یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
اپیدمی جهانی بیکاری جوانان
آمار و ارقام جهانی نشان دهنده واقعیاتی تلخ در مورد بیکاری نسل جوان میباشند. بنا به ادعای مجله اکونومیست، در سراسر دنیا حدود ۳۰۰ میلیون فرد ۱۵ تا ۲۴ ساله بیکار هستند. این آمار تکاندهنده این سوال را به ذهن متبادر میکند که چه چیز این اپیدمی بیکاری را در سراسر جهان موجب شده است؟
آمار رسمی جمعآوری شده توسط سازمان بینالمللی کار حاکی است ۷۵ میلیون جوان بیکار به دنبال یافتن شغل میباشند تا بتوانند امرار معاش کنند و بسیاری از جوانان شاغل نیز تنها به شغلهای غیررسمی و غیردائم مشغولاند که در این آمار محاسبه نشدهاند. براساس محاسبات مجله اکونومیست حدود ۲۹۰ میلیون جوان سراسر دنیا نه مشغول به تحصیل و نه شاغل به کار هستند و این رقم حدود یکچهارم جوانان کره خاکی را در بر میگیرد که البته اگر زنان جوانی را که در برخی کشورها به ندرت به عنوان نیروی کار به شمار میروند از این آمار کسر کنیم این میزان کمتر خواهد شد. اگر چه دراغلب کشورهای پیشرفته زنان جوان نسبت به مردان نیروی کار بهتری به شمار میروند.
در کشورهای مرفه بیش از یک سوم افراد به طور متوسط تحت قراردادهای موقت کار میکنند و این موجب میشود نتوانند مهارتهای کافی را کسب کنند. بر اساس آمار بانک جهانی یک پنجم افراد در کشورهای فقیر به عنوان نیروی کار خانوادگی مشغول به کار هستند وهیچ پرداختی به آنان صورت نمیگیرد در واقع این گروه در بخش اقتصاد غیررسمی مشغول میباشند و در مجموع میتوان گفت: نیمی از جوانان دنیا یا خارج از اقتصاد رسمی مشغول به کار هستند یا بسیار کمتر از پتانسیلشان به کار گرفته میشوند.
جوانان مدت زمان مدیدی است که سهم ناچیزی در بازار کار داشتهاند و دو چیز این مشکل را دوچندان میکند: بحران مالی واخراج نیروهای جدیدالاستخدام توسط کارفرمایان که باعث میشود بحران بیکاری جوانان به طور غیرمتجانسی افزایش یابد.
آمار OECD (سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه) نشان میدهد که تعداد جوانان بیکارنسبت به سال ۲۰۰۷ به میزان یکسوم افزایش یافته است و انتظارمی رود جمعیت جوانان بیکار ۱۵ تا ۲۴ ساله تاسال ۲۰۲۵ در آمریکا تا بیش از یک سوم دیگر افزایش یابد.
گزارشی درسال ۲۰۱۱ نشان دادکه عدم بهکارگیری جوانان دربحث اشتغال در اروپا موجب خسارتی درحدود ۱۵۳ بیلیون دلار معادل یک درصد (GDP) شد و این نشان میدهد بیکاری جوانان نه تنها مانع رشد وشکوفایی اقتصاد امروزمی شود بلکه آینده کشورها را تهدید میکند.
هرچند به نظر میرسد پیر شدن جمعیت ممکن است این اثر را تعدیل کرده یا کاهش دهد اما تجربه اوایل دهه ۱۹۹۰ در ژاپن نشان داد که بیکاری جوانان در ژاپن پس از بحران مالی در آن دهه با وجود یک کاهش سریع، در نهایت در حد بالایی باقی ماند.
یک مطالعه گسترده باهمکاری ریچاردفریمن از دانشگاه هارواد نشان داد که اثرات بیکاری بر درآمد جوانان چینی بعد از ۳ سال ناپدیدخواهد شد، ولی مطالعات بسیاردیگری گزارش کردهاند که بیکاری جوانان نتایج اسفبار متعددی دارد. یک تجزیه و تحلیل از بازار کار اندونزی یک دهه پس از سپری کردن بحران مالی سال ۱۹۹۷ نشان داد که جوانانی که شغلشان را از دست میدهند؛ با احتمال بسیار کمی قادر خواهند بود مجددا به جمع شاغلین بپیوندند و حتی اگر دوباره شاغل شوند تنها میتوانند به شغلهای غیررسمی مشغول شوند.
طبعا اثرات منفی ناشی از بیکاری جوانان در اقتصادهای پویا کمتر ودر اقتصادهای ایستا (جایی که بیکاری در درازمدت واقع میشود) بیشتر مشهود است. کشورها در هر مرتبه از توسعه که قرار دارند به نوعی از معضل بیکاری رنج میبرند. رشد پایین اقتصادی و بازارهای کار مسدود شده و انباشتگی نیروی کار همراه با عدم تناسب بین تحصیلات و مهارتهای مورد نیاز شغلی همگی مسائلی است که دولتها با آن دست و پنجه نرم میکنند.
موضوع دیگری که موجب میشود این بحران تشدید شود بازارهای کاری هستند که از قوانین خشک و سختگیرانه برخوردارند. کشورهایی که اجازه میدهند اتحادیههای اصناف رقابت را تحت کنترل خود درآورند؛ یا آنهایی که مالیات بر درآمد سنگین را به اجرادر میآورند و آن گروه کشورهایی که قواعد و قوانین سختگیرانهای در اخراج کارمندان اعمال میکنند، با بحران بیکاری با شدت بیشتری روبهرو میشوند.
اقتصاددانها به عنوان مهمترین عامل ایجاد کننده این مشکل تاکید زیادی بر عدم تناسب بین مهارتهای جوانان تحصیلکرده با مهارتهای مورد نیاز بازار کار دارند. امروزه کارفرمایان درخواست نامههای شغلی بسیاری را دریافت میکنند، ولی همواره از اینکه نمیتوانند کاندیداهای مناسب با تواناییهای لازم را بیابند شکایت دارند.
مک کینزی، یک شرکت مشاورهای مطرح بینالمللی گزارش میکند که تنها ۴۳ درصد کارفرمایان (در ۹ کشوری که به طور عمیق موردمطالعه ایشان واقع شدهاند شامل آمریکا- برزیل- بریتانیا- آلمان- هند- مکزیک- موراکو- عربستان سعودی وترکیه) بر این باورند که میتوانند کارمندان به اندازه کافی ماهر را در زمان استخدام اولیه بیابند.
در کشورهای با پایینترین نرخ بیکاری جوانان، ارتباط نزدیکی بین آموزش و پرورش شغلی و حرفهای و اجرای طرح کارآموزی با کیفیت بالا وجود دارد که در سالهای اخیر به آن کمک کرده تا بهرغم برخورداری از یک رشد اقتصادی متوسط بتوانند بیکاری جوانان را کاهش دهند. برعکس درکشورهای با نرخ بالای بیکاری به ندرت پیوندی میان آموزش و پرورش و بازار کار را شاهد هستیم. به طور مثال، نرخ بیکاری در مراکش برای افراد تحصیلکرده ۵ برابر بیشتر از نرخ بیکاری افراد با تحصیلات ابتدایی است.
در گذشته اغلب شرکتها سعی میکردند تا خلأ موجود را با آموزشهای حین کار از میان بردارند ولی امروزه چنانچه پیتر کاپلی ازمدرسه کسب وکار وارتون معتقد است که نوع نگاه شرکتها تغییر کرده و در هنگام استخدام افراد انتظاری شبیه به قطعهای یدکی را از فرد دارند به عبارتی آنها انتظار دارند فردی را با ویژگیهایی مناسب و دقیق برای موقعیت شغلی مورد نظر بیابند تا بدون هیچ سرمایه گذاری اضافی بر وی قادر باشد نیاز شرکت را برآورده سازد. وی اظهار دارد در گذشته شرکتها تمایل بیشتری به سرمایهگذاری برای آموزش افراد جدیدالاستخدام داشتند.
همانطور که قبلا هم اشاره شد عدم تناسب میان تحصیلات و مهارتهای مورد نیاز بازار کار و خلأهای آموزشی موجود به خوبی چرایی افزایش نرخ بیکاری جوانان رادر ۵ سال اخیربیان میکند.
بریتانیا از دیرباز توجه ویژهای به آموزشهای کاربردی داشته با این وجود طی ۱۵ سال اخیرتنها ۷درصد دانشجویان بریتانیایی تحت آموزش مستقیم کارفرمایان محلی قرار گرفتهاند. در سال ۲۰۰۹ حدود ۸ درصد از کارفرمایان انگلیسی کارآموزان را آموزش دادند و این میزان یک چهارم تعدادی است که در بهترین شرایط میتوانست اتفاق بیفتد. این در حالی است که ۲۹ درصد کارفرمایان بریتانیا معتقدند که تجربه کاری امری حیاتی در زمان استخدام است.
برخلاف انتظارمان اقتصاد کارآفرینانه در بریتانیا وضع مهارتآموزی جوانان را وخیمتر کرده چراکه با حرکت کسبوکارها به سمت کسبوکارهای کارآفرینانه سهم کارگران بخش خصوصی در شرکتهای بزرگ (با ۲۵ کارمند یا بیشتر) از ۵۰درصد به ۴۰درصد کاهش یافت و در فاصله سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ سهم ایشان در کسبوکارهای خرد (۴ کارمند و کمتر) از ۱۱درصد به ۲۲درصد افزایش پیدا کرده است. بدیهی است شرکتهای کوچک با احتمال کمتری در زمینه مهارتآموزی به کارگران سرمایهگذاری میکنند واین امرنه تنها خلأ آموزشی موجود را از بین نمیبرد، بلکه وضع را وخیمتر خواهد کرد.
بسیاری کشورها در حال حاضر در تلاشند تا این خلأ آموزشی رااز میان بردارند. افزایش و ارتقای مدارس حرفهای و شغلی، تشویق نمودن مدارس استاندارد به برقراری ارتباط نزدیک با شرکتهای محلی و پذیرش کار آموزان از جمله راهکارهایی است که در این زمینه تاکنون مورد توجه واقع شده است. به طور مثال کره جنوبی در سال ۲۰۱۰ باالهام از طرح به اجرا درآمده در آلمان یک شبکه شغلی حرفهای درمیان مدارس ایجاد کرد تا بر کمبود اپراتورها و متصدیان ماشینآلات غلبه کند. در این طرح دولت موظف شد هزینه اقامت و تغذیه این دانشجویان را بپردازد و با در اختیارگذاشتن تسهیلاتی برای این گروه وسواس موجود نسبت به کسب درجات دانشگاهی را خنثی کند.
در بریتانیا برخی کالجهای تحصیلات پیشرفته در حال پذیرش قواعد و اصولی هستند که بهترین راه برای آموزش را آموزش از طریق اجرا میداند. کالج North Hetfordshire یک کسبوکار مخاطرهآمیز به نام fit۴less را در قالب یک سالن بدنسازی ارزان ایجاد کرده تا توسط دانشجویان اداره شود. کالج Bluegrass نیز با همکاری Toyota یک کارخانه ماشینسازی ثانی ایجاد کردند تا کارگران و دانشجویان در کنار هم در کلاسهای درس مرتبط شرکت کنند. اما اجرای مدل آلمانی آموزش و کارآموزی به این سادگیها هم نیست؛ بلکه این مدل نیاز به بومیسازی و به روزرسانی دارد. در کشور ما بسیاری از کارآفرینان اجتماعی میتوانند به جای سرمایهگذاری در روشهای نامطلوب گذشته با الهام از این الگوها گامی در جهت مهارت آموزی دانشآموختگان جوان بردارند تا آنها را برای ورود به بازار کار توانا سازند.
نگرانی دیگری که بازار کار را تهدید میکند پیشرفت تکنولوژیهای جدیدی میباشد که مستلزم به روزماندن سطح اطلاعات نیروی کارمی باشد. نیروی کارآموزی در بخش صنایع پیشرفته تکنولوژیک همواره باید درجریان فناوری روز قرار گیرند، در غیر این صورت محکوم به پذیرش طرح تعدیل نیروی شرکتها خواهند شد. امروزه شرکتها به طور پیوسته در حال طراحی مجدد میباشند و با تغییر در اندازه شرکت، تغییر در قراردادها، چگونگی بهکارگیری نیروی انسانی در داخل یا خارج از شرکت و غیره سعی بر پایداری و بقای کسبوکار خویش دارند. از آنجایی که امید به بقای شرکتها در بازار رقابتی کنونی درحال کاهش است، لذا کارفرمایان سعی بر انعطافپذیری هرچه بیشتر نسبت به بازار دارند و این امر موجب میشود ماندگاری کارمندان در شرکت با خطرات جدی روبهرو باشد.
در این راستا برخی شرکتها راه حلهایی را اندیشیدهاند تا بر این معضل فائق آیند. شرکت IBM یک مدرسه را در نیویورک تحت حمایت خود درآورده تابه این ترتیب بتواند کارمندانش را از میان افراد با اطلاعات و دانش روز دنیا و سیاستگذاری آموزشی هدفمند برگزیند. شرکت مک دونالد یک طرح آموزشی جدید و بلندپروازانهای را مبتنی بر تکنولوژی برنامهریزی میکند، غول IT هند (Infosys) قصددارد تا ۴۵۰۰۰ کارمند جدید را طی هر سال آموزش دهد و بالاخره یک شرکت مواد غذایی ورستورانی منطقهای در آمریکا برنامهای ترتیب داده تا دانشجویان نیمی از وقت خود را صرف کارهای مرتبط با تحصیلشان کنند.
روی دیگر سکه آن است که هرچند تکنولوژی از دیدگاهی اشتغال بلندمدت را به خطر میاندازد وموجب تشدید نرخ بیکاری میشود، برخی شرکتها به این پیشرفتهای تکنولوژیک به چشم فرصتی برای غلبه بر محدودیتها مینگرند. ازجمله مزایای تکنولوژی در حل معضل بیکاری، کاهش هزینههای بالای آموزش و پرورش میباشد. بازیهای هدفمند و مبتنی برتکنولوژی IT نیز توانسته سهم بسزایی در آمادهسازی جوانان برای ورود به بازار کار داشته باشد. امروزه شانس کسب تجربه شغلی در محیط مجازی با حداقل هزینه مورد توجه بسیاری سیاستگذاران است. برای مثال بازیهای رایانهای متعددی هستند که چگونگی کنترل برنقدینگی، تعامل با مشتریان و مهارتهای برنامهریزی و مدیریت زمان را به طور غیرمستقیم آموزش میدهند. با استفاده از تکنولوژی همچنین میتوان دورکاری رادرمیان مردم رواج داد تا افرادی که درمناطق دوردست و فاقد موقعیتهای شغلی متعدد زندگی میکنند بتوانند سهمی در بازار کار داشته باشند. برای مثال Mechanical Turk آمار زن (یک بازار کار اینترنتی) شرکتها را قادر میسازد تا از افراد سراسر دنیا برای انجام وظایف سادهای از قبیل شناسایی افراد در عکسها در قبال پرداخت وجه کمک بگیرند.
در کل با توجه به اینکه خلأ آموزشی میان آنچه در مدارس و دانشگاهها به دانشجویان آموزش داده میشود با مهارتهایی که در محیط کار واقعی مورد نیاز است، معضل اصلی افزایش نرخ بیکاری جوانان طی سالهای اخیر میباشد. از طرفی با توجه به نقش واهمیت تکنولوژیهای نوین به عنوان امری اجتنابناپذیر در حل این معضل، خوب است سیاستگذاران و فعالان اجتماعی بستری ایجاد کنند تاجوانان مهارتهای مورد نیاز بازار کار را با هزینهای پایینتر فراگیرند و فرهنگ مدیریت دانش و بهروزرسانی اطلاعات و مهارتهای شغلی را ترویج دهند تا به این ترتیب پلی میان مراکز آموزشی و محیطهای کاری ایجاد کنند و با الگوبرداری از کشورهای موفق و بومیسازی طرحها، مراکز و پایگاههایی را ایجاد کنند که دانشجویان همزمان با تحصیل قادر به کسب مهارتهای بازار کار شوند و دولتمردان باید ترتیبی اتخاذ نمایند تا با بهکارگیری جوانان از طریق کارآموزی و آموزشهای عملی ضمن تحصیل، بهبودهای چشمگیری در رشد اقتصاد ملی بدهند و معضل بیکاری جوانان را التیام بخشند.
ترجمه و تلخیص: معصومه فرخی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست