چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
تئاتر خون,شگفت آور و حیرت انگیز
داستان این نمایش را که برگرفته از فیلمی با همین نام، ساخته سال ۱۹۷۳ و با نقشآفرینی «وینسنت پرایس» و عدة کثیری از هنرمندان مشهور آن دوره است، این بار شرکت Improbable Theatre به روی صحنه برده است.
مکان این نمایش بر خلاف فیلم سینمایی آن، که در تمام سالنهای لندن اکران شد، در یک سالن مخروبه و نیمهآماده که با وسواس خاصی توسط «دِی اسمیت» طراحی شده بود، به نمایش درآمد.
طرح داستان، اساساً ساده، روایت شده است. «ادوارد لاینهارت» در نقش یک بازیگر و مدیر تولید، که فقط در آثار شکسپیر حضور مییابد، به دلیل انتقادات گروهی از منتقدان تئاتر، از رسیدن به خواسته خود، یعنی بردن جایزه بازیگر سال، باز میماند.
او با حالتی پریشان و آشفته اقدام به خودکشی میکند، اما با کمک گروهی از ولگردها از سقوط در رودخانه «تیمز» نجات پیدا میکند. پس از آن تصمیم میگیرد، به دلیل سالها بیتوجهی رسانهها و مردم نسبت به او (برای مثال در نمایش عنوان میشود: «ادوارد لاینهارت تنها بازیگری است که من در یک صحنه خالی میبینم!») و مهمتر از آن رسوایی نرسیدن به جایزهای که حسرت آن را میکشیده است، دست به انتقامجویی بزند. بنابراین، هفت تن از منتقدان روزنامه را (با حیلههای جذاب که دقیقاً نقاط ضعف آنها نیز بود) به سالنی مخروبه دعوت کرد. وی برای رسیدن به مقصود خود با همکاری گروهی از دوستان اراذل و اوباش خود، اقدام به اجرای سناریویی میکند که کم و بیش برگرفته از آثار شکسپیر است تا با این کار به نوعی دست به انتقام بزند. در خلال این صحنهها، مقدار قابل توجهی خون در سطحی گسترده به طرف منتقدها پاشیده میشود، بهطوری که آنها مرگ خود را جلوی چشمانشان میبینند. خُب، عنوان نمایش نیز بدینگونه توصیف میشود!
این اثر، بیاندازه لذتبخش، سرگرمکننده و شگفتآور است که بر روی سطوحی متفاوت و البته نوین به کار میپردازد. «جیم برادبنت» (Jim Broadbent) در نقش کلیدی ادوارد لاینهارت، نمایشی بیبدیل را از خود ارائه میکند. او به دلیل تعدد لباسها، ورود و خروجها و همینطور سبکی از بازی که اقتضای نمایش بود، کار دشواری را برای کسالتآور جلوه ندادن نقش خود، پیش رو داشت. وی تداعیکنندة سبکی قدیمی است که به عقیدة برخی، متعلق به بازیگران طراز اول اواسط قرن بیستم میباشد.
تن صدای باشکوه، موزون و اغراقآمیز برادبنت و شیوة غیر واقعی ایفای نقش او که با مبالغة فراوان توأم است (و اغلب در آثار طنز و هجو مد نظر میباشد) به گونهای بینقص با هم ترکیب شدهاند.
البته سایر اعضای گروه نیز اجراهای قابل قبولی را از خود به نمایش گذاشتند که میتوان از آن جمله به بازی خوب منتقدها و دار و دستة ولگردها اشاره کرد. بهویژه «بت بورن» (Bette Bourne) در نقش منتقد روزنامه «ساندی تایمز» که با لباس بسیار بلند قرمز رنگ و همینطور کوچولوهایش (دو سگ سفید پودل فرانسوی) که همهجا با خود یدک میکشد بسیار بامزه و خندهدار، به نظر میرسد.
در یک صحنه، به دلیل اجرای نمایش در یک فضای بسته و مغایرت آن با برخی وقایع که بهکلی در یک فضای باز صورت میپذیرند، کارگردان نمایش «فلیم مک درموت» (Phelim Mc Dermott) و گروهش، تا حدی، دچار سرگیجه شدهاند و تماشاگران بایستی متقاعد شوند که برای مثال منتقدها در زمانی که منتظر اجرای اعدام خود هستند، از جای خود تکان نخورده و در فضای روی سن، محصور شدهاند. تمام این موضوعات میتواند باعث شود که نمایش، تا اندازهای تصنعی و بیسر و ته به نظر بیاید. اما تنها به این علت که در نسخه تئاتری داستان، میتوان تقریباً همه چیز را برای نقل داستان، آن هم با سبک لاینهارت، بازنویسی کرد، این اثر، به خوبی جواب داده است و البته از آنجایی که منتقدها در جلوی صحنه قرار دارند، این ذهنیت را به وجود میآورد که آنها در دنیای پشت سر خود، یعنی جایی که سایر بازیگران قرار دارند، گم شدهاند.
به هرحال، اگر از ما خواسته شود تا قتل هفت نفر را به علت نوشتههایشان توسط یک بازیگر، باور کنیم، تقریباً هر چیزی را میتوانیم باور کنیم.
گرچه این کار، به آثار متعدد شکسپیری دلالت دارد، اما جای هیچگونه نگرانی نیست. اگر شما از طرفداران پر و پا قرص آثار شکسپیری نیستید، چرا که نمایش برای شما هم بسیار جذاب و لذتبخش خواهد بود. اما در صورتی که به آثار هولناک شکسپیر علاقهمند باشید میتوانید به استقبال ابزارهایی که لاینهارت برای به قتل رساندن منتقدها به کار میبرد، رفته و یا از دیالوگهایی که میان آنها رد و بدل میشود لذت ببرید! اما هنوز شگفتیهای زیادی وجود دارند که شما را وادار میکند تا لحظاتی پس از نمایش نیز خنده بر لب داشته باشید.
به زحمت میتوان «تئاتر خون» را با وجود قسمتهای کمدی و قسمتهای پرهیجان در آن با صحنههایی از وحشت، بهطور واضح طبقهبندی کرد. اما این موضوع، حقیقتاً اهمیتی ندارد، چرا که این اثر، نوعی از گروتسک را به صورت یک کار طنزآمیز توأم با لودگی به نمایش میگذارد که بسیار هم جالب از آب درآمده است.
سایر منتقدان چه عقیدهای داشتند:
«پول تیلور» از روزنامه ایندیپندنت اینگونه، میگوید: «نمایش زیرکانه و خندهدار بود که میتوان با یک عبارت آن را توصیف کرد، نمایش خونی مهیّج!»
«مایکل بلینگتون» از روزنامه گاردین نیز گفت: «البته بسیار جالب بود، اما مشغله ذهنی ما، در طول نمایش، فضای بسته سالن تئاتر بود!»
«سوزانا کلاپ» از روزنامه آبزرور نیز میافزاید: «سرگیجة جالبی بود!»
«بندیکت نایتینگل» از روزنامه تایمز، معتقد است: «من نقل قولهای گیجکننده برادبنت از آثار معتبر شکسپیر را، اندکی کسلکننده احساس کردم.»
۱ـ Peter Brown
به نقل از: www.bbc.co.uk
نویسنده : پیتربراون/مترجم : محمد مرشدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست