دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
ریشههای فرهنگ شهروندی
![ریشههای فرهنگ شهروندی](/web/imgs/16/96/fk1341.jpeg)
«احساس تعلق» واژهای کلیدی در مفهوم فرهنگ شهروندی است که جامعه شهری ما اغلب با مراعات حال دیگران و مفاهیمی از این دست جایگزین میشود. رعایت حقوق دیگران تنها یکی از تجلیات حس تعلق شهروندان به محیط زندگی در شهر است و نه تنها خلاء ناشی از نبود احساس تعلق را پر نمیکند بلکه برای جاافتادن فرهنگ شهروندی و پیشبرد اهداف آن نیز ناکارآمد است. جامعه شهری برای پیشرفت و ارتقا و تبدیل شدن به محیطی مطلوب برای زندگی به مفاهیمی گستردهتر از رعایت حقوق دیگران نیازمند است که احساس تعلق همه آنها را دربر میگیرد. مشارکت برای رفع مشکلات و بهبود راهکارها و مناسبات شهری، رعایت قوانینی که حقوق دیگران را تضمین میکند، ارائه ایدههای نو، پایبندی به آداب عرفی و اخلاقی شهر و... بخشی از این نیازمندیهاست که باید در احساس تعلق قوی و مطلوب هر شهروند نسبت به محیط پیرامونش جستجو شود. حال باید پرسید این احساس تعلق و یگانگی با محیط در شهری گسترده و بیتناسب نظیر تهران تا چه اندازه است. شواهد نشان میدهد این احساس نه تنها بسیار ضعیف است بلکه از برخی دیدگاهها اصلا وجود خارجی ندارد.
یافتن چرایی این موضوع به تحقیق و دقتنظر در ابعاد به هم تنیده سختافزاری و نرمافزاری یک جامعه شهری نیازمند است و در تهران معضلات متعددی نظیر ساخت و ساز بیرویه، عدم تناسب میان معماری نو و فرسوده، افزایش بیرویه جمعیت، از میان رفتن بافت بومی محلات، مهاجرپذیری، حضور خردهفرهنگهای ناسازگار، تداخل کاربریهای مسکونی با تجاری و اقتصادی، مشکلات اقتصادی ساکنان، تضاد طبقاتی، روند مدرنیته شهری، عدم تسهیل راهکارهای انجام امور روزمره، مشکلات اداری و قانونی و... بخشی از دلایل ضعف در احساس یگانگی به محیط شهری محسوب میشود. نکته مهم درباره احساس تعلق این که به جای هدف غایی زندگی در شهر میتواند به شروعی برای بهبود مناسبات و رفع معضلات موجود تبدیل شود. راه میانبر را هم مدیریت مدرن شهری پیشرو میگذارد: افزایش امکانات رفاهی برای شهروندان مساوی است با بالا رفتن احساس تعلق به محیط شهری.
شهر مکانی برای زندگی، کار و فراغت است و ارضای نیازهای بهحق شهروندان نه به هر طریق ممکن، بلکه در صورتی برایشان مطلوب و ارزشمند تلقی میشود که بسهولت انجام پذیرد. این سهولت در ارضای نیازهای اولیه شهروندی که میتوان آن را تعبیری از رفاه اجتماعی دانست، بتدریج و حتی در کوتاهمدت محیط شهر را به مکانی پرفایده، کارآمد و دوستداشتنی در نظر شهروندان تبدیل میکند که برای حفظ شوون و بهبود مناسبات آن از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند. حداقل اینکه به سهم خود در پایداری نظامهای موجود در آن مشارکت میکنند و ضوابط فرهنگی شهروندی با لاقیدیها و بیتوجهیها جایگزین میشود.
وجود رابطه معنادار میان کمبود امکانات ورزشی، تفریحی، رفاهی، فرهنگی، خدماتی، شغلی و... در شهر تهران با ضعف عمده فرهنگ شهروندی در آن از این دیدگاه تعبیر میشود و الگویی کارآمد پیش روی مدیران شهری قرار میدهد تا به جای صرف هزینه و انرژی در اقدامات ظاهری و روبنایی نظیر تبلیغ و اطلاعرسانی و توصیه و تمنا برای بهبود فرهنگ شهروندی و درحقیقت دور زدن مساله به اقدامات ریشهای و اصولی در این حوزه بپردازند. تلاشهای شهرداری تهران در سالهای اخیر برای تبدیل این نهاد از یک موسسه خدماتی صرف به نهادی اجتماعی و فرهنگی و بویژه اجرای طرح محلهمحوری در این راستا حرکتی فرخنده محسوب میشود که با جدیت و در نظر گرفتن الگوهای رفاهی و خدمات در سطوح خرد و کلان پیگیری شود. در این حوزه تحقق «شهر الکترونیک» نیز برنامهای راهبردی است که با شرط مدیریت مناسب و بسترسازی گسترده و با همکاری و هماهنگی نهادهای شهری و دولتی به سهولت انجام امور شهروندی میانجامد. در پایان ذکر ۲ نکته ضروری به نظر میرسد.
اول آنکه دستیابی به فرهنگ شهروندی مطلوب، امری هزینهبر واولویتدار است که میتواند با ارائه الگوهای رفتاری مناسب و تسهیل کارکردها و ارتباطات شهری درنهایت به کاهش هزینهها، اجرای برنامههای رفاهی بیشتر، کاهش آسیبهای اجتماعی و... منجر شود، بالطبع به تعویق انداختن اصلاح آن و حرکت لاکپشتی نیز آسیبهای بسیاری به دنبال دارد و جز مضاعف کردن مشکلات و دشواری مسیرهای بهبود سودی نخواهد داشت، چرا که در دنیای امروز دیگر نه جلو رفتن بلکه عقب نیفتادن از زمان و تغییرات مدرن اهمیت دارد. دیگر اینکه مدیران شهری باید بپذیرند، آنچه اغلب علتهای ضعف فرهنگ شهروندی نامیده میشود، خود معلولی از دلایل بزرگ مدیریتی هستند که نمونهای از آن در قالب مبحث احساس تعلق شهروندی ذکر شد. شعارهایی نظیر «شهر ما، خانه ما» که این روزها از فرط تکرار نخنما و پوسیده شدهاند دیگر تنها به درد نوشتن بروی پلاکاردها و استفاده در سخنرانیها میخورند و در مقابل مفاهیمی حقیقی و ملموس نظیر احساستعلق و یگانگی با محیط شهری و وابستگی و تعصب به آن به کار زندگی. بپذیریم که شهروندان بیش از دیگران صلاحیت و استعداد تعیینرفتار و پذیرش فرهنگ شهروندی در مقابل شهری را دارند که نیازهای اساسی و رفاهی آنان را بهسهولت تامین میکند و وظیفه نهادهای بالادستی شهر تنها به فراهم آوردن شرایط مناسب در این حوزه خلاصه میشود و بس.
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
ویدیوهای آموزشی هفتم
مسعود پزشکیان ایران دولت مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم دولت چهاردهم پزشکیان محمدجواد ظریف رهبر انقلاب رئیس جمهور مجلس انتخابات
اهواز تهران قتل شهرداری تهران شورای شهر تهران هواشناسی تب دنگی اربعین پشه آئدس سازمان هواشناسی وزارت بهداشت گرمای هوا
قیمت خودرو خودرو واردات خودرو بازار خودرو قیمت دلار ایران خودرو حقوق بازنشستگان مالیات قیمت طلا برق مایکروسافت بازنشستگان
بازی مهران مدیری سعید راد تلویزیون سینمای ایران فضای مجازی عاشورا کربلا محرم دفاع مقدس سینما
هوش مصنوعی دانش بنیان فناوری حوزه علمیه دانشگاه آزاد اسلامی اختلال جهانی باتری
جو بایدن دونالد ترامپ آمریکا رژیم صهیونیستی یمن اسرائیل فلسطین غزه روسیه چین جنگ غزه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال نقل و انتقالات لیگ برتر باشگاه پرسپولیس لیگ برتر ایران نقل و انتقالات لیگ برتر باشگاه استقلال المپیک 2024 پاریس المپیک تراکتور
ایلان ماسک اینترنت تبلیغات همستر کامبت تلگرام فیلترینگ گوگل ویندوز ناسا سامسونگ امنیت سایبری
خواب دیابت فشار خون مغز ویتامین افسردگی چای قند بیماری تب دنگی