دوشنبه, ۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 24 February, 2025
مجله ویستا

بازیگری از دور زیباست


بازیگری از دور زیباست

بهانه این پرونده فهمیدن این موضوع بود که چطور بازیگران تازه وارد با تنها ۳۰ شب روی آنتن تلویزیون بودن اینقدر سریع به شهرت می رسند

بهانه این پرونده فهمیدن این موضوع بود که چطور بازیگران تازه‌وارد با تنها ۳۰ شب روی آنتن تلویزیون بودن اینقدر سریع به شهرت می‌رسند. در این صفحات «پریناز ایزدیار» و «هدی زین‌العابدین» چهره های تازه‌وارد عالم بازیگری، به شما خواهند گفت چگونه وارد شدند، چه اتفاقاتی برایشان افتاد و از همه جالب‌تر این‌که دنیای بعد از به شهرت‌ رسیدن‌شان چه شکلی است؛ این ۲ نفر با سریال‌های ماه رمضان تلویزیون، این روزها جزو پرکارترین بازیگران ایران به حساب می‌آیند!

● پریناز ایزدیار می‌گوید بازیگری از دور زیباست

از شهرت زده شدم!

اگر به او بگوییم «لوک خوش‌شانس» شب‌های ماه رمضان تلویزیون، پر بیراه نگفته‌ایم؛ «پریناز ایزدیار» به واسطه زمان مناسب پخش سریال «پنج کیلومتر تا بهشت»، شاید بیشتر از همه بازیگران تازه‌وارد سریال‌های ماه رمضان‌ دیده شد و این روزها حسابی سرش بابت مصاحبه‌های مختلف تلویزیونی و مطبوعاتی شلوغ است! شاید برای شما هم جالب باشد بدانید‌ چگونه تا این حد معروف شده و دنیای این روزهای بعد از به شهرت رسیدنش چه شکلی است.

● ‌‌خانواده‌ام مخالف سینما بودند

من هم مثل خیلی از بازیگران دیگر علاقه به بازیگری از بچگی در وجودم بود اما متاسفانه به خاطر مخالفت‌‌های خانواده‌ام، به‌رغم اینکه در دانشگاه در رشته سینما قبول شده بودم، مجبور شدم رشته گرافیک را انتخاب کنم! نخستین‌بار سال ۸۵ برای تست دادن برای بازی در فیلم سینمایی «یک شهر، یک مرد» ‌به یک دفتر سینمایی رفتم که قبول شدم و نخستین کار‌م را با حضور در کار آقای «حسن هدایت» تجربه کردم. یک سال بعد تله فیلم «همان روز» به کارگردانی «علیرضا امینی» را بازی کردم و بعد از آن بود که تعداد تله‌فیلم‌هایم زیاد شد و با کارگردان‌هایی همچون فرزاد موتمن، مسعود آب‌پرور، فریدون فرهودی و شاهد احمدلو کار کردم و یک فیلم سینمایی هم به نام «داشتن یا نداشتن» را بازی کردم. در «ورود آقایان ممنوع» نیز ۶-۵ سکانس جلوی دوربین «رامبد جوان» رفتم تا اینکه بحث حضور در «پنج کیلومتر تا بهشت» پیش آمد.

● واقعا اذیت شدم

شاید باور نکنید اما واقعا اذیت شدم تا به این‌جا رسیدم! بارها و بارها ناامید شدم و بابت از دست دادن کارهایی که برای بعضی‌های‌شان حتی قرارداد هم بسته بودم اشک ریختم و هر بار این مادرم بود که می‌گفت مطمئن باش یک موقعیت بهتر نصیبت خواهد شد و تمام اینها برایت جبران می‌شود. اکثرا بازیگران تازه‌وارد دوست دارند حضور در یک سریال را تجربه کنند چراکه با سریال یا حضور در یک فیلم سینمایی خوب است که بالا می‌آیی. نمی‌دانم چرا اما بارها برای بازی در یک سریال با من صحبت می‌کردند حتی قرارداد هم امضا می‌کردم اما دقیقه ۹۰ همه چیز بهم می‌ریخت! البته امروز فهمیدم که این خواست خدا بوده و از خوش‌شانسی من بود که حضورم در آن کارها منتفی شد و با «پنج کیلومتر تا بهشت» دیده شدم.

● زندگی خصوصی‌ام محدود شده

شاید حضور در یک تله‌فیلم‌ که زیاد هم دیده نمی‌شود اما کارگردان و بازیگران ‌حرفه‌ای دارد، بسیار بیشتر به نسبت یک سریال‌‌ مناسبتی به پیشرفت یک بازیگر کمک کند اما مزیت سریال‌های مناسبتی این است که می‌توانند سکوی پرتاب یک بازیگر باشند. خود من قبل از این سریال این همه کار انجام داده‌ بودم اما دیده نشده بودم! البته بازیگران، کارگردان و عوامل حرفه‌ای «پنج کیلومتر تا بهشت» در این اتفاق نقش بسیار عمده‌ای داشتند. بعد از پخش این سریال اتفاقات زیادی برای من افتاده و زندگی‌ام دستخوش تغییرات بسیاری شده؛ از جمله اینکه زندگی خصوصی‌ام را یک مقدار محدودتر کرده‌ام. انگیزه‌ها و هدف‌هایم بزرگ‌تر شده و بین اهالی سینما دیده شده‌ام.

● برایم جالب نیست

قبل از روی آنتن رفتن سریال، اصلا تصور نمی‌کردم چهره‌ام طوری باشد که به یاد مردم بماند چون چهره بازیگر در تلویزیون و سینما با خود واقعی‌‌اش بسیار متفاوت است. بعد از پایان سریال ۲ سفر به شیراز و مشهد داشتم که در هر دوی‌شان مردم در فرودگاه، هتل و خیابان‌ها به سمتم می‌آمدند و ابراز احساسات می‌کردند. حتی بچه‌های کوچک هم من را می‌شناختند و دوست داشتند برای‌شان حرف بزنم. شاید باور نکنید اما شهرت به هیچ عنوان دیگر برایم جالب نیست. چند روز پیش به یکی از دوستان صمیمی‌ام داشتم می‌گفتم باورم نمی‌شود به این سرعت از شهرت خسته شده باشم! چون قبلا عاشق شهرت بودم، اصلا اگر کسی می‌گفت از شهرت خوشم نمی‌آید مطمئن بودم دارد دروغ می‌گوید و به‌خودش هم این موضوع را می‌گفتم! من از نظر خودم اصلا کسی نیستم. چند شب پیش در یک رستوران مشغول خوردن غذا بودم که دیدم چند نفر از مردم که به من لطف دارند، همین‌جور بالای سرم ایستاده‌اند و دارند غذا خوردنم را نگاه می‌کنند! داشتم کلافه می‌شدم. خودم هم تصور نمی‌کردم به این زودی از شهرت دلزده شوم!

● آواز دهل از دور خوش است!

اصولا بازیگری از دور زیبا به‌نظر می‌رسد، برای همین هم هست که خیلی‌ها دوست دارند بازیگر شوند‌. برای من که آن چیزی که از قبل تصورش را داشتم نبود! فکر می‌کردم بازیگری خیلی کار آسان‌تر و بی‌دغدغه‌تری باشد. شاید خیلی از ما وقتی بچه‌ایم بگوییم اگر بازیگر ‌شویم، بعد از آن معروف و محبوب می‌شویم و خیلی رؤیایی فکر می‌کنیم! اما در همان کار اول و دوم متوجه شدم این خبرها نیست با وجود اینکه سختی‌های کار را دیدم، پشتکار بسیار خوبی داشتم و هرگز دست از تلاش نکشیدم.

هدی زین‌العابدین می‌گوید سریال‌های ماه رمضان بهترین فرصت برای پرش یک بازیگر است

● با سقوط، یک شبه صعود کردم!

«هدی زین‌العابدین» بازیگر نقش «فاطمه» سریال «سقوط یک فرشته» این روزها بهترین نمونه از یک آدم خوشبخت است؛ واقعا چه چیزی لذت‌بخش‌تر از اینکه بعد از فقط یک ماه وقتی از درِ خانه‌ات بیرون می‌آیی مردم جور دیگری نگاهت کنند، ازتو درخواست انداختن عکس یادگاری کنند و بخواهند چند دقیقه‌ای هم‌کلام‌شان شوی! تمام این اتفاقات امروز برای او افتاده‌، آن هم فقط بعد از ۳۰ شب روی آنتن تلویزیون بودن

● بهترین فرصت برای پرش یک بازیگر

سریال‌های ماه رمضان همیشه گُل سریال‌های تلویزیون بوده‌اند و بازی در آنها مسلما باعث دیده شدن شما خواهد شد چون مردم بعد از افطار پای تلویزیون‌های‌شان می‌نشینند و تمام سریال‌ها را می‌بینند، به همین دلیل مخاطبان سریال‌های ماه رمضان بسیار بیشتر از ایام دیگر است و این به مطرح شدن یک بازیگر بسیار کمک می‌کند. نمی‌دانم بگویم «یک شبه ره صد ساله» را رفته‌ام یا نه اما درباره خودم باید بگویم اگر همین نقش و سریال در ماهی غیراز ماه رمضان یا مناسبت ویژه‌ای پخش می‌شد، اینقدر دیده نمی‌شدم. بعد از پخش «سقوط یک فرشته» بسیاری از دوستانم که چند وقتی می‌شد از یکدیگر خبر نداشتیم با من تماس گرفتند و هنرمندان زیادی از جمله خانم «لیندا کیانی» عزیز لطف کردند تبریک گفتند.

● نظرسنجی‌های سریال‌ها را دنبال می‌کردم

همزمان که «سقوط یک فرشته» روی آنتن بود، ما در حال ضبط قسمت‌های بعدی کار بودیم و به هیچ عنوان فرصت نمی‌کردم قسمت‌های سریال را ببینم اما همواره به همراه سایر عوامل گروه نظرسنجی‌هایی که خبرگزار‌ی‌ها و رسانه‌های معتبر برای رده‌بندی سریال‌ها گذاشته بودند را دنبال می‌کردیم تا ببینیم در چه رده‌ای قرار می‌گیریم. ترجیح می‌دهم برای کار بعدی‌ام یک کار سینمایی را تجربه کنم اما اگر یک پیشنهاد تلویزیونی خوب داشته باشم هم قبول می‌کنم.

● فاطمه کاندیدهای زیادی داشت

قبلا در نقش‌های کوتاه مجموعه‌هایی مثل «آشپزباشی»، فیلم «چمدان» به کارگردانی مانی حقیقی و فیلم سینمایی «خانه روشن» به کارگردانی وحید موسائیان‌ ‌یکی‌دو سکانس بازی داشته‌ام. زمانی که کودک بودم متوجه شدم علاقه‌ زیادی به بازیگری دارم اما بعد از چند سال این علاقه فروکش کرد! چند سالی از این اتفاق گذشت و خوشبختانه علاقه‌ام به بازیگری و هنر دوباره برگشت! علاقه‌ام به این حرفه تا حدی زیاد بود که چند جایی‌ برای بازی در چند سکانس و پلان دعوت شدم تا اینکه پیشنهاد بازی در سریال «سقوط یک فرشته» را دریافت کردم و آن را نخستین کار جدی و حرفه‌ای‌ام در بازی می‌دانم. آنطور که شنیده‌ام برای بازی در نقش «فاطمه»، کاندیدهای زیادی وجود داشته و خیلی‌ها از جمله خودم تست داده‌ایم اما خدا را شکر بین آنها من نقش «فاطمه» را بازی کردم. خودم نمی‌توانم قضاوت کنم خوب بازی کرده‌ام یا نه، مردم و کارشناسان باید نظر‌ بدهند. فکر می‌کنم یکی از دلایل دیده شدن «فاطمه»، معصومیتی بود که در چهره‌ام داشتم.

● من نرفتم شما بروید

اصولا چون هیچ علاقه‌ای به حضور در کلاس‌های بازیگری نداشتم سراغ‌شان هم نرفتم، البته اگر می‌رفتم پیشرفت بیشتری می‌کردم اما مسلما اگر کسانی که دوست دارند وارد این حرفه شوند حضور در دوره‌های بازیگری را تجربه کنند خیلی زودتر به خواسته‌شان خواهند رسید. به‌نظرم بهترین راه برای ورود به بازیگری، با وجود اینکه خودم آن را تجربه نکرده‌ام گذراندن کلاس‌های بازیگری است. در رابطه با خودم این شانس من بود که با بازی در ۲ سکانس «آشپزباشی» دیده شوم و به کارهای بعدی دعوت شوم.