جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

بحرانی برای هیچ


بحرانی برای هیچ

درست است كه ایران منابع سرشار نفت و گاز دارد اما این منابع پایان پذیر هستند و با توجه به روند توسعه اقتصادی ایران این منابع طی دو تا پنج دهه به پایان می رسند بنابر این چاره ای به غیر از تلاش برای دستیابی به منابع دیگر انرژی وجود ندارد

دو هفته پیش و در آستانه نشست شورای حكام آژانس بین المللی انرژی هسته ای هیأت نمایندگی دایم ایران در سازمان ملل، مطلبی را در روزنامه نیویورك تایمز به چاپ رساند كه هدف از آن شفاف سازی برنامه هسته ای ایران و تشریح روند تعامل دوساله غرب با ایران بر سر این برنامه است. خلاصه این گزارش را می خوانید.در منطقه ای كه خود در وضعیت نامطمئن و در حال دگرگونی به سر می برد، بحرانی در حال بروز است كه هیچ برنده ای نخواهد داشت. از آن بدتر این كه ایجاد فضای هیجانی و هشدار درباره خطرات ناشی از برنامه به اصطلاح «تسلیحات هسته ای ایران» برپایه سوءبرداشت ها و دروغ هایی قرار دارد كه از روی عمد و به صورت بی اساس منتشر می شود. در این هجمه رسانه ای علیه ایران، جای حقایق مهمی خالیست كه نمادی از تحولات ۲۵ ساله گذشته هم هست. پیش از آن كه جامعه بین الملل به سوی «بحران انتخاب» دیگری برده شود، لازم است افكار عمومی همه این حقایق را بداند و آن وقت تصمیمی آگاهانه در باره این موضوع اتخاذ كند.

الگوی سیستماتیك محروم كردن ایران از حقوقش و تأثیر آن بر شفافیت

از اوایل دهه ۱۹۸۰ برنامه صلح آمیز هسته ای ایران و حق انكارناپذیر آن برای داشتن فناوری هسته ای، موضوع تبلیغات و مداخله های بسیاری بوده است. قراردادهای معتبر برای ساخت نیروگاه های هسته ای به طور یكجانبه لغو شد. مواد هسته ای كه از مسیر صحیح خریداری شده و به تملك ایران درآمده بود، به طور غیرقانونی توقیف شد. حق ایران به عنوان سهامدار در چندین شركت هسته ای ملی و چند ملیتی سلب شد...در نتیجه و برای جلوگیری از محدودیت های غیرقانونی بیشتر در این زمینه، ایران چاره ای نداشت جز آن كه در فعالیت های كاملاً قانونی و منحصراً «صلح آمیز» خود قاطع باشند. در این راه ایران نه قانونی را نقض كرد و نه برنامه صلح آمیزش را به سمت و سوی نظامی پیش برد و تنها از افشای جزئیات برنامه هایش خودداری نمود.حق ایران در NPT به طور سیستماتیك نقض شد، اما همچنان به پایبندی به همه تعهداتش در این پیمان پایبند ماند.

فناوری هسته ای یا تسلیحات هسته ای

دور باطل محدودیت ها برای برنامه هسته ای ایران و تلاش برای به دست آوردن آن از طریق بازار سیاه، نوعی بدگمانی دوجانبه را دامن زد. در این فضا، چنین نتیجه گیری شد كه برنامه اعلام شده صلح آمیز هسته ای ایران فقط پوششی است برای تولید سلاح هسته ای. اما این نتیجه گیری بر چند فرضیه استوار است كه با هدف تبدیل كردن آن به دانش عرفی (Conventional wisdom) به كرّات تكرار شد. از جمله این فرضیه ها موارد زیر است:

الف) نیاز ایران به انرژی هسته ای

گفته می شود كه ایران منابع گسترده نفت و گاز دارد و بنابر این نیازی به انرژی هسته ای ندارد. درست است كه ایران منابع سرشار نفت و گاز دارد اما این منابع پایان پذیر هستند و با توجه به روند توسعه اقتصادی ایران این منابع طی دو تا پنج دهه به پایان می رسند؛ بنابر این چاره ای به غیر از تلاش برای دستیابی به منابع دیگر انرژی وجود ندارد.تلاش ایران برای دستیابی به انرژی هسته ای بعد از تحقیقی كه در سال ۱۹۷۴ توسط بنیاد پژوهشی استنفورد آمریكا صورت گرفت، آغاز شد. در آن تحقیق نیاز ایران به انرژی هسته ای پیش بینی شده و توصیه شده بود كه نیروگاه های هسته ای ایجاد شود تا بتواند ۲۰ هزار مگاوات برق تا قبل از سال ۱۹۹۴ تولید كند. اكنون كه ۳۰ سال از آن زمان می گذرد، ایران قصد دارد تا سال ۲۰۲۰ به این هدف برسد كه در این صورت ۱۹۰ میلیون بشكه نفت خام یا ۱۰ میلیارد دلار در سال برای ایران ذخیره می شود.بنابراین برنامه هسته ای ایران نه بلند پروازانه است و نه بدون توجیه اقتصادی. حتی وزارت خارجه آمریكا هم در سال ۱۹۷۸ در این مورد متقاعد شده بود و در یادداشتی اعلام كرده بود كه آمریكا از تلاش های ایران برای توسعه منابع انرژی غیرنفتی اش دلگرم شده و امیدوار است توافقنامه انرژی هسته ای آمریكا و ایران به زودی منعقد شود.از دیگر عوامل این فرضیه موضوع چرخه سوخت است تولید سوخت برای نیروگاه های هسته ای بخشی از سیاست انرژی هسته ای ایران است. تولید داخلی سوخت برای نیروگاه ها اگرچه توجیه اقتصادی دارد اما این تصمیم نباید فقط در چارچوب اقتصادی ارزیابی شود. ایران نمی تواند به تنهایی به تأمین سوخت از منابع خارجی تكیه كند. چنین وابستگی، سرمایه گذاری چند میلیارد دلاری ایران را در برابر برنامه های سیاسی تأمین كنندگان سوخت آسیب پذیر می كند.

ب) ایران نیازی به سلاح هسته ای برای امنیت خود ندارد

دومین فرضیه نادرستی كه مطرح می شود این است كه چون ایران میان قدرت های هسته ای از همه جهت محاصره شده است (آمریكا، روسیه، پاكستان و اسرائیل)، استراتژی پردازان ایران قطعاً به دنبال دستیابی به توان بازدارنده هسته ای برای خود هستند.درست است كه ایران همسایگانی با تسلیحات هسته ای دارد اما این به آن معنی نیست كه ایران هم باید همین مسیر را دنبال كند. در حقیقت نظریه غالب در میان تصمیم گیران ایرانی این است كه توسعه، دستیابی یا داشتن سلاح هسته ای فقط امنیت ایران را به خطر می اندازد. امنیت ایران فقط از طریق مشاركت منطقه ای و جهانی تأمین می شود. تاریخچه ایران بهترین شاهد برای اثبات دورنمای ژئواستراتژیك آن است. در ۲۵۰ سال گذشته ایران حتی یك تهاجم به همسایگانش نداشته و آغازگر هیچ خصومتی نبوده است.از سودی دیگر با توجه به شرایط پیشرفت فنی و تكنولوژیك و توانایی نظامی، ایران نمی تواند تنها با تكیه بر بازدارندگی هسته ای در عرصه بین المللی یا در منطقه خاورمیانه در برابر همسایگانش مصون باشد.

مذاكرات با انگلیس، فرانسه و آلمان

در اكتبر ۲۰۰۳ ایران با امید گشودن فصلی جدید از همكاری و شفافیت كامل و دسترسی به فناوری هسته ای و دیگر فناوری های پیشرفته، وارد تعامل با فرانسه، آلمان و انگلیس شد. ایران با مجموعه ای از تدابیر مهم و داوطلبانه برای اعتمادسازی و شفافیت موافقت كرد و فوراً و به طور كامل آنها را به اجرا گذاشت. از جمله این تدابیر امضای پروتكل الحاقی، گشودن درهایش به روی بازرسی های گسترده آژانس و ارائه جزئیات فعالیت های هسته ای بود.ایران در دو سال گذشته همكاری نزدیكی با آژانس داشت تا جایی كه اكنون همه موارد مهم از جمله مسائل مربوط به منبع اورانیوم غنی شده اكنون حل شده اند. اكنون به غیر از چند مورد كوچك، هیچ نكته دیگری برای بستن این فصل باقی نمانده است. آژانس در سراسر بازرسی هایش بارها تأكید كرده كه هیچ مدركی از كوچكترین انحراف (نظامی) در فعالیت هسته ای ایران دیده نمی شود. مدیر كل آژانس در پاراگراف ۵۲ از گزارش ماه نوامبر ۲۰۰۳ خود تأكید كرده كه «تا امروز هیچ مدركی دال بر اینكه مواد و فعالیت های هسته ای قبلاً اعلام نشده ایران، مرتبط با برنامه تسلیحات هسته ای باشد، به دست نیامده است.»اما متأسفانه ایران در مقابل این شفافیت و همكاری داوطلبانه و تعلیق داوطلبانه فعالیت های مشروع و قانونی خود، نتیجه چندانی ندیده است. شركای مذاكره كننده اروپایی ایران تحت فشار آمریكا به جای عمل به وعده هایشان فقط درخواست برای افزایش تدابیر اعتمادساز داوطلبانه ایران را تكرار كردند. از جمله وعده های عمل نشده این كشورها موارد زیر است: تعهد اكتبر ۲۰۰۳ سه كشور اروپایی برای همكاری هسته ای و تأمین امنیت منطقه ای، تعهد مكتوب فوریه ۲۰۰۴ برای به رسمیت شناختن تلاش های ایران در نشست شورای حكام ژوئن همان سال، تعهد نوامبر ۲۰۰۴ توافق پاریس درباره به رسمیت شناختن حق ایران در NPT ...


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.