یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

غرب مدعی آزادی در عقاید و اخلاق


غرب مدعی آزادی در عقاید و اخلاق

نکته ای که درباره آزادی لازم است گفته شود, تفاوت مبنای آزادی در اسلام و غرب است, چون در غرب, مردم در عقاید و اخلاق آزادند, ولی در اعمال, تابع قوانین هستند

نکته‌ای که درباره آزادی لازم است گفته شود، تفاوت مبنای آزادی در اسلام و غرب است، چون در غرب، مردم در عقاید و اخلاق آزادند، ولی در اعمال، تابع قوانین هستند. توضیح مطلب این که اسلام، قوانین خود را براساس مراعات جانب عقل وضع نمود، چون فطرت عقل بر پیروی حق است و ضمانت اجرای تمام احکامش را به عهده اجتماع گذاشت. (چه احکام مربوط به عقاید و چه احکام مربوط به اخلاق و اعمال را) در همین راستا حکومت اسلامی نیز مأمور است سیاست‌ها و حدود آن را با کمال مراقبت اجرا نماید.

معلوم است چنین نظامی موافق طبع عموم مردم امروز نیست چون بشری که به​دست خود، آزادی خود را در کام‌گیری و خوشگذرانی سلب می‌کند چنین چیزی را نمی‌خواهد اما هدف تمدن حاضر (غرب) عبارت است از کام‌گیری‌های مادی، بنابراین قوانین خود را مطابق هوا و هوس بیشتر افراد وضع و اجرا می‌کند و در نتیجه از میان قوانینی که مربوط به معارف اعتقادی و اخلاق و اعمال وضع می‌کند تنها قوانین مربوط به اعمال، ضمانت اجرایی دارد و اما آن دو دسته دیگر (اعتقاد و اخلاق) هیچ ضمانت اجرایی ندارد و مردم در مورد اخلاق و عقایدشان آزاد خواهند بود و اگر آن دو دسته قوانین را پیروی نکنند کسی نیست آنها را مواخذه کند، مگر آن که آزادی در یکی از موارد اخلاق و عقاید، مزاحم قانون باشد که در این صورت فقط از آن آزادی جلوگیری می‌شود، لازمه این آزادی این است که مردم در چنین جامعه‌ای به‌آنچه موافق طبعشان باشد عادت کنند. نهایت این می‌شود که مردم در بازی گرفتن فضائل اخلاقی و معارف عالی عقیدتی آزاد باشند و اگر کسی به ایشان اعتراض کند در پاسخ، آزادی قانونی را به رخ بکشند.

در باور اسلامی، اساس حقِ آزادی و لزوم رعایت احترام به دیگران، به استعدادی است که آفرینش برای دستیابی به مدارج تکامل به انسان داده، بنابراین گفته شده بشر تا آنجا محترم است که با استعدادهای عالی و مقدسی که در نهاد بشری است هماهنگ باشد و او را به سیر ترقی و تعالی بکشاند اما آنجا که بشر را به سوی فنا و نیستی سوق می‌دهد و استعداد‌ها را به هدر می‌دهد، نمی‌تواند احترامی داشته باشد.

● نمودار انسان‌شناسی و آزادی

آزادی اجتماعی، آزادی معنوی و تحقق آزادی معنوی منوط به اصالت انسانیت است و اصالت انسانیت به منِ علوی برمی‌گردد. بنابراین می‌توان گفت زندگی اجتماعی علاوه بر نیاز به قانون به هنجارها و ارزش‌های اخلاقی نیز نیاز دارد و ارزش‌ها نیز همانند قوانین تضمین‌کننده اصل آزادی در جامعه محسوب می‌شود. آنچه ما در این بخش به آن توجه داشتیم این بود که در غرب به مسأله آزادی همانند بقیه امور مربوطِ به انسان، فقط یک صفحه یعنی بُعدِ منِ سُفلی یا حیوانی را لحاظ کرده و چون فقط به بُعد حیوانیت انسان توجه می‌کند بنابراین تمام تلاششان در این است که از میان قوانینی که مربوط به عقاید، اخلاق و اعمال است، فقط قوانین مربوط به اعمال، ضمانت اجرایی داشته باشد، اما در قوانین مربوط به عقاید و اخلاق، مردم آزادند هر کاری می‌خواهند انجام دهند و این نگاه غربی، نمایش‌دهنده همان انسان‌شناسی از گهواره تا گور (انسان‌شناسی مادی) است که از نظر اسلام این نگاه، ناقص بوده چرا که موجب سعادتمندی انسان نمی‌گردد.

دکتر رضا عیسی‌نیا

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی