شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

از پیری جمعیت نترسیم


از پیری جمعیت نترسیم

درباره افزایش یا کاهش جمعیت

یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های جوامع بشری رشد روزافزون جمعیت بوده و هنوز هم هست. مطالعات «مالتوس» دانشمند جمعیت‌شناس نشان می‌داد که جمعیت جوامع بشری براساس تصاعد هندسی رشد می‌کند در حالی که رشد تولید فرآورده‌های غذایی و کشاورزی براساس تصاعد حسابی افزایش می‌یابد. گرچه پس از «مالتوس» دانشمندان جمعیت‌شناس، انتقادات فراوانی بر نظریه وی وارد کردند اما پس از عصر انقلاب صنعتی در اروپا که با رشد جمعیت بر اثر بهبود وضعیت بهداشت، کاهش نرخ مرگ و میر نوزادان و فراهم‌آوری امکانات رفاهی همراه بود، در دهه ۸۰ میلادی نگرانی تازه‌ای به وجود آمد. تولید روزافزون گازهای گلخانه‌ای، پدیده اینورژن، آب شدن یخ‌های قطب‌‌های شمال و جنوب و کاسته شدن از ضخامت لایه ازن، علل تازه‌‌ای برای نگرانی‌های تازه در باب خطرات زیست‌محیطی و نیز احیاناً کاهش نرخ رشد جمعیت یا ثابت نگه داشتن آن بود.

با این همه دانشمندان جمعیت‌شناس و جامعه‌شناس، آسیب‌شناسان اجتماعی و حتی علم سیاست، افزایش یا کاهش نرخ رشد جمعیت را فی‌نفسه مفید یا مضر نمی‌دانند بلکه بسته به امکانات و منابع در دسترس، حدود و ثغور جغرافیای جمعیتی تعریف و ترسیم می‌شود. بسیار بدیهی است که اگر امکانات و منابع در دسترس باشند، آنگاه جمعیت به مثابه یک «فرصت» تلقی و توصیف خواهد شد و اگر منابع و امکانات در دسترس نباشند، افزایش جمعیت جز «تهدید»، چیز دیگری نخواهد بود.

کشور ما نیز یک بار در دهه ۶۰ موج جهشی نرخ رشد جمعیت را تجربه کرده است. هم‌اکنون نیز سازمان‌ها و دستگاه‌های دولتی با تقاضاهای روز به روز افزون‌شونده جمعیتی که در دهه ۶۰ به جامعه ما افزوده شده روبه‌رو است.

دکتر محمدباقر قالیباف شهردار محترم تهران نیز با اشاره به اینکه امروز به تبعات رشد غیرمنطقی جمعیت در سال ۶۴ می‌پردازیم، گفته است باید این امکان را فراهم کنیم تا خانواده‌ها بتوانند خودشان در مورد تعداد فرزندان‌شان تصمیم‌گیری کنند. این سخن درستی است، چرا؟ چون سیاست‌های تنظیم خانواده بیشتر از آنکه دستوری و اجباری باشند، تشویقی و اقناعی‌اند. گرچه با «شعار دو تا بچه کافیه» که از سوی دولت‌های وقت در صدر برنامه‌های کنترل جمعیت مطرح می‌شد، خانواده‌های ایرانی را به داشتن فقط دو فرزند تشویق و ترغیب می‌کردند اما واقعیت این است که هرگز سیاستی اجباری برای کاهش فرزندان خانواده – مانند آنچه هم‌اکنون در چین اجرا می‌شود – در کشور ما وجود نداشته است. در این باره به چند واقعیت آماری اشاره می‌کنیم.

۱) مطالعات جمعیت‌شناسی نشان می‌دهد که نرخ رشد جمعیت ایلات و عشایر کشور – به جز عشایر عرب جنوب – همواره کند و بطئی بوده است. به نظر می‌رسد میان شیوه زیست جوامع کوچ‌رو و حجم خانوار، همبستگی معناداری به لحاظ آماری وجود دارد.

۲) براساس سرشماری سال‌های ۳۵، ۴۵، ۵۵، ۶۵، ۷۵ و ۸۵ جمعیت روستایی کشور رو به کاهش و جمعیت شهری رو به فزونی بوده است. در حال حاضر بیش از ۵۵ درصد جمعیت کشور را شهرنشینان تشکیل می‌دهند. به عبارت دیگر شیب جمعیت شهری فزاینده و شیب جمعیت روستایی به‌رغم افزایش قدر مطلق آن کاهنده بوده است. همچنین از جمعیت ایلات و عشایر نیز به مرور کاسته شده است. البته نسبت‌ها را باید با کل جمعیت کشور در نظر گرفت.

چنین به نظر می‌رسد که هرگونه برنامه تشویقی برای افزایش جمعیت، فشار جمعیتی را بر شهرها وارد خواهد آورد. مطالعات سرشماری‌های گذشته نشان می‌دهد که تاکنون ده‌ها هزار روستا از سکنه خود خالی شده‌اند. این جمعیت به کجا سرازیر شده است؟ شهرها اگر سناریوی افزایش جمعیت محقق شود، با دوگونه افزایش جمعیت در شهر روبه‌رو خواهیم بود.

اول،‌ تداوم مهاجرت از روستاها به شهرهای کوچک و کلانشهرها که تجربه نشان داده مهاجرت‌های درونی همواره و به‌رغم اجرای سیاست‌های حمایتی از روستاها و روستانشینان ادامه یافته و حاشیه‌ کلانشهرها را بزرگ و بزرگ‌تر کرده است.

دوم، افزایش جمعیت بر اثر افزایش نرخ رشد [دستوری] جمعیت. این سیاست نیز اگر اجرا شود، نه تنها شهرها را با جمعیتی افزوده روبه‌رو خواهد ساخت بلکه نرخ رشد روستاها و شهرهای کوچک در شهرهای بزرگ و کلانشهرها بلعیده می‌شود [بر اثر مهاجرت والدین]. می‌توان تصور کرد در صورتی که منابع و امکانات فراهم آورده نشده و نیز تعریف و تصویری دقیق از جغرافیای جمعیتی در دست نباشد، با چه وضعیت هولناکی روبه‌‌رو خواهیم بود. در همین وضعیت کنونی موضوع حاشیه‌نشینی، فقر، بیکاری، بیسوادی، ناکارآمدی، بزهکاری و ناهنجاری‌های اجتماعی، چندان که بایسته است، مدیریت و مهندسی نشده‌اند، حال چگونه است که مردم را به افزایش فرزندان تشویق می‌کنند؟

۳) بیم و هراس از «پیری جمعیت» یکی از موضوعاتی است که علاقه‌مندان به افزایش جمعیت کشور آن را مطرح می‌سازند. در این زمینه نیز باید به واقعیت‌های موجود توجه داشت. پدیده «پیری جمعیت» در جوامعی همچون ژاپن، هلند، کشورهای شمال اروپا (سوئد، سوئیس، نروژ، دانمارک و...) پدیده‌ای است ناشی از رشد جمعیت اولیه، رفاه‌گرایی، عوامل اقتصادی و سایر عواملی که در این مختصر جای بحث آنها نیست. پدیده «پیری جمعیت» هنگامی روی می‌دهد که نرخ رشد جمعیت منفی باشد. در حالی که در کشور ما، نرخ رشد جمعیت با شیب ملایم همواره مثبت و فزاینده بوده است. اساساً کاربرد «پیری جمعیت» درباره کشوری که بیش از نیمی از جمعیت آن جوان است، نه‌تنها درست نیست که خلاف واقعیت‌های آماری و علم جمعیت‌شناسی است. ترس و هراس، یا توهم یا نگرانی از «پیری جمعیت» دست‌کم تا زمانی که نیمه‌ای از جمعیت کل کشور جوان است، فاقد مبنا و نادرست است اما در رویکرد به سیاست‌های کنترل جمعیت یا بهتر است بگوییم مدیریت جمعیت، در درجه اول ‌باید به امکانات و منابع توجه داشت. در صورتی که همه عوامل فراهم بود، می‌توان سیاست‌های تشویقی و در صورتی که عوامل ضروری فراهم نبود، می‌توان سیاست‌های کنترلی را در پیش گرفت. و سخن آخر اینکه در وضعیت کنونی خانواده‌ها بیش از هر کس دیگری تشخیص می‌دهند که می‌توانند نان چند نان‌خور را فراهم کنند بی‌آنکه دست‌شان به سوی این و آن دراز شود.

فرامرز قرا‌باغی

جامعه‌شناس



همچنین مشاهده کنید