چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

خزر , الگوی تعریف نشده


خزر , الگوی تعریف نشده

حوزه خزر با جغرافیای خاص منطقه ای است که در شمال فلات قاره ایران واقع شده است دریای خزر در آسیای باختری که محدوده آن از شرق به ترکمنستان, از شمال به قزاقستان, از غرب به روسیه و جمهوری آذربایجان و از جنوب به ایران محصور است, شناخته می شود

در طول قرون اقتدار حاکمیت ایران بر سرتاسر این دیار، پادشاهان ایران تنها حاکمان بلامنازع دریای خزر بوده اند. دریای خزر- کاسپین- در طول تاریخ نام های مختلفی را به خود دیده است، قدیمی ترین نام آن «هیرکانا» بود که بعداً به اسامی دیگری چون «آبسکون» ، «دریای طبرستان» ، «دریای قزوین» ، «دریای دیلم» ، «دریای گرگان» ، «دریای ساری» و «دریای مازندران» تغییر نام داده است.

تا آنجا که حافظه تاریخی این سرزمین- ایران- به یاد دارد، در ابتدا روسیه و سپس شوروی همواره به عنوان اصلی ترین تهدید به تمامیت ارضی و استقلال ایران در یکی دو قرن اخیر شناخته شده است. این امپراتوری پهناور چه در شکل تزاری و چه به صورت بلشویکی آن اشتهای سیری ناپذیری برای توسعه از خود نشان می داد. (چه در قالب طرح توسعه طلبی استعمارگونه و چه در شکل سیاست مرزهای امن و دنبال کردن سیاست ایجاد مناطق میانی یا حائل) به هرحال با فروپاشی شوروی و ظهور کشورهای جدید از بطن ابرقدرت سابق در آسیای مرکزی و قفقاز به یکباره محیط استراتژیک ایران در شمال، دچار دگرگونی عظیم و تغییر بنیادین شد.

در دهه های پایانی قرن بیستم پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ۴ کشور با دریای خزر هم مرز شدند. اما امروزه با ورود به قرن بیست و یکم بازیگران متفاوتی را بیش از گذشته در این منطقه شاهد هستیم که برخی به دلایل خاص سیاسی- از جمله فروپاشی شوروی- و برخی دولت ها با اغراض خاص سیاسی و اقتصادی همانند دولت های چین، ترکیه و کشورهای اروپایی در منطقه خزر حضور یافته اند.

اما مهمترین مسأله در رابطه با حوزه خزر، استقلال جمهوری های بازمانده از اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و بحث مورد منازعه، تعیین رژیم حقوقی کشورهایی است که تاکنون از چنین حقی برخوردار نبوده اند. از میان مباحث و دلایلی که در باب اهمیت دریای خزر گفته می شود؛ بیشترین صحبت و مهم ترین بخش در رابطه با اهمیت ژئواکونومیک آن است، در تبیین این مسأله باید به نظریه لوتزکلومن، نویسنده انگلیسی کتاب «بازی بزرگ جدید: نفت و خون در آسیای میانه» اشاره کرد که معتقد است درجه اصلی اهمیت منطقه در دهه های آینده بحث نهضت و منابع فسیلی است و غنایم اصلی «بازی بزرگ» را نفت و گاز خزر تشکیل می دهند.

همچنین «دیک چنی» معاون رئیس جمهور آمریکا در دولت کلینتون در نطقی در سال ۱۹۹۸ خطاب به مردان نفتی اعلام کرد که هیچ زمانی را سراغ ندارم که منطقه ای به یک باره اهمیت راهبردی خزر را یافته باشد و در ادامه تلاش هایش در ماه مه ۲۰۰۱ (دیک چنی) در گزارش ملی انرژی آمریکا به آنها توصیه کرد: «رئیس جمهور باید امنیت انرژی را در صدر اولویت های سیاست تجاری و خارجی ما قرار دهد و حوزه خزر به سرعت به منبع جدید تأمین انرژی تبدیل می شود. همین طور این نظریه که سرزمین هایی (که) دارای ذخایر نفت و گاز (هستند) تأثیر مستقیم بر قدرت و تصمیم گیری دولت ها دارند از سوی«دونالد رامسفلد»مطرح شد که آن را گزارش و طرح خود در قالب دکترین دفاعی آمریکا به کنگره تقدیم کرد و براساس این طرح سیاست خارجی آمریکا در دولت بوش را تسلط بر مناطق حساس استراتژیکی و مراکز و منابع مهم نفتی و گازی و... عنوان کرده است و از آنجایی که از نظر ذخایر نفت خیز گفته می شود که این منطقه پس از خلیج فارس و سیبری سومین رتبه را به خود اختصاص داده است. اهمیت این منطقه در سیاست های منطقه ای و جهانی آمریکا و سایر دول اروپایی و غیر آن به روشنی مشخص می شود. هرچند که در برخی آمارها زیاده از حد بزرگ نمایی شده است اما در بعضی از تخمین ها بین ۱۱۰ تا ۲۴۳ میلیارد بشکه نفت خام به ارزش تقریبی بیش از ۴ تریلیون دلار متغیر است. به هر تقدیر آنچه که آشکار است این که قدرت های جهانی به دنبال تأمین منافع خود هیچ حد و مرزی نمی شناسند هرچند که در سال های اخیر (با ورود بازیگران متعدد خارجی) این روابط و همکاری ها در حال رنگ باختن است،اما روسیه همچنان به عنوان یک عامل اثرگذار برتری دارد. برای مثال پس از فروپاشی اتحاد شوروی، ۲۵ میلیون روس ناگاه خود را در شرایط زندگی اقلیت ها در کشورهای بیگانه یافتند، مسأله اساسی، میزان حساسیت روسیه نسبت به تأمین حقوق اقلیت های روس بود.

از آنجایی که روسیه خود را میراث دار امپراطوری شوروی سابق می داند تلاش دارد سیاست منطقه ای خود را با احتیاط پیش برد. از یک طرف روسیه خواهان آن است که همچنان رابطه خود را با کشورهای تازه استقلال یافته و همسایه خود در دریای خزر حفظ کند و از طرف دیگر نمی خواهد موجب واگرایی ایران از نزدیکی با روسیه شود برای درک بهتر موقعیت منطقه ای- حوزه خزر- شمال ایران به طور مثال اگر خط فرضی عمودی از روسیه (شمال) به سمت ایران (جنوب) رسم کنیم، در دو سوی این خط دو منطقه آسیای میانه (در شرق) و قفقاز (در غرب) قابل ملاحظه اند که آمریکا و سایر دولتهای دخیل در این منطقه هر کدام در این دو منطقه اهداف و استراتژی های خاصی را دنبال می کنند.

از ۱۹۹۱ تا سال ۱۹۹۳ دولتهای تجزیه شده و استقلال یافته در یک حالت بی وزنی بوده و نسبت به کشورهای مختلف دنیا سیاستی خاص و خط و مشی مشخصی را دنبال نمی کردند و بیشتر در فکر اصلاح قوانین داخلی، بازنگری در قوانین و ساختارهای کلی نظام و البته در شادی و نشاط پس از استقلال فرو رفته بودند که با کمک های مالی و اقتصادی خاص و با اهداف معین، از جانب ایالات متحده آمریکا و برخی از دولتهای غربی همراه شده بود. از سال ۱۹۹۳ تا سال۲۰۰۱ این کشورها همچنان در لاک دفاعی خود قرارداشته اند و همچنان بزرگ ترین متحد و طرف اقتصادی، سیاسی، نظامی این کشورها را طرف دولت روسیه تشکیل می داد و نسبت به ابراز تمایل دیگر دولتها و کشورهای خارجی با شک و تردید، به همکاری دوجانبه می نگریستند.

در کنار این مسئله، تأمین امنیت مرزهای روسیه از طریق تأمین امنیت جمهوری های پیرامون روسیه به طور جدی در دیدگاه های رهبران روسیه مورد توجه قرار گرفته بود. در طول سال های ۱۹۹۳تا ۱۹۹۵تلاش برای احیای مجدد پیوندهای اقتصادی شدت گرفت (ایجاد یک بازار مشترک در میان اعضای جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع) که در سالهای ۹۶-۱۹۹۵ نیز روسیه سفید و روسیه و بعد هم قزاقستان و در سپتامبر۹۶-۱۹۹۵ قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان نیز رسماً به آنها پیوستند.

رهبران این جامعه اقتصادی بیش از۶۰۰ توافقنامه اقتصادی و غیراقتصادی را به امضا رسانده اند که این مسأله نشان از عمق پیوندهای (سیاسی) و نزدیکی (اقتصادی) این کشورها با فدراسیون روسیه دارد.

روسیه برای همگرایی مجدد در جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع انگیزه های اقتصادی- سیاسی و امنیتی زیادی دارد.

یکی دیگر از مسائل مهم در روابط روسیه با جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع، فشار روسیه بر جمهوری های پیرامون برای تسویه بدهی شان با روسیه است هر چند که تجارت با روسیه برای این کشورها بسیار مهم و حیاتی است و حدود نیمی از حجم تجارت برخی از این کشورها با روسیه انجام می گیرد، ولی برای روسیه سودآوری اقتصادی خاصی ندارد (نظربایف رئیس جمهوری قزاقستان در سال ۱۹۹۵ حجم تجارت این جمهوی با روسیه را ۴۷ درصد کل تجارت آن کشور خواند ولی در همین مدت سهم تجارت روسیه با این کشورها بالغ بر ۱۴درصد بوده است).

از سال ۲۰۰۱ تاکنون تحولات در افغانستان و عراق موجب نزدیکی هرچه بیشتر آمریکا و سایر دولتهای غربی به دولتهای این منطقه شده است که البته این بحث ریشه هایش به اواخر جنگ سرد برمی گردد. اگرچه با خروج اتحاد جماهیر شوروی از افغانستان در تاریخ ۱۵ فوریه ۱۹۸۹ صلح به این کشور بازنگشت. ولی این خروج در جهت منافع آمریکا بود.

«ونسان» از کارشناسان شورای امنیت ملی آمریکا در ملاقات با ژنرال «حمید گل» ، رئیس سابق اطلاعات پاکستان، گفت: با خروج ارتش سرخ، اهداف ایالات متحده قابل دسترس تر شده است.

حضور آمریکا در سال های پس از واقعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تاکنون در منطقه پررنگ تر شده و از طرفی دیگر کشورهای تازه استقلال یافته، هر چند با آهنگی کند درهای بسته کشورهایشان را به روی آمریکا و متحدان غربی اش باز کرده اند.

در یک نگاه کلی کشورهای دخیل در منطقه را به سه دسته می توان تقسیم کرد:

۱- کشورهای هسته (ایران، روسیه، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان)

۲- کشورهای پیرامون کشورهای هسته (چین، افغانستان، ترکیه و...)

۳- کشورها و قدرتهای سیاسی- اقتصادی و نظامی خارج از منطقه اما دارای اشتراک منافع در منطقه خزر (ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا)

در این میان نقش کشورهای پیرامونی در تحولات آینده بسیار حائز اهمیت است.

واقعیت این است که عدم همگونی در تقسیم منابع و همچنین قدرت و توانایی های نظامی و امنیتی و حتی جمعیتی و غیره در کشورهای منطقه به همراه ضعف اقتصادی مالی آنها موجب شده است که کشورهای کوچک منطقه برای دفاع از حقوق خود متوسل به بازیگران قدرتمند خارج از منطقه شوند و با تشکیل اتحاد و یا ائتلافی از چند کشور درون منطقه، با کشورهایی از مناطق دیگر جهان، پای آمریکا و اروپا را به این منطقه باز کنند. در اینجا نقش کشورهای پیرامونی بسیار حائز اهمیت است. این کشورها اگر بتوانند نقش خود را در قالب یک بالانسر ایفا کنند، به این نحو که توازنی را میان کشورهای هسته و کشورهای خارج از این منطقه را با توافق و اتحاد با کشورهای هسته ایجاد کنند، هم در امنیت خود کوشیده، هم در امنیت کشورهای این منطقه دخیل بوده اند و هم فردای این منطقه را از آسیب و عوارض ناشی از دخالتهای بیگانگان خارج از منطقه تا حدود زیادی بیمه خواهد کرد.

سید نصرت الله موسوی



همچنین مشاهده کنید