پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سقوط یک سریال


سقوط یک سریال

سریال «سقوط یک فرشته» به کارگردانی بهرام بهرامیان, یکی از سریال های ویژه ماه رمضان امسال است که از شبکه یک سیما پخش می شود

سریال «سقوط یک فرشته» به کارگردانی بهرام بهرامیان، یکی از سریال‌های ویژه ماه رمضان امسال است که از شبکه یک سیما پخش می‌شود. هنگام پخش این سریال سوال‌هایی به صورت تستی در پایین صفحه تلویزیون نقش می‌بندند که بینندگان باید با فرو رفتن به عمق مفاهیم مطرح شده در این سریال، به آن‌ها پاسخ دهند. یکی از این سوال‌های معناگرای این سریال به شرح زیر است:

«کدام‌یک از شخصیت‌های سریال سقوط یک فرشته هدف نهایی شیطان هستند و راه نفوذ شیطان در آنها چیست؟

۱) سارا ـ از راه نفوذ در احساسات کورکورانه‌اش

۲) ریحانه ـ از راه نفوذ در ترس و نگرانی های زیادش

۳) فاطمه ـ از راه ناامید کردن باورهای دینی‌اش

‌ ۴) حاج حبیب ـ از راه نفوذ در تعصبات بیش از حدش و

۵) نیما از راه غرور و کینه توزی.»

سریال‌های ماه رمضان امسال چندان مورد استقبال مردم قرار نگرفته‌اند و این را می‌توان به راحتی و با کمی دقت تشخیص داد. در جمع‌های خانوادگی یا هنگام گپ زدن با دوستان، بسیار اندک به این سریال‌ها اشاره می‌شود و این نشان از عدم موفقیت آن‌ها در جذب مخاطب دارد. در صورتی که تا همین چند سال پیش، بودند سریال‌هایی که نه تنها در هنگام پخش بلکه تا چند ماه بعد از آن نیز صحبت درباره‌شان نقل محافل بود.

یکی از دلایل عدم موفقیت سریال‌های مثلا معناگرای چند سال اخیر را می‌توان در سوال تستی بالا جست‌ وجو کرد. به طور کلی هر وقت اهمیت سرگرمی و داستان برای سازندگان یک سریال، در مرتبه پایین‌تری از اهمیت پیام آن قرار می‌گیرد، نتیجه اینچنین به شکست ختم می‌شود. مخاطبان علاقه ندارند هنگام دیدن یک مجموعه تلویزیونی به یاد کلاس درس و مدرسه بیفتند و حس کنند تنها هدف سازندگان آن مجموعه رساندن پیام و مضمون مورد نظرشان به آن‌هاست. این اتفاق به ویژه در سال‌های اخیر بارها در مجموعه‌های تلویزیونی صدا و سیما رخ داده و در بین سریال‌های مناسبتی نیز شدت بیشتری به خود گرفته است. حالا و با طرح این سوال‌های تستی، مخاطب نه تنها حس می‌کند در کلاس درس نشسته است بلکه حس منفی امتحان دادن نیز به او دست می‌دهد.

اتفاقا «سقوط یک فرشته» از لحاظ کارگردانی در جایگاه بالاتری نسبت به دیگر سریال‌های رمضان امسال قرار می‌گیرد اما مشکل اصلی در شعاری و گل درشت به تصویر کشیدن مفاهیم پند آموز و ماورایی آن است‌که با وجود آن سوال‌های کذایی بیش از گذشته توی ذوق می‌زنند.

هدف اصلی یک رسانه در درجه اول همواره سرگرمی بوده و خواهد بود. مخاطب نیز ناخودآگاه بیشتر به سمت رسانه‌هایی جذب می‌شود که می‌توانند بیشتر از بقیه او را سرگرم کنند. حتی شبکه‌های خبری نیز که هدف اصلی‌شان خبررسانی است، در تلاشند تا جایی که می‌توانند به این اصل پایبند بمانند. در این میان اگر هم هدف رساندن پیام باشد، باید به گونه‌ای مطرح شود که لطمه‌ای به جذابیت‌های برنامه مورد نظر وارد نشود؛ اتفاقا مخاطب نیز با این روش راحت‌تر پیام مربوطه را می‌پذیرد.

حالا که مجموعه‌های تلویزیونی علاقه فراوانی به روح، شیطان و دیگر مسائل ماورایی پیدا کرده‌اند، بهتر است قبل از هر چیز به داستان و شخصیت‌ها بها دهند و مجموعه را به سمت غیر شعاری شدن هدایت کنند؛ نه این‌که با پرسیدن سوال، عملا جذابیت‌های خود را به چند پیام اخلاقی که گوش مخاطب هم از آن‌ها پر است محدود کنند.

یکی از دلایل موفقیت سریال «مختارنامه» (داوود میرباقری) نیز در همین تعهد سازندگانش به سرگرم کردن مخاطب بود؛ تعهدی که تا آخرین قسمت نیز ادامه داشت و سبب شد پیام‌ها و مضامین مطرح شده در آن به بهترین نحو به مخاطب انتقال یابند.

خلاصه این‌که به نظر می‌رسد صدا و سیما و برنامه‌هایش روز به روز بیشتر به رساندن پیام‌های مورد نظر‌شان اصرار می‌ورزند و در این میان هر روز بیشتر از دیروز جذابیت‌های‌شان را برای مردم از دست می‌دهند. اینکه شبکه‌کم محتوایی مانند «فارسی ۱» با سریال‌های ضعیف و دم دستی‌اش، فقط با رعایت ساده‌ترین اصول سرگرمی‌سازی به رقیبی گردن کلفت برای سریال‌های تلویزیون ما تبدیل می‌شود، جای تامل و سوال ندارد؟

آریان گلصورت