شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
مجله ویستا

پارادوکس جذابیت و کلیشه


پارادوکس جذابیت و کلیشه

با نگاه کلی به ساختار مجموعه پایتخت می توان گفت، با اینکه این مجموعه موضوع تلخی داشت اما مینی مالیسم موجود در فیلم نامه و بازی ها توجه مخاطب آگاه را جلب کرد. محسن تنابنده به عنوان …

با نگاه کلی به ساختار مجموعه پایتخت می توان گفت، با اینکه این مجموعه موضوع تلخی داشت اما مینی مالیسم موجود در فیلم نامه و بازی ها توجه مخاطب آگاه را جلب کرد. محسن تنابنده به عنوان نویسنده، طراح و بازیگردان، فیلم نامه ای را بر اساس حقایق موجود در تهران با واقع نگاری مثبتی نوشته است و از این رو "پایتخت" یکی از معدود سریال هایی است که پردازش کاراکترهای آن به شدت کامل و واقعی از آب درآمده است. سادگی و صداقت تصویر شده در شخصیت نقی، هما و ارسطو همدلی مخاطب را به همراه دارد. شخصیت نقی به عنوان یک مرد خانواده دوست، تن به هر سختی می دهد تا خانواده اش در آسایش باشند و غیرت و حمایت مثال زدنی اش از هما بسیار قابل تامل است.

کاراکتر هما با بازی خوب ریما رامین فر نیزبسیار طبیعی از آب درآمده است و او در ایفای کاراکتر زن ایرانی دل سوز وخانواده دوست به توفیق مناسبی رسیده است. مقدم و تنابنده به زیرکی خانواده نقی را در تقابل با خانواده های تهرانی قرار داده و از این طریق تفاوت آداب و فرهنگ حاکم بر زندگی در پایتخت و روستا را از طریق دیالوگ ها و شخصیت های کاملی که تصویر کرده اند به نمایش گذاشته اند. تهرانی ها در این سریال، آدم هایی دانسته شده اند که تنها به پول فکر می کنند و البته در وجه رویارو، خانواده نقی آدم هایی درستکار و منطقی ارزیابی شده و تصویر یک خانواده کامل و دوست داشتنی ایرانی را تداعی گر هستند . با توجه به این مطالب "پایتخت" با نگاهی تلخ و زبانی شیرین و به مدد فضا سازی متفاوت نقد موثری از سبک رفتاری شهروندان تهرانی داشته است. شبکه دوم با پخش سریال "بچه ها نگاه می کنند " و انتخاب گروه بازیگرانی متفاوت سعی داشت سریال پر بیننده ای را پخش کند اما در عمل این سریال نتوانست مخاطب چندانی را جذب کند و استفاده از فضاهای بسته آپارتمانی و دعواهای متداول زن و شوهری جذابیتی برای مخاطب در بر نداشت. سریال شبکه سوم سیما هم مانند سال گذشته ساخته سعید آقاخانی است.

"راه دررو" با اینکه نسبت به کارهای قبلی کارگردانش حرکتی رو به پیشرفت محسوب می شود اما در عمل کاراکترهای تکراری و شوخی هایی که دیگر جذابیتش را برای مخاطب از دست داده است نمی تواند برگ برنده ای برای کارگردان باشد. ای کاش مدیران شبکه های تلویزیونی باور می کردند که دیگر زمانه کاراکترهای احمد پورمخبر، مهران غفوریان، حلیمه سعیدی و مرجانه گلچین تمام شده و این شخصیت ها در سالهای قبل هر چه هنر داشتند به خورد مخاطب عام داده اند. به واقع، بیننده به پایان اینگونه داستان ها به خوبی واقف است و تکرار مکررات به جز دلزدگی مخاطب پیامد دیگری نخواهد داشت. سریال شبکه پنجم سیما نیز به مجید صالحی رسید و او با انتخاب لوکیشن کیش تصویر جدیدی از سریال های مناسبتی ارائه داد. تصویر فضاهای باز با نور مناسب و استفاده از پس زمینه دریا در بیشتر قاب بندی ها، توجه مخاطبی که از دیدن سریال های آپارتمانی به تنگ آمده است را جلب می کند. علی الخصوص که زوج هنری صالحی وزیبا بروفه به خوبی از پس نقش هایشان برآمده اند.

با اینکه این سریال هم از نقص فیلم نامه و پرداخت درست و بجای قصه رنج می برد اما نگاه متفاوت صالحی به فرهنگ ازدواج در جامعه معاصر و انتخاب لوکیشن متفاوت، "موج و صخره" را قابل تحمل کرده است. در این بین شبکه دوم سیما خاطره کلاه قرمزی را با برنامه "کلاه قرمزی ۹۰" زنده کرد و این بار با اضافه کردن شخصیت عروسکی فامیل دور سعی کرد فضای برنامه را تغییر دهد ، اما مهمترین نکته در کل برنامه های پخش شده سیما این بود که هنوز هم عروسک کلاه قرمزی و کاراکتر شیطان و بازیگوش اما با صداقتش جذابیت خود را بعد از این همه سال برای مخاطب کودک و بزرگسال هم دوره کلاه قرمزی حفظ کرده است. موفقیتی که حاکی از تاثیر یک برنامه موفق در حافظه هوشیار مخاطب دارد.

نویسنده : سیده مریم مطلب پور