یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

خبرهایی که به اتاق رسانه ها راه نمی یابند


خبرهایی که به اتاق رسانه ها راه نمی یابند

رسانه های برتر غرب, در پایان هر سال رویدادهای سانسور شده را بازگو می کنند نشریه کهنه کار تایم که در این امر پیشقدم می شود, امسال نیز بر حسب یک سنت دیرین, فهرستی از وقایع فراموش شده و بایگانی شده در رسانه ها را عیان ساخت

رسانه‌های برتر غرب، در پایان هر سال رویدادهای سانسور شده را بازگو می‌کنند. نشریه کهنه‌کار تایم که در این امر پیشقدم می‌شود، امسال نیز بر حسب یک سنت دیرین، فهرستی از وقایع فراموش شده و بایگانی شده در رسانه‌ها را عیان ساخت. این رویه را فارن پالیسنی نشریه پرآوازه دیگر در امریکا نیز امسال دنبال کرد و ۱۰ مورد از رویدادهایی که از نگاه گردانندگان رسانه مغفول ماندند را انتشار داد. در همه این فهرست‌ها اغلب گوشه‌های پنهان از بحران‌های افغانستان و جنگ عراق به چشم می‌خورد یا آن که تهیه‌کنندگان این فهرست‌ها مواردی از زد و بند پشت پرده یا اختلاف‌های زیر خاکستر امریکا و اروپا با روسیه و چین را فاش کردند.

خوانندگان و مخاطبان حرفه‌ای رسانه‌ها، استقبال چشمگیری از این حرکت می‌کنند. به این دلیل واضح که اصحاب رسانه در پایان یک سال ضعف‌ها و خطاهای خویش را درمی‌یابند. این اقدام در عین حال نوعی نهیب به خود رسانه‌ها است و این که در یک روز، افکار عمومی به پشت صحنه مدیریت دنیای خبر راه می‌یابند و رویدادهایی که به تیغ سانسور و ملاحظات سیاسی سردبیران حذف می‌شوند را دستمایه‌ای برای درک «مناسبات پیچیده سیاست و رسانه» قرار می‌دهند.

اما امسال درست در گرماگرم افشای «رویدادهای سانسور» شده، حادثه‌ای مهم در قلب اروپا و در خیابان‌های پاریس به وقوع پیوست؛ حادثه‌ای که در آن شمار کثیری از جوانان ناراضی حکومت راستگرای فرانسه با آتش زدن صدها اتومبیل، اعتراض خویش را به وضع سیاسی موجود ابراز کردند اما رویدادی با این وسعت در طلیعه سال میلادی ۲۰۱۰ در قریب به اتفاق رسانه‌های اروپا و امریکا سانسور شد. طبق برآوردی که کارشناسان امور رسانه انجام داده‌اند، اغتشاشات فرانسه را ابتدا به صورت کوتاه در سایت رویتر انعکاس پیدا کرد و پس از ساعتی از خروجی این رسانه حذف شد.

بی‌گمان نه قصه اغتشاش خیابانی در دولت نیکلا سارکوزی اولین بار بود که رخ می‌داد و نه داستان سانسور بحران اجتماعی در رسانه‌های مغرب زمین تازگی دارد، اما آنچه تازگی دارد و باعث شگفتی افکار عمومی شد، درجه بی‌اعتنایی اصحاب رسانه های اروپا بویژه فرانسه به این رویداد مهم است.

رسانه‌های فرانسه که در سال‌های گذشته اغلب به درج بیانیه‌های یکسویه وزارت کشور فرانسه بسنده می‌کردند و در آن سعی می‌شد این اغتشاشات مقطعی، ‌عادی و کم اثر معرفی شود، امسال حتی از درج اظهارنظرهای رسمی پلیس و وزارت کشور نیز امتناع کردند.

در جریان اغتشاش امسال نیروهای امنیتی فرانسه شهروندان معترض که اغلب از تبار اعراب مهاجر بودند را ضرب و شتم کردند؛ همچنان که در سه سال گذشته آنها در مواجهه با این قبیل ناآرامی‌ها از مشت آهنین بهره می‌جستند.

چنان که از گزارش منابع مستقل برمی‌آید، امسال نیز مرکز ناآرامی و حمله به ماشین‌های دولتی، ‌نواحی حومه پاریس و شهرهای بزرگ بود یعنی مناطقی که با بیشترین تبعیض در زندگی اجتماعی و اقتصادی‌شان روبه‌رو هستند و چند مرحله اعتراضات خیابانی آنها برای احقاق حقوق‌شان راه به جایی نبرده است. مهاجران عرب‌تبار فرانسه که بالغ بر ۴ میلیون جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند، در لبه اصلی شکاف اجتماعی فرانسه قرار دارند. آنها در دوره‌های قبلی درگیری دولت و مردم، آماج اصلی درگیری واقع شدند. دور قبلی ناآرامی‌ها در سال ۸۶ پس از آن شروع شد که ۲ جوان سوار بر موتور که هر دو از مسلمانان عرب تبار این کشور بودند، به بهانه نداشتن کلاه ایمنی از سوی ماشین پلیس زیر گرفته شدند.. در بحران اکتبر سال ۲۰۰۵ هم در واقعه‌ای مشابه، ۲ جوان مسلمان را پلیس به سمت یک پست برق سوق می‌دهد و بعد از برق گرفتگی، در دم جان می‌سپارند.

هر سه حلقه از اغتشاشات فرانسه به تعطیلی مراکز فعالیت اقتصادی، ‌اداری و خدماتی منجر شد و ده‌ها هزار نفر در هر مرحله بین ۵۰۰ تا ۲ هزار خودرو را به آتش کشیدند و شمار دستگیرشدگان نیز در هر مرحله بیش از ۲۰۰ نفر بوده است.

همه این اعتراض‌ها در شرایطی از سوی دولت سرکوب شد که حکومت سارکوزی در صف اول مدعیان حقوق بشر در ایران قرار دارد. نکته جالب اینجا است که موج اغتشاش خیابانی و آتش زدن ماشین‌ها در پاریس زمانی رخ داد که اندکی پیش از آن برنارد کوشنر، وزیر خارجه این کشور در جایگاه یک مدعی‌العموم به دفاع از اغتشاشگران در تهران پرداخته بود.

اغتشاش‌های سانسور شده فرانسه تاکنون چند قربانی از نوجوانان وجوانان مهاجر عرب گرفته است. این تلفات به جز موارد مربوط به ضرب و شتم رنگین پوستان فرانسه توسط نژادپرستان این کشور است. به لحاظ کمی و کیفی چه نسبتی میان وقایع تهران با آنچه در آشوب‌های پاریس، مارسی، تولوز، لیون و لیل گذشت، وجود دارد.

هم‌اکنون حدود ۱۰ روز از موج آشوب‌های پاریس و چندین شهر بزرگ این کشور می‌گذرد اما نه رسانه‌های مطرح فرانسه و نه رسانه‌ها و شبکه‌های خبری اروپا و امریکا گزارش یا خبری درباره پرونده سنگینی که در پلیس و مراکز قضایی این کشور برای ده‌ها جوان شرکت کننده در اعتراض‌ها گشوده شده، منتشر نکرده‌اند.

درباره نوع نگاه گردانندگان رسانه‌های فرانسوی، درباره این فجایع کافی است به نامه‌هایی که در طی ماه‌های گذشته روشنفکران مسلمان و مسئولان انجمن‌های دفاع از حقوق مهاجران نوشته‌اند، توجه شود. آنها پیش از آن که از نگاه تبعیض‌آمیز وزارت کشور یا پلیس و دولت فرانسه به مسلمانان و مهاجران گلایه کنند، از تصویر سیاهی که رسانه‌های این کشور از آنها ساخته‌اند، ابراز نگرانی کرده‌‌اند. در این مکاتبات تصریح شده است که درجه‌بندی شهروندان و قرار دادن ۵ میلیون مسلمان این کشور در شمار طبقه فرودست فرانسه، از اندیشه مدیران متعصب شبکه‌های تلویزیونی و مؤسسات مطبوعاتی سرچشمه گرفته است و همانان اولین مدافع ممنوعیت حجاب برای دختران و دانشجویان مسلمان یا قوانین سختگیرانه علیه مهاجران هستند.

در این اندیشه بیشتر رسانه‌های مطرح غرب با گردانندگان لوموند، فیگارو، لوپاریزین و لاتریبون همسو هستند. آنها از مسلمانان فرانسه که از ابتدایی‌ترین حقوق شهروندی بی‌بهره‌اند، تصویر یک آشوب‌طلب را ارائه می‌کنند؛ در اخبار و گزارش‌هایشان کوچک‌ترین اشاره‌ای به مرگ جوانان عرب تبار یا بازداشت صدها مسلمان نمی‌کنند.