سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

ورزش پس از انقلاب اسلامی موفقیت ها و کاستی ها


ورزش پس از انقلاب اسلامی موفقیت ها و کاستی ها

بی تردید ورزش را باید از آن دست مسائلی دانست که اکثر کشورها برای آن جایگاهی ویژه در نظام خود در نظر گرفته اند شاید در ابتدا ساده بنمایاند, اما امروز بسیاری از کشورهای توسعه یافته ورزش را تنها از دید یک مقوله ورزشی صرف نمی کنند, بلکه آن را ابزاری در خدمت اهداف و برنامه های اقتصادی, فرهنگی و حتی سیاسی خود می دانند

بی تردید ورزش را باید از آن دست مسائلی دانست که اکثر کشورها برای آن جایگاهی ویژه در نظام خود در نظر گرفته اند. شاید در ابتدا ساده بنمایاند، اما امروز بسیاری از کشورهای توسعه یافته ورزش را تنها از دید یک مقوله ورزشی صرف نمی کنند، بلکه آن را ابزاری در خدمت اهداف و برنامه های اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی خود می دانند.

پس از انقلاب اسلامی ضرورت و اهمیت این موضوع احساس شد و خوشبختانه ورزش توانست حتی به صورت خودجوش و مردمی حرکت خود را ادامه دهد.

چنانکه نص صریح بند ۳ از اصل سوم قانون اساسی اشاره می کند: «دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار ببرد:... آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه، در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی».

این نشان از اهمیت امر آموزش و همچنین توجه به تربیت بدنی دارد که به طور صریح در اصول قانون اساسی ما گنجانده شده است.

بنابراین دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است طبق این اصل از قانون اساسی که آرمانی پاک را دنبال می کند، سایر امکانات و زمینه های رشد و بالندگی را برای مردم این سرزمین فراهم کند.

البته در این مدت بسیاری از امور سامان یافته و کارهای اساسی بسیاری انجام شده و به لطف خدا و همت مسوولان و مردم، ورزش توانسته در عرصه های بین المللی دستاوردهای بسیاری را رقم بزند.

اما آنچه مسلم است، هدف و فلسفه ورزش که در دین مبین ما اسلام به آن فراوان تاکید شده است، تنها به دست آوردن مدال و افتخارات در قالب مسابقات بین المللی نیست بلکه ورزش فارغ از مواهب و فوایدی که برای جسم انسان دارد، بهانه ای است برای تلطیف روح و نشاط و شادابی و به دست آوردن انگیزه های روحی تا انسان بتواند در عرصه زندگی مفهوم حقیقی آن را بچشد. این است که دین مقدس اسلام تاکید بسیاری به ورزش داشته است. لذا دولت موظف است و باید مطابق منشور آرمانی ملت یعنی قانون اساسی شرایط را به گونه ای فراهم کند تا ورزش عمومیت یابد و از حالت کلیشه ای و شعاری خارج شود. در این مجال کوتاه به چند موضوع کلی که در این ۳۰ سال بعد از انقلاب مورد توجه مسوولان بوده است اشاره خواهد شد:

۱) فعالیت عمرانی و امکانات مربوط به ورزش;

این قبیل فعالیت ها کم و بیش از ابتدای انقلاب، هم زمان با دوران سازندگی آغاز شد و بسیاری از مجموعه ها و اماکن ورزشی تاسیس گردید. خصوصا در این سال های اخیر بهره گیری از امکانات روز ورزش سرعت بیشتری به خود گرفته، اما نباید فراموش کنیم هنوز با توجه به قابلیت های قشر جوانی که در جامعه وجود دارد، این امکانات کافی نیست و البته در مواردی با استانداردهای روز ورزش در دنیا فاصله بسیاری داریم. این امکانات باید در بسیاری از شهرستان های محروم کشور به تناسب جمعیت هر روز روند رو به رشدی داشته باشد.

۲) امور فرهنگی در ورزش;

فرهنگی بودن واژه ای است که خصوصا در این سال های اخیر در فضای ورزش کشور به وجود آمده و این پدیده را البته باید به فال نیک بگیریم. بسیاری از فدراسیون ها و نهادها و باشگاه های ورزشی، عنوان فرهنگ را در کنار نام خود به همراه دارند و به صورت یک هدف در کنار فعالیت های ورزشی خود قرار داده اند; اما باید دید شعار فرهنگی بودن ورزش تا چه اندازه توانسته تحقق پیدا کند. در این زمینه نباید از واقعیات حال حاضر فاصله بگیریم; متاسفانه هنوز در بسیاری از اماکن ورزشی وورزشگاه های ما آداب اخلاقی رعایت نمی شود. باید مشکلات را ریشه ای جست وجو کرد و چاره ای اساسی اندیشید. فرهنگ مقوله ای نیست که یک طرفه بتوان با آن برخورد کرد بلکه بسیاری از مسائل دیگر جامعه در شکل گیری و تاثیرگذاری آن سهیم هستند. مطلب دیگری که در مورد فرهنگ در ورزش باید مورد توجه قرار بگیرد، بهره گیری از علوم روز ورزشی و پزشکی در استفاده و بهره گیری از ورزش است; از آنجا که عموم مردم، شناسایی دقیقی در این باره ندارند دولت باید شرایطی را فراهم کند تا مردم ابتدایی ترین نحوه اصول کاربردی در ورزش را یاد بگیرند.

۳) خصوصی سازی در ورزش;

اصل چهل و چهارم قانون اساسی اشاره می کند: «نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی با برنامه ریزی منظم و صحیح استوار است. بخش دولتی شامل کلیدی صنایع بزرگ، صنایع مادر، بازرگانی خارجی، معادن بزرگ، بانکداری، بیمه، تامین نیرو، سدها و شبکه های بزرگ آبرسانی، رادیو و تلویزیون، پست و تلگراف و تلفن، هواپیمایی، کشتیرانی، راه آهن و مانند اینهاست که به صورت مالکیت عمومی و در اختیار دولت است. بخش تعاونی شامل شرکت ها و موسسات تعاونی تولید و توزیع است که در شهر و روستا بر طبق ضوابط اسلامی تشکیل می شود. بخش خصوصی شامل آن قسمت از کشاورزی، دامداری، صنعت، تجارت و خدمات می شود که مکمل فعالیت های اقتصادی دولتی و تعاونی است.» خصوصی سازی از جمله مسائلی است که به ویژه در این سال های اخیر بحث آن نه فقط در ورزش بلکه در بسیاری از زمینه های دیگر مطرح می شود. ناگفته پیداست هدف از خصوصی سازی به کارگیری و بهره مندی از توان و تخصص بخش خصوصی در قالب فعالیت ها و تشکیلات عمومی است و همچنین کم کردن حجم کارهای اجرایی دولت و هدایت توان دولت به سوی نظارت و رهبری امور و در نهایت توسعه و رفاه در خدمات برای مردم. در واقع دولت با واگذاری امور اجرایی به بخش خصوصی بیشتر به کیفیت امور توجه و نظارت می کند. اما نکته ای که قابل تامل به نظر می رسد، این است که بخش خصوصی تا چه اندازه تخصص و تعهد لازم و کافی را برای به دست گیری امور دارد. بدیهی است بخش خصوصی با انگیزه ای صرفا اقتصادی وارد چنین فعالیت هایی می شود یا حداقل هدف اول آن همین است; اینجا همان نقطه انحراف از قضیه است و اگر با این موضوع با تسامح برخورد شود امور دچار خلل بزرگی خواهد شد. البته نیروهای متخصص در کشور ما بسیارند اما باید توجه کرد که گزینش ها در قالب واگذاری به بخش خصوصی بدون غرض باشد و منافع عمومی بیش از هر چیز دیگری مورد توجه دستگاه ها قرار گیرد. شکی نیست که ورزش باید فراگیر و عمومی باشد و مدیریت در امر ورزش و فدراسیون ها و هیات های ورزشی باید برخاسته و مرتبط با متن و روح ورزشی باشد و صرفا حضور فیزیکی یک دولتمرد غیرورزشی نمی تواند جوابگوی نیازهای ورزش باشد. در پایان امیدواریم توان و قابلیت های مستعد ورزشی کشور بیش از پیش همچون گذشته روند رو به رشدی داشته باشد.

نویسنده : پوریا سید



همچنین مشاهده کنید