شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

غرب در جدال با حقوق بین الملل


غرب در جدال با حقوق بین الملل

موضوع استقلال کوزوو در شرایطی روز چهارشنبه ۸ اکتبر در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به بحث گذاشته شد که این مسئله به جهت بحران قفقاز و به رسمیت شناختن یک طرفه اوستیای جنوبی و آبخازیا از سوی روسیه, حساسیت های جدیدی را برخلاف ماه فوریه که پارلمان منطقه جدائی طلب کوزوو استقلال یکجانبه آن را از صربستان اعلام کرد, پیدا کرده است

موضوع استقلال کوزوو در شرایطی روز چهارشنبه ۸ اکتبر در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به بحث گذاشته شد که این مسئله به جهت بحران قفقاز و به رسمیت شناختن یک طرفه اوستیای جنوبی و آبخازیا از سوی روسیه، حساسیت های جدیدی را برخلاف ماه فوریه که پارلمان منطقه جدائی طلب کوزوو استقلال یکجانبه آن را از صربستان اعلام کرد، پیدا کرده است. از همان ابتدا نیز اکثر تحلیلگران مستقل و کارشناسان پراگماتیست به این نکته اذعان می کردند که رویه استقلال طلبی کوزوو و به رسمیت شناختن آن از سوی بیشتر کشورهای اروپائی سنگ بنای یک اخلال در نظام حقوق بین الملل تلقی خواهد شد. متاسفانه به جای گوش شنوای محافل قانونی و حقوقی جهان، وجود منطق در اهداف و سلوک هژمون برتر بین المللی، اهداف کوتاه مدت در قالب جنگ سرد جدیدی که ظاهرا هنوز کسی نمی خواهد به آن اذعان کند و همچنین چینش های جدید سیاسی در مناطق ژئوپلتیک مبنای کار قرار گرفت. شاید در فوریه که کوزوو اعلام استقلال کرد نمونه بدیل و عینی برای مقایسه در بین اعضای جامعه جهانی برای درک تاثیر این اخلال حقوقی در معاهدات بین المللی وجود نداشت ولی هم اینک بحران قفقاز این تصویر خاکستری را در قاب های شکسته ی بالای سر تمام رهبران جهان به نمایش گذاشته است.

تغییر در چینش های تثبیت شده بین المللی در کوچکترین ابعاد انتزاعی آن می تواند خطرناک باشد چه رسد به اینکه یکی از اضلاع قدرت بین المللی در تقابل با دیگری بخواهد این رویه را در حوزه ژئوپلتیکی دیگری نیز دنبال کند. هم اکنون جهان تنها با یک کوزووی منحصر به فرد روبرو نمی باشد بلکه ظهور نمونه مشابه آن در منطقه قفقاز یک انتخاب را در پیش پای جامعه جهانی قرار داده است که می تواند رویه ای برای دیگری و حتی نمونه های خاموشی که در آینده سر برخواهند آورد، به حساب آید.

شامگاه ۷ اوت زمانی که ارتش گرجستان به تسخینوالی پایتخت جمهوری خودخوانده اوستیای جنوبی حمله کرد و بنا بر شواهد موجود حدود ۱۵۰۰ غیرنظامی را قتل عام کرد، همان موقعیتی برای اوستیای جنوبی ایجاد شد که قبلا در مورد کوزوو وجود داشته است. اهمیت موضوع به لحاظ حقوقی و مشروعیت ذاتی در این نیست که در خصوص کوزوو اکثر کشورهای عضو اتحادیه اروپائی به استقلال آن بله گفته اند و در خصوص اوستیای جنوبی و آبخازیا تنها روسیه، نیکاراگوئه و ونزوئلا آن را به رسمیت شناخته اند. زیرا رویه های حقوقی در مناسبات بین المللی پایه و اساس و مهمتر از همه مشروعیت قوانینی است که در آینده و شرایط دیگری نیز می تواند به آن استناد شود.

شکایت دولت صربستان و امیدواری آنان به ارجاع این شکایت به دادگاه بین المللی لائه در شرایطی روز چهارشنبه در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطرح می شود که تبعات بحران قفقاز بسیاری از ساختارهای ملی و منطقه ای را نسبت به تجزیه طلبی و گرایش " گریز از مرکز " مناطق اقلیت نشین حساس کرده است. این بار برخلاف ماه فوریه سال جاری که ۴۷ کشور استقلال کوزوو را به تاسی از واشینگتن به رسمیت شناختند، می بایست بختک استقلال طلبی را که تقریبا اکثر اعضای جامعه جهانی در ساختارهای ملی خود با آن مواجهه می باشند بهتر در نظر گیرند. اینکه در جنگ ۵ روزه قفقاز، روسیه با قدرت تمام توانست تفلیس را به عنوان یک متجاوز به سختی تنبیه کند و با فراغ بال و با پرداخت کمترین هزینه ای استقلال یکجانبه اوستیای جنوبی و آبخازیا را به رسمیت بشناسد، هر چند که دلالیل متفاوت خود را خواهد داشت ولی روندی است که در فوریه ۲۰۰۸ با اعلام استقلال کوزوو و حمایت غرب از آن، موجودیت حقوقی و مشروعیت اعتباری یافته بود.

جامعه جهانی و قدرت های بزرگ بین المللی هم اکنون با دو گزینه روبرو می باشند یکی اینکه در مورد کوزوو همچنان به استقلال آن پافشاری کنند که در این صورت اوستیا و آبخازیا نیز مشروعیت استقلال را خواهند یافت و دیگر اینکه با معکوس کردن روند فوریه راه را برای بازگشت به موقعیت ثبات گذشته نظام بین المللی و جلوگیری از اخلال در روندها و مبانی حقوق بین المللی باز کنند. به یقین در نشست روز چهارشنبه مجمع عمومی هیچ تصمیم قاطع و تعیین کننده ای در خصوص استقلال کوزوو و درخواست صربستان برای محکوم کردن این موضوع گرفته نخواهد شد ولی فرصتی برای گوشزد کردن خطراتی که جهان کنونی و ساختارهای ملی را تهدید می کند، خواهد بود.

همچنین به جهت وضعیت تازه ای که در منطقه قفقاز ایجاد شده است روند به رسمیت شناختن استقلال کوزوو در بین دیگر اعضای جامعه جهانی تا حدود زیادی کند شده و این استان جدائی طلب از دستیابی به حمایت اکثریت اعضای سازمان ملل برخوردار نخواهد شد. نکته مهم در مورد استقلال کوزوو در این است که برخلاف دوران جنگ های بوسنی، دیگر جامعه ی کشورهای اسلامی نیز حاضر به حمایت های احساسی از موقعیتی که خط کشی های مذهبی در حوزه های ژئوپلتیکی را بهانه بازیگری و حمایت قرار می دهد، نخواهند بود. این وضعیت بیشتر به دلیل تاثیر بحران بالکان و قفقاز بر موقعیت بی ثبات خاورمیانه و همچنین ساختارهای متکثر قومی – مذهبی منطقه بوده است که " نمونه عراق " یک تصویر عینی از آن می باشد.

نشست مجمع عمومی و بررسی مورد کوزوو می تواند از یک طرف سنگ محکی برای سنجش افکارعمومی و نگرش کشورهای عضو جامعه بین المللی تلقی شده و از طرف دیگر نشاندهنده تاثیر قدرت اجماعی اعضای سازمان ملل در مقایسه با خواست محدودی از ساختارهای قدرتمند بین المللی نیز باشد. کوزوو قسمت مهمی از تصویر آینده جهان و نقشه های ژئوپلتیک خواهد بود همان گونه که اوستیای جنوبی و آبخازیا قطعه ای از این پازل می باشند، به همین دلیل سرنوشت استقلال کوزوو با سرنوشت استقلال اوستیا و آبخازیا پیوند خورده است و در صورتی که این وضعیت به شکل کنونی امکان بقای خود را داشته باشد، در آینده اقلیت های دیگری که هم اکنون در صف استقلال طلبی قرار دارند نیز به این قافله محلق خواهند شد.

اردشیر زارعی قنواتی