقی‌چگونه توجیه می شود؟ استدلال غالب دینداران (در ادیان اسلام، یهود و مسیحی) بر خاتمیت دینشان، رسیدن انسان‌ها به بلوغ فکری است. ما این استدلال را از زبان یک مسلمان بیان می کنیم. سپس می گوییم که این استدلال سخن غالب ادیان الهی (خصوصا ادیان ابراهیمی) است ولی ثابت خواهیم که این نظریه تنها در مورد دیانت اسلام صدق می‌کند. البته استدلال ما تنها مبنی بر یک تجربه تاریخی است و دلایل وثیق تر و معتبرتر عقلی را باید در کتب بزرگان و علمای کارکشته جست.‏

ما معتقدیم حضرت محمد(ص) خاتم النبیین و اشرف رسل هستند. اما اینکه چرا بعد از ایشان دست انسان ها از وحی مستقیم توسط حضرت جبرئیل قطع شد و ادامه ارتباط الهی با انسان ها توسط ائمه صورت گرفت، دلیلی تاریخی دارد. به نظر می رسد سنت خدا به نحوی بوده است که با وحی به انبیای گذشته قسمت هایی از نقشه سعادت بشری را ارائه می دادند. این قسمت ها اکثرا جامعیت و مانعیت را برای تبعیت تا ابدالدهر ندارند. همچنین بلوغ تفکر و تمدن انسان ها به حدی نرسیده بوده که بتوانند از میراث خود نگهداری کنند.‏

پر واضح است که صحت کنونی کتب آسمانی حضرت موسی‌(ع) و حضرت عیسی(ع) مورد مناقشه است. تحریف در این کتب به وضوح یافت می شود. مسائلی که حتی تا حد غیر قابل باور بودن عقل سلیم پیش می رود. این مسئله تاجایی است که خود پیروان این ادیان از الهی بودن صد در صد کتابشان سخنی به میان نمی آورند. انجیل در دیانت مسیحی به عنوان نزدیک ترین دیانت ابراهیمی از نظر تاریخی به اسلام، به وضوح مورد تحریف قرار گرفته است. این تحریف تا حدی است که مولف کتاب آسمانی در هرگوشه یکی از حواریون است و سال تولید آنها حداقل به پنجاه سال پس از عروج حضرت عیسی(ع) باز می گردد. شاید بتوان گفت انجیل های کنونی چیزی شبیه سیره و سنت حضرت عیسی(ع) هستند. اما در قسمتی از تاریخ یعنی حدود هزار و چهارصد سال پیش، انسان ها به حدی از تمدن رسیدند که توانایی نگهداری از میراث خود را داشتند. آنها دیگر به حدی از بلوغ رسیده بودند تا بتوانند با دریافت یک فرمول کلی، آن را برای تمام عمر خود تعمیم دهند. ‏

البته این مسئله هرگز بدین معنا نیست که انسان از آن دوره به بعد از خدا و نیروهای الهی مستقل و بی نیاز شده است. چه که همواره (حتی هم اکنون) امداد های غیبی و امام زمان(ع) و دیگر نیروهای الهی در کارند. تنها دلالت سخن بند قبل بدان بود که انسان ها توانستند با دریافت یک فرمول کلی از وحی مستقیم بی نیاز شوند. قرآن مجید به عنوان این فرمول کلی راه حل و درمان تمام بیماری های انسان‌ها در تمام طول تاریخ است. این است معجزه جاوید پیامبر اسلام که او را از دیگر رسل برتر داشته و لقب اشرف رسل را بر خود گرفته است. ‏

اما نکته دیگری که ممکن است مورد پرسش واقع شود، آن است که این استدلال می تواند در مورد تمام ادیان بیان شود. به عنوان مثال مسیحیان به راحتی می توانند بگویند: بلوغ انسان ها حدود دو هزار سال پیش رخ داد، و به همین خاطر حضرت مسیح (ع) آخرین پیامبر و دین خاتم الهی است. اما در پاسخ باید گفت که این استدلال آنان از نظر تجربی انکار شده است. تجربه و تاریخ به ما نشان داده است که کتب آسمانی در آن دوره مورد تحریف واقع شده است. این خود بزرگترین گواه برای عدم بلوغ انسان ها در دوره زندگی حضرت موسی(ع) و عیسی(ع) است. ‏

دین اسلام و معجزه جاوید آن قرآن، پس از بلوغ فکری انسان ها به عنوان آخرین دین وحیانی از سوی خداوند متعال انتخاب شد و زمام امور مردم جهان از آن پس به دست نایبان حضرت محمد(ص) قرار گرفت. این نایبان به قول ما شیعیان دوازده ائمه از نسل حضرت علی (ع) هستند و هم اکنون زعامت هستی در ید امام زمان (ع) است که از انظار بشر غایبند. امید است با درک بهتر مسئله خاتمیت و حل و فصل آن توسط علما و کمک تمام کسانی که احساس مسئولیت می کنند، مشکلاتی که امروزه با آن روبه‌رو هستیم، حل و فصل شود. ‏

محمد مهدی صدرفراتی