دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا

ناپیوستگی حیات حزبی در ایران


ناپیوستگی حیات حزبی در ایران

احزاب در قرون اخیر, در كامل ترین اشكال مفروضی كه شرح آن به دنبال خواهد آمد, عبارتند از نهادهای مدنی سیاسی متشكل از شهروندان جامعه وجود احزاب سیاسی از ویژگی های جوامع مدرن است كه مراحل گذار را به پایان رسانده اند و پیشاپیش مراحل مختلف رشد صنعتی, اقتصادی, علمی, سیاسی و فرهنگی را پشت سر گذارده, به ثبات اقتصادی, سیاسی, اجتماعی دست یافته اند

احزاب در قرون اخیر، در كامل‌ترین اشكال مفروضی كه شرح آن به‌دنبال خواهد آمد، عبارتند از نهادهای مدنی-سیاسی متشكل از شهروندان جامعه. وجود احزاب سیاسی از ویژگی‌های جوامع مدرن است كه مراحل گذار را به پایان رسانده‌اند و پیشاپیش مراحل مختلف رشد صنعتی، اقتصادی، علمی، سیاسی و فرهنگی را پشت سر گذارده، به ثبات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی دست یافته‌اند و همواره در حال استمرار تكاملی این مراحل می‌باشند. چون در جوامع مدرن، سرمایه‌داری خصوصی و احزاب سیاسی در مقابل فئودالیسم دیرپا و دولت مقتدر مركزی طی مراحلی همزمان رشدكرده‌اند، بنابراین عده‌ای وجود احزاب را از ویژگی‌های جوامع سرمایه‌داری می‌دانند. در این جوامع از مدت‌ها پیش (پیش از ورود به جامعه‌ی مدرن) طبقات مختلف با منافع و مصالح متفاوت به‌وجودآمده‌است. این طبقات به چنان مرحله‌ای از رشد آگاهی‌های اجتماعی‌ــ‌‌سیاسی دست یافته‌اند كه برای وصول به اهداف خود مشاركت در كلیه‌ی امور جامعه را ضروری دانسته، برای كسب قدرت و حفظ آن به تلاش جمعی می‌پردازند.

كوشندگانی كه به این مرحله از آگاهی رسیده‌اند، در جهت هم‌آهنگساختن و افزودن به توان خود برای مقابله با قدرتمندان اقتصادی و سیاسی به تشكیل سازمان‌ها و احزاب سیاسی مبادرت می‌ورزند؛ چون به این نتیجه رسیده‌اند كه كسب حقوق و منافع اقتصادی-اجتماعی و مشاركت در مدیریت جامعه نیاز به اتحاد و یك‌پارچگی طبقات مشترك‌المنافع در قالب برنامه‌ها، آرمان‌ها و اهداف مشخص داشته و باید از اصول مدونی كه همگان در تنظیم آن مشاركت داشته‌اند، پیروی نمود و اخلاقاً به آن پایبندبود. این اصول ناشی از رشد افكار و اندیشه‌های بارور و آینده‌نگر و معرفت‌شناسانه‌ی سیاسی فرهیختگان جامعه می‌باشد كه علل نابه‌سامانی‌های محیط خود را شناخته و همواره به‌دنبال كشف راه‌های رفع آن‌ها می‌باشند.

بنابراین در قرون نوزدهم و بیستم احزاب سیاسی از گردهم‌آیی و اتحاد و یك‌پارچگی شهروندان آگاه یك جامعه تشكیل می‌گردد كه افكار، نظرات، منافع، اهداف و برنامه‌ها و حتی ایدئولوژی مشتركی دارند و با تدوین مرامنامه‌ها و اساسنامه‌های مدوّن و پیروی و اجرای آن برای وصول به اهداف حزب از هرجهت آماده می‌باشند.

رسیدن به چنین مرحله‌ای از آگاهی و توان فعالیت با تشكل و یك‌پارچگی، نیاز به‌وجود آزادی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی دارد كه مردم آن جوامع، سال‌های طولانی برای تأمین و تعمیم و تحكیم آن كوشیده‌اند و به‌طور نسبی یا كامل به آن دست یافته‌اند.

●سابقه‌ی تاریخی

استعمال كلمه‌ی حزب و بالطبع احزاب به زمان‌های دور بازمی‌گردد. در قرآن مجید سوره‌ای به همین نام وجود دارد كه در آن اشارات مبسوطی به اتحاد كفار مكه و دیگر نقاط سرزمین حجاز برعلیه مسلمانان مقیم مدینه نموده است و از آنان تعبیر به حزب شیطان می‌كند. در مقابل اتحاد مسلمانان "حزب‌الله" تعبیر می‌شود و وعده‌ی پیروزی نهایی به آن‌ها داده شده است. بعدها در جهان اسلام تشكیلاتی به نام حزب كه در صدد كسب قدرت سیاسی باشد، وجود ندارد. هرچند دسته‌هایی با نام‌های اخوان‌الصفا، اسما‌عیلیه، حروفیه، باطنیان، قرمطیان و زیدیه به‌وجود آمده‌اند كه هیچ یك برای كسب قدرت جامع سیاسی فعالیت نمی‌كردند.

در طول تاریخ شرق و غرب شاهد به‌وجود آمدن دسته‌ها و سازمان‌های مختلف با اهداف مشخص و مشترك هستیم كه گاهی اتحاد و یك‌پارچگی و اطاعت از رهبری‌شان زبانزد بوده است (مانند فداییان اسماعیلی) ولی با احزاب مورد نظر ما كه در قرون اخیر به‌وجود آمده‌اند، مشابهت ندارند.

●احزاب قرون ۱۹ و ۲۰

منظور ما احزابی است كه بعد از ظهور جوامع مدرن و تشكیل دولت‌ـ‌‌ـ‌‌ملت‌ها در اروپا و نقاط دیگر به‌وجود آمده‌اند. به‌خصوص احزابی كه بعد از انقلاب صنعتی انگلستان و انقلاب فرانسه و رشد سرمایه‌داری و شكل‌گیری طبقات اجتماعی پدیدار شده‌اند.

پس از وقوع دو انقلاب فوق در دو كشور اروپایی و گام‌گذاری در دوران مدرن، فرآیند محدودساختن قدرت‌های مطلقه‌ی حاكم، مشاركت عامه‌ی مردم در مدیریت كشور و قانون‌گذاری و تعیین مسؤولان اجرایی، موردنظر قرارگرفت. اعتقاد و احترام به توان آگاهی‌پذیری، تشخیص سره از ناسره و تصمیم‌گیری درباره‌ی سرنوشت و زندگی خویش، گزینش راه درست و اعمال اراده‌ی فرد برای انتخاب اهداف، از ویژگی‌های ورود انسان به دوران مدرن است. بالطبع مشاركت در مدیریت جامعه نیز به‌عنوان مُبیِّن و نشانه‌ی اصلی محور قرارگرفتن انسان به‌عنوان سوژه در مركز تصمیم‌گیری‌ها در مسایل اجتماعی و سیاسی پذیرفته شد. از نخستین گام‌هایی كه انسان مدرن با اراده برداشت، محدودكردن قدرت‌های استبدادی اقتصادی-سیاسی حاكم بود كه مانع و سد بزرگی در راه پیشرفت عقلانیت و بالندگی اندیشه‌ی او محسوب می‌گردید. این اقدام عظیم به‌صورت منفرد غیرممكن و به‌صورت اتحاد و یك‌پارچگی افراد معتقد، هرچند سخت ولی سهل‌الوصول‌تر می‌بود.

بدین‌ترتیب هسته‌های نخستین تشكل، باگردهم‌آیی افراد هم‌فكر و هم‌منافع مصداق یافت و به‌تدریج به‌صورت سازمان‌های وسیع‌تر مانند اتحادیه، سندیكا و حزب در آمد. چون احزاب در مرحله‌ی نخست از جانب طبقاتی به‌وجود آمد كه در حال رشد و افزایش ‌بودند و با طبقات قدرتمند حاكم به مبارزه می‌پرداختند، این احزاب به‌عنوان احزاب طبقاتی مشهور گردیدند. بعدها در اندیشه‌ی سوسیالیست‌ها و ماركسیست‌ها، طبقاتی‌بودن احزاب به‌عنوان یك اصل پذیرفته شد.

البته مشاركت سازمان‌یافته‌ی عامه‌ی مردم به‌سرعت به‌وقوع نپیوست بلكه مراحل فراز و نشیب، كوشندگی و مبارزات پی‌گیر و طولانی شهروندان جامعه را پشت سرگذاشت و مراحل پیروزی و شكست را به عین مشاهده كرد و بهای سنگینی برای كسب این امتیاز بزرگ و نهادینه‌كردن آن پرداخت‌گردید. از جمله در فرآیند عمل مشاهده شد كه همبستگی و اتحاد سازمان‌یافته‌ی افراد جامعه با معیارهای ذكرشده از ضروریات دموكراسی است. به‌عبارت دیگر دموكراسی یا حكومت مردم با حضور احزاب لازم و ملزوم بوده و ضرورتی غیرقابل اجتناب دارد.

دموكراسی بعد از رنسانس در كشورهای اروپایی برخلاف یونان و روم‌ قدیم به‌صورت غیرمستقیم در آمد. چون با افزایش جمعیت شهرها و افزایش مسایل و مشكلات مستمر جامعه و ضرورت نظارت دایمی بر عملكرد مسؤولان اجرایی و قانون‌گذاری‌های مكرر، حضور نمایندگان منتخب شهروندان در محل معینی به‌نام مجلس یا پارلمان ضروری شناخته شد. بدین‌ترتیب مجالس مقننه به‌وجود آمد و به‌تدریج بر اختیارات آن افزوده شد و ضمن تصویب یا رد قوانین مورد نیاز و طرح‌شده، مقامات بالای اجرایی را برمی‌گزیدند و حق داشتند آن‌ها را استیضاح نموده یا بركنار نمایند.

به موازات پیشرفت حكومت دموكراسی در كشورهای غربی، تشكیلات و سازمان‌های سیاسی و حزبی نیز گسترش یافت. گسترش فعالیت احزاب سیاسی به‌عنوان نهادها و نیروهای اجتماعی، نشانه‌ی بارز توسعه و رشد سیاسی یك جامعه می‌باشد. مشاركت مردم در فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی و از همه مهم‌تر "انتخاب نمایندگان قوه‌ی مقننه" نیز به گسترش فعالیت و كوشندگی احزاب بستگی دارد.

اگر در جامعه‌ای احزاب قوی، با سابقه، باتجربه و فراگیر وجود نداشته باشد، هر قدر هم انتخابات آزاد باشد و اخلال و خراب‌كاری و اِعمال نفوذ در آن صورت نگیرد و منفردان خوش‌نام و موجه انتخاب‌گردند، باز در مجلسِ قانون‌گذاریِ تشكیل‌شده، تشتت و تفرقه‌ی آرا وجود دارد و تصویب لوایح و طرح‌های مدونِ مفید، گرفتار ركود و تأخیر و تغییر می‌گردد و قانون‌گذاری گرفتار اختلال می‌شود. به‌علاوه امكان زیاد دارد كه منتخبان منفرد به‌سرعت از فشار و تحمیل نظرات قدرتمندان متأثر و منفعل و مرعوب گردند و احتمال فساد و انحراف یا تطمیع، فراوان است.

درحالی‌كه نمایندگان منتخبی كه از حمایت احزاب برخوردارند، گرفتار این نواقص نمی‌گردند، بلكه به پشتیبانی حزب و هواداران خود، لوایح و طرح‌هایی كه از پیش در حزب مورد بررسی و قرارگرفته را در مجلس تصویب و برای اجرا به دولت ابلاغ می‌كنند.

احزاب سیاسی نقش واسط بین مردم و حكومت را دارند و در موقع انتخابات از افزایش بی‌رویه و غیرمنطقی كاندیداها و از تشتت آرای راCی‌دهندگان جلوگیری می‌كنند؛ برای رفع نیازها و كاستی‌های جامعه و خواسته‌های هموطنان، برنامه‌هایی منظم و قابل اجرا تدوین می‌كنند و آن‌ها را به‌صورت لوایح و طرح‌های مفید برای بحث و بررسی بیش‌تر و در نهایت تصویب و ابلاغ به هیأت اجرایی مجلس ارایه می‌دهند؛ خواسته‌های هواداران و اعضای خود را طبقه‌بندی، مدوّن و منطقی ‌كرده و با امكانات موجود جامعه هم‌آهنگ می‌سازند. هر حزب، نمایندگی یك‌نوع طرز تفكر یا ایدئولوژی را در جامعه عهده‌دار بوده و از منافع و خواسته‌های یك یا چند طبقه‌ی هم‌آهنگ و همراه دفاع می‌كند. كنترل قدرت‌های سیاسی و اقتصادی جامعه برای پیش‌گیری از فساد از سوی احزاب از ضروریات حكومت‌های دموكراسی است.

از نهادهای دیگری كه زاییده‌ی دموكراسی و لیبرالیسم است و به‌موازات احزاب سیاسی یا حتی قبل از آن به‌وجود آمده‌اند، سندیكاهای كارگری، كارمندی، دانشجویی و غیره است. سندیكاها، اتحادیه‌ها و كئوپوراتیوها از حقوق اجتماعی و منافع طبقاتی بخش خاصی از جامعه دفاع می‌كنند كه در مسایل اخیر اتحاد نظر و ائتلاف هدف دارند. اعضای سندیكاها و اتحادیه‌ها عمدتاً از گروه‌های مشترك‌المنافع تشكیل می‌گردند و اهداف و مقاصد اجتماعی-اقتصادی خود را با اتحاد و یك‌پارچگی و مبارزات و كوشش‌های سازمان‌یافته از قدرت‌های اقتصادی یا سیاسی حاكم كسب می‌كنند.

انجمن‌های سیاسی، تعاونی، خیریه، محلی، ورزشی و غیره نیز از نهادهای مشخص جامعه‌ی دموكراسی است.

دموكراتیك‌ترین شكل تشكیل احزاب در جوامع مدرن و صنعتی آن است كه اعضایی از سندیكاها، اتحادیه‌ها و انجمن‌های مختلف از تمام نقاط كشور كه به آگاهی و شناخت مسایل جامع میهن خود دست‌یافته و از مدیریت‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تجربه و دانش كافی یافته‌اند (هژمونی شده‌اند) با تشخیص عقاید، منافع و آرمان هم‌راستا با دیگر سازمان‌های مشابه گردهم آمده و به تشكیل حزب سیاسی واحد می‌پرداختند. اعضای این حزب واحد تمامی نظرات و پیشنهادهای سازمان‌های مذكور را در برنامه‌ها و آیین‌نامه‌ها و اهداف خود می‌گنجاندند و برای در دست گرفتن قدرت سیاسی یا نفوذ و مشاركت در آن از راه شركت در انتخابات نمایندگان مجلس و كسب هرچه بیش‌تر كرسی‌های آن به كوشش‌ها و مبارزات متشكل و یك‌پارچه‌ی همه‌ی سازمان‌های تشكیل‌دهنده و زیرمجموعه‌ی خود مبادرت می‌ورزیدند و اگر از راه انتخابات وصول به قدرت سیاسی را غیرممكن می‌شناختند، راه‌های دیگری را تجربه می‌كردند.

احزابی كه چنین مسیری را برای تشكیل خود طی می‌كردند، از توان حمایت جمع كثیری از هم‌وطنان خود برخوردار بودند؛ بنابراین شرط اصلی استحكام و دیرپایی خود را كسب می‌كردند و با این زیرساخت قومی گاهی عمر آن‌ها به ده‌ها سال می‌رسید.

این‌گونه احزاب نیازی به عضوگیری زیاد ندارند. اعضا و هواداران اصلی آنان در سندیكاها، اتحادیه‌ها و دیگر سازمان‌های مشابه پیش‌گفته متشكل می‌باشند. اعضای اصلی حزب را افرادی تشكیل می‌دهند كه در مرحله‌ی نخست، آمادگی فعالیت‌های سیاسی دارند؛ ضمناً برای مشاركت در قوه‌ی مقننه یا در دست گرفتن مسؤولیت‌های سیاسی، اداری، اجتماعی از آگاهی‌های علمی، فنی و تجربی برخوردارند.

این احزاب شرایطی برای عضویت اصلی اعضا قرار داده‌اند. داوطلبان عضویت باید تحصیلات آكادمیك سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی داشته باشند و افزون بر پذیرش مرامنامه و اساسنامه‌ی حزب، لیاقت و كاردانی خود را در انجام وظایف محوله نشان دهند. اكثر احزاب اروپای غربی برای اعضای خود كلاس‌های تئوری و عملی تشكیل می‌دهند تا آن‌ها برای مدیریت‌های مختلف آمادگی پیدا كنند و این كلاس‌ها را با دوره‌های بازآموزی و سمینارهای سالیانه تقویت‌كرده و تعالی می‌بخشند. استادان برجسته‌ی دانشگاهی یا اعضای مجرب و باسابقه‌ی حزب در این كلاس‌ها تدریس می‌كنند و بدین‌ترتیب داوطلبان و اعضای حزب برای پذیرش مسؤولیت كارهای اجرایی یا قانون‌گذاری آماده می‌شوند و كاندیداهای حزب برای حضور در مجلس از بین این افراد انتخاب می‌شوند. بدین‌ترتیب افراد شایسته تربیت شده و با برنامه‌های مدون و از پیش تعیین‌شده برای احراز پست‌های سیاسی، اداری، اجتماعی و قانون‌گذاری آمادگی كامل پیدا می‌كنند. ضمناً هم‌آهنگی‌های ضروری هم از قبل صورت گرفته و از دوباره‌كاری و اتلاف ‌وقت و خنثی‌سازی حركت‌ها جلوگیری می‌شود.

دکتر نظام الدین قهاری

* عضو مؤسس جنبش آزادی مردم ایران (جاما)


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.