یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
ایوان پتروویچ معروف به «ایوان مخوف»
به ندرت اتفاق میافتد بازیکنانی که از کشورهای دیگر برای ادامه فوتبالشان راهی فوتبال ایران میشوند، بازیکنان خوب و مفیدی از آب دربیایند! تا دلتان بخواهد نمونه این بازیکنان به فوتبال ایران آمدهاند و بعد از یکی، دو فصل به کشور خودشان دیپورت شدهاند! نکته قابل توجهی که در رابطه با اکثر بازیکنان خارجی حاضر در لیگ فوتبال ایران وجود دارد، تبلیغات یا بهتر بگوییم سر و صدایی است که دلالها یا بعضا تعدادی از کسانی که از حضور این بازیکنان در فوتبال ایران سودمند میشوند، راه میاندازند! البته بیانصافی است اگر بخواهیم تمام خارجیهای فوتبال ایران را ناکارآمد بنامیم و با یک هیزم بسوزانیم؛ ادینیهو در مس کرمان، ابراهیم توره در سپاهان، اشپیتیم آرفی در پیام مشهد و... جزو نمونههای خوب بازیکنان خارجی در لیگ فوتبال ایران بودهاند اما یکی از خارجیهای موفق در فوتبال ایران، کسی است که امروز تازهترین گفتوگویش را در این صفحه خواهید خواند. «ایوان پتروویچ» صربستانی، ملقب به «ایوان مخوف» که چند سالی میشود در فوتبال ایران توپ میزند و زمانی در ایران به شهرت رسید که با پیراهن ابومسلم، دروازه قرمزپوشان پایتخت را باز کرد و با پاسهای دقیقش مدافعان پرسپولیس را عاصی کرده بود. او چند روز پیش نیز با گلی زیبا به پرسپولیس ثابت کرد گربه سیاه این تیم است؛ هر چند روزی خودش با پیراهن قرمز پایتختنشینها خوش میدرخشید. ایوان پتروویچ جزو آن گروه از بازیکنان خارجی مفید فوتبال ایران به حساب میآید، این را ما نمیگوییم، بلکه کارنامه و بازیهایش این حرف را تایید میکنند. همین که او حالا فارسی را راحت صحبت میکند و خیلی هم محبوب است نشان میدهد با خیلی از بازیکنان خارجی متفاوت است.
● خداداد عزیزی من را کشف کرد
داستان حضور من در فوتبال ایران برمیگردد به زمانی که آقای خداداد عزیزی توسط مدیر برنامههایم در ایران یکی از دیویدیهای بازیهایم را دید و از آن خوشش آمد. بعد از این قضیه دو، سه جلسه با تیم ابومسلم تمرین کردم که از بازیام رضایت داشتند و با این تیم قرارداد بستم و اینگونه شد که تصمیم گرفتم فوتبالم را در کشور ایران ادامه بدهم. اوایل که به ایران آمده بودم، شرایط خیلی برایم سخت بود، چرا که اولا زبان فارسی را بلد نبودم و دوم اینکه ایران تفاوتهای بسیار زیادی با کشورهای اروپایی و حتی صربستان زادگاه خودم دارد، اما خوشبختانه بعد از گذشت چند ماه، هم به زندگی در ایران عادت کردم و هم به شرایط فوتبالیاش. اوایل تصمیم گرفتم برای یاد گرفتن زبان فارسی از کلمات و اصطلاحات فوتبالی که در ایران استفاده میشود، شروع کنم، بعد به واسطه ارتباط با دوستان و همبازیهایم و گوش کردن به مکالمات روزانهشان رفتهرفته فارسیام را تقویت کردم و تقریبا آن را کامل یاد گرفتم، بدون استفاده از هیچگونه معلمی. بالاخره نزدیک ششسال است در ایران زندگی میکنم و به نظرم یک بازیکن حرفهای باید زبان کشوری که در آن بازی میکند را بداند. میدانم دانستن زبان چقدر مهم است. زمانی که در آلمان بودم، اجبارا زبان آلمانی را یاد گرفتم، بعد هم که به رومانی رفتم توانستم در مدت کوتاهی که آنجا بودم حداقل در زمین مشکلی نداشته باشم. حالا هم که در ایرانم. واقعا سخت بود، اما چون بازیکنان شما انگلیسی حرف نمیزنند مجبور بودم فارسی یاد بگیرم.
● تعارف ایرانیها اذیتم میکند
ایران را خیلی دوست دارم، چرا که بسیار زیباست، از طرفی یکی از بزرگترین مزایای ایران، تفاوت آب و هوایی مناطق مختلفش است، یعنی شما یک روز میتوانی برای شنا به یکی از شهرهای ایران بروی و در همان فصل برای اسکی به شهر دیگری کوچ کنی؛ در واقع هر چهار فصل را میتوانی در ایران ببینی. از طرفی غذاهای ایرانی بسیار خوشمزه هستند و علاقه زیادی به آنها به خصوص قرمه سبزی دارم، البته از وقتی به بوشهر آمدهام، ماهی شوریده این شهر را نیز خیلی دوست دارم. البته یکی از خصایصی که ایرانیها دارند و اصلا آن را دوست ندارم، تعارفاتشان است! به نظرم اگر این تعارفها واقعی باشد بسیار خوب است، اما چون اکثرشان از ته دل نیستند، اصلا قشنگ نیست.
● جرات نمیکنم در بوشهر بیرون بروم!
سال اولی که به بوشهر آمدم، شرایط آب و هواییاش خیلی اذیتکننده بود، اما به مرور به این وضعیت عادت کردم و دوستان بسیار خوبی پیدا کردم و حتی امسال در تیممان یک بازیکن از کشور کرواسی داریم که تقریبا هم زبانیم و این مزیت بزرگی برای من است. با اینکه بوشهر شهر کوچکی است، اما بسیار زیباست. تنها مسالهای که یک مقدار اذیتم میکند، گرمای بیش از حد هواست که باعث شده نتوانیم زیاد از خانه خارج شویم. البته بعد از گلی که در بازی با پرسپولیس زدم، دیگر جرات نمیکنم بیرون بروم، چون علاقه طرفداران شاهین به من چند برابر شده و به محض اینکه بیرون میروم، همه دوست دارند با هم حرف بزنیم یا عکس بیندازیم! امسال شرایط در شاهین خیلی بهتر است و موقعیت بسیار خوبی برای این تیم فراهم شده. میخواهیم به ایرانیها نشان دهیم شاهین بوشهر چه تیم بزرگی است. مهمتر از اینها رضایت من از مدیریت و سرمربی جدید تیم است، چرا که آنها قول دادهاند مثل فصل پیش دچار مشکل نشویم و قرار است مسایل مالی تیم برطرف شود. آنها به من گفتند این فصل مشکل مالی نداریم.
اگر من را میخواستند، چرا دنبال علی کریمی رفتند؟!
مسلما پرسپولیس بزرگترین تیم ایران و حتی یکی از بزرگترین تیمهای حال حاضر آسیاست که طرفداران بیشماری دارد و فشار زیادی روی بازیکنان آن است. یک سال بسیار خوب را در این تیم داشتم و علاوه بر اینکه عاشق این تیم بودم، به طرفدارانش نیز خیلی علاقهمند بودم. امسال از این باشگاه پیشنهاد داشتم، اما وقتی سرمربی یا مدیرعامل یک تیم واقعا از ته دلشان دوست ندارند من در تیمشان باشم، احساس خوبی ندارم این اتفاق بیفتد. حتی صحبتهایی هم با من شده بود، حمید استیلی هم با مدیر برنامههایم حرف زده بود، اما دوست نداشتم به هر قیمتی به پرسپولیس بروم و آنها هم در اولین روز نقلوانتقالات علی کریمی را در پست من گرفتند! من بازیکن حرفهای هستم و دنبال پیشنهاد بهترم. فرقی برایم ندارد بوشهر باشم یا پرسپولیس تهران. اسم باشگاه برایم مهم نیست. وقتی آنها میآیند دنبال من، یعنی اینکه ایوان پتروویچ خوب است، پس دیگر نباید دنبال علی کریمی بروند! دوست دارم گزینه اول سرمربی باشم، نه گزینه چندم. دوست دارم در باشگاهی که مرا میخواهد فیکس باشم. آن سالی که من در باشگاه پرسپولیس توپ میزدم، این تیم ستارههای بیشتری نسبت به تیم امسالش داشت، اما مشکلات زیادی گریبان ما را گرفت و هیچ چیز سرجایش نبود؛ مثلا در طول فصل ما سه، چهار مربی عوض کردیم و دو مدیرعامل! همه این موارد روی روند بازیکنان نیز تاثیر منفی خواهد گذاشت. فکر میکنم امسال پرسپولیس با وجود لیدر بزرگی مانند علی کریمی بتواند تیم موفقی باشد.
● داستان لقب من
قضیه اینکه به من لقب «ایوان مخوف» را دادهاند برمیگردد به بازی ابومسلم و پرسپولیس که در آن بازی هم گل زدم و هم پاس گل دادم، فکر میکنم نیمه اول سه بر صفر از پرسپولیس جلو بودیم و هیچکس تصور این نتیجه را نداشت! خودم دوست دارم من را با نام کوچکم «ایوان» صدا کنند.
● بازیکنان ایرانی از بازی در خارج میترسند
به نظرم فوتبال ایران از ابتدایی که من به این کشور آمدم هر سال قویتر شده و پیشرفت کرده؛ حتی امروز یکی از مربیان بزرگ دنیا به نام کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی ایران شده که میتواند قدرت فوتبال ایران را چند برابر کند و آن را به جایگاه واقعیاش در دنیا برساند. اما یکی از بزرگترین مشکلات بازیکنان ایرانی ترس از رفتن به خارج از کشور و ادامه فوتبالشان در کشورهای دیگر است، چرا که هم از شرایط زندگی در کشورهای دیگر بیم دارند، هم دوست ندارند زبان انگلیسی، آلمانی و... یاد بگیرند، آن هم از تنبلیشان است! فکر میکنم اگر این مشکل در فوتبال ایران برطرف شود، یکی از قدرتهای آسیا خواهد بود. خیلی از بازیکنان ایرانی میتوانند مانند «مسعود شجاعی» و «جواد نکونام» در بالاترین سطح فوتبال جهان بازی کنند و علاوه بر اینکه به موفقیت و شهرت جهانی برسند، نام ایران را نیز در کشورهای دیگر دنیا تبلیغ کنند. به نظرم بازیکنان بزرگی مثل علی کریمی، محمدرضا خلعتبری، شهاب گردان، کریم انصاریفر، غلامرضا رضایی و خیلیهای دیگر که الان حضور ذهن ندارم، قابلیت بازی در لیگهای معتبر و بزرگ دنیا را دارند.
● شاید اگر اسم من هم حسن یا حسین بود...
زمانی که افشین قطبی سرمربی تیم ملی ایران بود، از آنجا که قبلا در تیم پرسپولیس سابقه همکاری با یکدیگر را داشتیم، خیلی علاقه داشت من بتوانم در تیم ملی ایران بازی کنم و همیشه در صحبتهایمان میگفت «ایوان، چی میشد اسم تو هم حسن یا حسین بود و میتوانستیم در تیم ملی از تو استفاده کنیم!» البته از طرف فدراسیون فوتبال ایران تمایلی ندیدم و به نظرم همه اینها فقط در حد حرف بود و بس! این را هم بگویم که تغییر تابعیت کار بسیار مشکلی است و اگر میخواستم این کار را انجام دهم، هم فدراسیون صربستان باید اجازه میداد، هم خانوادهام. از طرفی کارهای دیگری مثل گرفتن پاسپورت ایرانی و کارهایی مثل آن بسیار مشکل بود. الان یک مقدار شرایطم برای دعوت به تیم ملی صربستان سختتر از گذشته است، چرا که از وقتی به ایران آمدهام چون مربیان تیم ملی صربستان نمیتوانند بازیهایم در ایران را ببینند، مسلما از دعوت به
تیم ملی هم خبری نخواهد بود! قبل از اینکه به ایران بیایم، در دو بازی تدارکاتی برای تیم ملی کشورم بازی کرده بودم، اما بعد از حضورم در ایران، دیگر از من برای بازی در تیم ملی دعوت نکردند. البته اگر در بقیه بازیهای شاهین مانند دو بازی اولمان در لیگ بازی کنم، مطمئنا با فدراسیون صربستان مکاتبه خواهم کرد و درخواست خواهم کرد بازیهای من را نیز ببینند.
● اینجا همه چیز سر جایش است
تا امروز فکر میکنم دو گل در لیگ فوتبال ایران به ثمر رساندهام، علت کم بودن تعداد گلهایم نیز این بوده که اکثرا هافبک وسط بازی کردهام و ترجیح دادهام در خدمت تیم باشم. از این هفت گل، دو گلش را به پرسپولیس زدهام و چند پاس گل نیز مقابل این تیم به همبازیانم دادهام؛ در اصل عمده شهرتم در ایران، به خاطر گلها یا پاس گلهایم روبهروی پرسپولیس بوده و بعد از این اتفاقها بوده که نام ایوان پتروویچ در ایران معروف شد. امسال تیم شاهین بوشهر نسبت به سال گذشته خیلی قویتر شده و همه چیز سرجایش است. احساس میکنم اگر در بازیهای بعدیمان نیز مانند دو بازی اول لیگ امسال بازی کنیم و به خودمان مغرور نشویم که کار بزرگی انجام دادهایم و تمام تمرکزمان را روی بازیمان بگذاریم، شک نکنید شاهین جایگاهی در خور شأن نام باشگاه خواهد داشت.
حمید فراهانیراد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست