علل طلاق چیست؟

انحلال رابطه همسری در ازدواج دائمی را که بعد از آن از نظر رعایت حقوق و تکالیف مربوط به زناشویی مسئولیتی برای دو همسر نخواهد بود، طلاق می گویند. (شناخت اسلام، صفحه ۳۲۲)
اگر ازدواج …

انحلال رابطه همسری در ازدواج دائمی را که بعد از آن از نظر رعایت حقوق و تکالیف مربوط به زناشویی مسئولیتی برای دو همسر نخواهد بود، طلاق می گویند. (شناخت اسلام، صفحه ۳۲۲)

اگر ازدواج را قراردادی بین دو شخص برای زندگی مشترک بدانیم، این قرارداد همواره دائم نیست و گاهی بنا به دلایلی فسخ می شود. جریان فسخ قرارداد بین یک زوج را اصطلاحا طلاق می گویند.هیچ دختر و پسری در آغاز زندگی و در پای سفره عقد تصور نمی کنند که ممکن است روزی مشکلات چنان بر او غلبه کند و شرایطی بر او تحمیل شود تا دادخواست طلاق داده و به زندگی مشترکش پایان دهد.طلاق احساس باخت و یا زنده بودن در ارتباط زناشویی است که طرفین آن برای رهایی از این احساس اقدام به جدایی می کنند. گاهی طلاق تنها راه منطقی برای حل مشکل به نظر می رسد. آنچه دارای اهمیت است نگرش متفاوت افراد جامعه نسبت به این پدیده است.طلاق دلایل گوناگونی دارد. این دلایل متناسب با موقعیت، طبقه و جایگاه اجتماعی زوجین متفاوت است. شناخت عوامل موثر در شکل گیری این پدیده در کنترل و کاهش آن نقش بسزایی خواهد داشت.

بر خلاف گذشته، امروز قبح طلاق تا حدودی از بین رفته است که این عامل منجر به افزایش نگران کننده میزان طلاق در برخی نقاط ایران شده است. در گذشته بسیاری از زنان با وجود شرایط دشوار، مجبور بودند زندگی زناشویی خود را به هر قیمتی ادامه دهند ولی در حال حاضر چنین اجباری احساس نمی‌شود.در گذشته ازدواج‌ها کاملاً سنتی و با راهنمایی خانواده‌‌ها انجام می‌شد و در نتیجه دوام بیشتری داشت ولی در حال حاضر میزان ازدواج‌هایی که خانواده‌ها در آن دخیل نبوده و دختر و پسر بعد از دوستی تصمصم به ازدواج می‌گیرند، افزایش یافته است.

زیربنای این ازدواج‌ها را عموماً مسائل عاطفی تشکیل می‌دهد نه واقعیت‌های زندگی،در نتیجه امکان دارد که پس از سرد شدن آتش عواطف شدید اولیه در این قبیل ازدواج‌ها و به دلیل نبود هماهنگی زن و شوهر، به طلاق منتهی شود. امروز بر خلاف گذشته، طلاق به عنوان یک وضعیت به شدت ناخوشایند تلقی نمی‌شود و دیدگاهی که گاهی نسبت به آن در جامعه و در رسانه‌ها تبلیغ می‌شود، عبارت است از یک واقعیت خانوادگی و اجتماعی بنابراین بر خلاف گذشته، امروز قبح طلاق تا حدودی از بین رفته است.مجموعه این عوامل منجر به افزایش کوچک ولی نگران‌کننده در خصوص میزان طلاق در برخی نقاط ایران شده است.در بسیاری از نقاط ایران هنوز میزان طلاق مانند گذشته پایین است.به نظر می‌رسد که در این افزایش طلاق‌ها گاهی نیز عوامل اقتصادی از جمله مشکلات اقتصادی نیز بی‌تأثیر نباشد چرا که خانواده در صورتی که از رفاه اقتصادی بیشتری برخوردار باشد، بهتر می‌تواند صدمه‌ها و فشارها را تحمل کند.باید دانست که سعی مسئولان مملکتی بر بهبود وضعیت معیشتی مردم بوده است.مشکلات اقتصادی و اجتماعی از جمله بیکاری و اعتیاد، ناشی از عواملی است که از بیرون مرزها به جامعه ایران تحمیل شده است.مسائل شخصیتی و رفتاری همیشه در جامعه وجود داشته اما آن چیزی که تغییر کرده است، دیدگاه‌ها نسبت به خانوده و نقش مرد و زن در خصوص ازدواج و طلاق است.

طلاق می تواند دلایل فراوانی داشته باشد و شناخت عوامل موثر در طلاق نقش بسزایی در کاهش آن دارد. ۱۸ عامل موجب طلاق می‌شود.یک مسئله اقتصاد وتامین نشدن مخارج زن است که منجر به طلاق می شود و دیگر عامل دوساختی شدن جامعه است یعنی تفاوت در طرز فکر،مردان در گذشته فکر می کنند و زن را مطیع و خانه دار می خواهند در صورتی که زنان می گویند در قرن ۲۱ هستیم و زن و مرد تفاوت چندانی ندارند. ازدواج نامناسب عامل دیگری در افزایش طلاق است و تفاوت فرهنگی و سنتی و عدم شناخت دختر و پسر قبل از ازدواج منجر به طلاق می‌شود،دوران نامزدی کوتاه موجب عدم شناخت طرفین شده و این موضوع طلاق را در پی دارد. اعتیاد،بیماری‌های خاص،ناتوانی جنسی مردان،شغل،تحصیلات،ازدواج های اجباری ، مهریه بالاو ازدواج‌هایی که برای مهریه است از دیگر عوامل افزایش طلاق است.

متاسفانه مهریه های بالا و مخارج دوران ازدواج در بین جوانان ترس ایجاد می کند و موجب کاهش ازدواج می شود. مهریه های بالا و چشم و همچشمی موجب طلاق است و ازدواج ها باید ساده شود.

رمضان پورولی