یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
بربساطی که بساطی نیست
پیام حیدر قزوینی: انقلاب از معدود خیابانهایی است که وقتی خالی از جمعیت باشد بخشی مهم از جاذبه خود را از دست میدهد، مثل روزهای جمعه که انقلاب انگار انقلاب نیست. گویا شلوغی پیادهروهای انقلاب، بخشی از هویت خیابان شده و نبود جمعیت در پیادهروها اولین چیزی است که به چشم میآید. راسته کتابفروشیهای انقلاب در پنجشنبهای که روز دوم نمایشگاه کتاب هم هست خلوتتر از هر پنجشنبه دیگری است. در همان چهارراه ولیعصر که باشی خلوت بودن انقلاب را میبینی و فکر میکنی که لابد تمام جمعیت پیادهروها به نمایشگاه کتاب رفتهاند اما از چهارراه ولیعصر که به سمت میدان انقلاب راه بیفتی چیز دیگری بهجز نبودن جمعیت هم هست تا توجهات را جلب کند. هیچ دستفروشی در کنار پیادهروی اصلی انقلاب کتابهایش را بساط نکرده و تکوتوک بساطی هم که هست یا در داخل پاساژها است یا در فرعیها.
شاید به همین دلیل است که وقتی به اولین بساط کتابفروشی برمیخوری با کنجکاوی بیشازحد معمول به سمتش میروی. کتابفروش ترجیح داده بهجای پیادهروی اصلی کتابهایش را نبش یک فرعی بچیند؛ بر لبه سکوهای قنادی دو نبشی که سر ابوریحان است. «وقتی که جمعیت نیست، فروش هم نیست. فرقی نمیکند کجای خیابان کتابهایت را ریخته باشی.» کتابفروش بیحوصلهتر از آن است که پرسشهای دیگرت را پاسخ دهد اما بعد از چند دقیقه انگار که چیزی یادش آمده باشد، میگوید: «چه نمایشگاهی؟ خودم بارها به نمایشگاه رفتهام. ملت که برای خریدن کتاب به نمایشگاه نمیروند. خیلیها فقط برای سرگرمی به آنجا میروند.»
خلوتتر از همه پنجشنبهها: پشت شیشه کتابفروشی انتشارات «مولی» کاغذی چسباندهاند با این محتوا که در طول مدت نمایشگاه، کتابهای کتابفروشی با تخفیف به فروش میرسد. به کتابفروشی که وارد میشوی بزرگی آن بیش از هر زمان دیگری به چشم میآید. شاید به این دلیل که بهجز صندوقدار و دو کتابفروش دیگر هیچکس دیگری آنجا نیست. کتابفروش میگوید که هرچند انتشارات مولی در نمایشگاه حاضر است اما این سومین سالی است که همزمان با نمایشگاه، کتابهای کتابفروشیشان را هم با تخفیف میفروشند. وی میگوید: «به درخواست مشتریهایمان این کار را میکنیم. خیلی از کسانی که به اینجا میآیند میگویند به دلیل شلوغی و بینظمی نمایشگاه، تمایلی برای رفتن به نمایشگاه ندارند و ما هم به خاطر آنها این کار را میکنیم.» اما عجیب است که کتابفروش میگوید نمایشگاه کتاب، دیروز و امروز به نسبت سالهای پیش به شدت خلوت بوده است. پس جمعیت کجا رفتهاند اگر در نمایشگاه هم نیستند؟ چند کتابفروشی دیگر از جمله «آگه» و «نیلوفر» هم از خلوت بودن نمایشگاه در دو روز اول میگویند. در حالی که به گفته آنها در این چند سال، پنجشنبه اول نمایشگاه همیشه شلوغترین روز کل نمایشگاه بوده اما امسال خبری از جمعیت سالهای گذشته نبوده است.
حتی حدودا تخمین میزنند که در مقایسه با سالهای پیش در همین روز، ۳۰ تا ۴۰درصد افت فروش داشتهاند. بهجز انتشارات مولی، کتابفروشی دانشگاه تهران و موسسه انتشارات «کیهان» هم برچسب تخفیف پشت شیشههایشان چسباندهاند. نزدیک میدان انقلاب تراکم جمعیت کمی بیشتر میشود اما باز هم خود میدان خلوتتر از پنجشنبههای دیگر است. بازارچه کتاب هم مثل کل انقلاب است. در کتابفروشی انتشارات «خجسته» هیچکس نیست و در «اختران» دو، سه مشتری دیده میشوند.درکریمخان: از کتابفروشیهای خیابان کریمخان، نشر «ثالث» در نمایشگاه حضور دارد و کتابفروشی آن نیز مثل روزهای عادی دایر است اما کتابفروشی «رود» که به کتابفروشی نشر «چشمه» چسبیده است، کاغذهایی را دورتادور شیشه ویترینش چسبانده با این عنوان: «غرفه نمایشگاهی نشر مرکز، نی، هرمس.» اما داخل کتابفروشی که میروی حتی خود کتابفروش هم در فروشگاه نیست و بعد از مدتی وارد کتابفروشی میشود.
در طبقه بالای کتابفروشی کتابهای تازهمنتشرشده نی، مرکز و هرمس به فروش میرسد. از پلهها که بالا میروی فقط یک نفر را در حال نگاه کردن به قفسهها میبینی اما به کتابفروشی چشمه که وارد میشوی اولین چیزی که توجهات را جلب میکند شلوغی کتابفروشی است. «چشمه» امسال برخلاف سال گذشته نه تخفیف کلی برای نمایشگاه دارد و نه برنامه خاصی در کتابفروشیاش تدارک دیده است اما کتابهای تازهمنتشرشده دیگر ناشران، روی میزهای تازههای کتاب قرار دارد و به فروش میرسد. یکی از مسوولان کتابفروشی چشمه میگوید که امسال بنا به دلایلی هیچ برنامه خاصی در طول برگزاری نمایشگاه ندارند و کتابفروشی مثل روزهای عادی به کار خود میپردازد.و ناشرانی که نیستند: امسال نیز نمایشگاه کتاب با چند غایب برگزار شد که از مهمترین آنها همین نشر چشمه است اما بهجز چشمه که امسال هم امکان حضور در نمایشگاه را نداشت، انتشارات «طهوری» هم ترجیح داده است در نمایشگاه امسال شرکت نکند و مسوول کتابفروشی طهوری دلیل آن را کامل نشدن عناوین جدید کتابهایشان برای نمایشگاه میداند و میگوید: «وقتی که فقط دو، سه عنوان جدید به نمایشگاه رسیده باشد، از نظر اقتصادی حضور یا عدم حضور در نمایشگاه چندان فرقی هم نمیکند.» مسوول کتابفروشی طهوری میگوید: «وقتی فهرست آثار جدیدمان کامل نیست، کتابهای قدیمیمان را در همین کتابفروشی هم میتوانیم بفروشیم و نیازی به حضور در نمایشگاه نیست.» بجز انتشارات طهوری، موسسه کتاب نشر «نیکا» هم از غایبان دیگر نمایشگاه است اما نشر «روزنه» هم امسال امکان حضور در نمایشگاه را نداشته است. با وجود اینکه نشر روزنه برای حضور در نمایشگاه ثبتنام کرده اما به دلایلی نامشخص اجازه حضور در نمایشگاه را نیافته و از این رو مسوولان روزنه در خود انتشارات، کتابهایشان را با تخفیف ارایه میدهند. دیگر ناشر غایب هم انتشارات «روشنگران و مطالعات زنان» است که همانند چند سال گذشته به خواست خود و در اعتراض به مناسب نبودن محل برگزاری نمایشگاه، در آن حضور نیافته است.
بحران شمشیری دولبه است: حکایت این روزهای کتاب در ایران، به گواه همه آنهایی که به نوعی با کتاب سروکار دارند، در یک کلمه کلیدی خلاصه میشود: بحران. اگر تا پیش از این، وضعیت ممیزی مهمترین مساله مولفان و ناشران کتاب بود، این روزها وضعیت بحرانی اقتصاد نشر نهتنها همه مولفان و ناشران، که حتی خوانندگان را نیز به طور بلاواسطهای تحتتاثیر قرار داده است. بحران نشر که همراه با نوسانات قیمت ارز و بالا رفتن قیمت کاغذ تشدید شد، با افزایش قیمت کتاب شکلی ملموس برای خوانندگان پیدا کرده اما این افزایش قیمت تنها بخش کوچکی از همه آن چیزی است که این روزها نشر کتاب در ایران با آن درگیر است. در این مدت افزایش قیمت کتاب بحثها و اعتراضهایی برانگیخته اما حسین کریمی، مدیر انتشارات نیلوفر، معتقد است: «کتاب در مقایسه با کالاهای دیگر کمترین افزایش قیمت را داشته و کسانی که به افزایش قیمت کتاب اعتراض میکنند، این مساله را نادیده میگیرند.» محمد حسینی، نویسنده و از مسوولان «نشر ثالث»، نیز افزایش قیمت نهایی کتاب را در مقایسه با قیمت کاغذ ناچیز میداند. به اعتقاد او «قیمت کاغذ از زمان بالا رفتن قیمت دلار تقریبا سهبرابر شده، اما ناشران هرگز قیمت کتابها را تا سهبرابر افزایش ندادهاند. قیمت کتابها حداکثر ۲۵ یا ۳۵درصد یا در مورد کتابهایی خاص ۴۰درصد افزایش داشته است چراکه ناشران در هزینههای خود صرفهجویی کردهاند و با کاستن از سود انتشار یک کتاب تلاش میکنند تا در این حرفه بمانند.» واقعیت هم این است که قیمت کتاب برخلاف بسیاری از کالاهای دیگر، هنوز به جایی نرسیده که طبقه متوسط امکان خرید آن را از دست بدهد و گواه این مساله هم تجدیدچاپ آثار گرانقیمتی است که به بازار کتاب عرضه میشود.
بازار کتاب در همه این سالها به نسبت کل جمعیت کشور، بازار به شدت کوچکی بوده و جمعیت دو، سههزارنفریای که کل این بازار را تشکیل میدادند، هنوز هم خریدار کتابهای منتشرشده هستند. البته گرانی اخیر کتاب شرایط را برای خریداران آن دشوارتر کرده اما گرانی کتاب را باید جزیی از وضعیت کلیتری دانست که این روزها بر اقتصاد ما حاکم است. در بستر این وضعیت کلی، نشر کتاب هم با بحران روبهرو شده و اقلیتی که بازار کتاب را تشکیل میدهند کتابهای کمتری را در مقایسه با گذشته خریداری میکنند. رضا رضایی، مترجمی که سالهاست به صورت پروژهای به ترجمه آثار کلاسیک ادبیات انگلستان میپردازد، معتقد است که «در شرایط فعلی خریدار کتاب با سختگیری بیشتری کتاب میخرد و با توجه به گرانی موجود، از میان کتابهای منتشرشده آثاری را انتخاب میکند که ضروریترند.» به گفته رضایی «برخی کتابهایی که در شرایط بحران نشر منتشر میشوند مناسب این دوران نیستند و باید در شرایطی دیگر به بازار میآمدند.
منظور کتابهایی است که اگر همین حالا آنها را نخوانی، چیزی هم از دست ندادهای. خواننده در این شرایط به سراغ این کتابها نخواهد رفت چراکه گرانی کتاب انتخابهای او را کاهش داده است.» اما در بحث از بحران نشر، گذشته از مساله افزایش قیمت کتاب، مساله مهمتر میتواند این باشد که این بحران چه تاثیری بر کیفیت کتابهای منتشرشده گذاشته است. محمد حسینی، معتقد است که ناشران حرفهای همچنان کتابهایی را منتشر میکنند که کیفیتهای لازم را داشته باشند. حسینی میگوید: «بحران نشر در کیفیت کتابهای منتشرشده تاثیر منفی نگذاشته، البته منظور من آثار ناشران شناختهشده و حرفهای است. ناشران در شرایط فعلی احتمالا کمی در انتخاب کتاب محتاطتر شدهاند؛ یعنی کتابهایی را انتخاب میکنند که یک نوع یقین نسبی از فروششان داشته باشند.» اما نگاهی به کلیت آثار تازه منتشر شده نشان میدهد که بخش قابلتوجهی از این آثار افت کیفیت داشتهاند. به عبارتی تعداد زیادی از آثاری که امروز منتشر میشوند، چه به لحاظ محتوایی و چه به لحاظ ظاهری و فنی، دارای دچار افت کیفیت شدهاند. محمدعلی جعفریه، مدیر انتشارات ثالث درباره انتشار ایندست کتابها میگوید: «برخی از ناشران در شرایط کنونی به سراغ انتشار آثاری میروند که حق تالیف اندکی داشته باشد. ضمن آنکه گرانی کاغذ موجب شده تا عدهای از هر کاغذی که در انبارها موجود است برای انتشار کتاب استفاده کنند. بالا رفتن هزینه تولید کتاب سبب شده تا برخی هزینههای ضروری انتشار یک اثر، مثل ویراستاری، حذف شود و همه این موارد کیفیت کتاب را پایین میآورند.» گرانی کاغذ باعث نوعی صرفه جویی در انتشار کتاب شده و این مساله از برخی جهات بر کیفیت کتابها اثر گذاشته است. برای مثال فونت برخی کتابهایی که در این مدت به چاپ رسیده کوچکتر از قبل شده است تا حجم بیشتری از نوشته در یک صفحه کاغذ جا بگیرد.
اما از عوارض دیگر گرانی کاغذ و کتاب، کاهش تیراژهای کتاب است. هرچند نمیتوان حکمی کلی در این مورد صادر کرد و هنوز هم برخی آثار با تیراژ بالاتری چاپ میشوند، اما به طور کلی تیراژ کتابها کاهش یافته و امروز تیراژ هزار نسخه برای چاپ اول یک کتاب چندان عجیب نیست. با این حال کاوه میرعباسی، مترجمی که این روزها روی ترجمه سهگانه مرزی کورمک مک کارتی کار میکند، میگوید که «از برخی کتابفروشان شنیدهام که فروش و تیراژ رمانهای عامه پسند همچنان مثل گذشته است.» علیرضا رییس دانایی، مدیر موسسه انتشاراتی نگاه، هم در مورد فروش این کتابها میگوید: «هرچند که آمار دقیقی در اینباره ندارم اما به احتمال میتوان فروش این آثار را مثل گذشته دانست، چون وجه سرگرم کنندگی همواره جاذبههای خاص خود را دارد.» به رغم همه این مسایل، این اولین بحران نشر در ایران نیست و احتمالا آخرین آن هم نخواهد بود. بحران فعلی یک روز به پایان خواهد رسید و پس از آن بسیاری از مسایلی که این روزها بازار نشر کتاب درگیر آن است از میان خواهد رفت. با در نظر داشتن یک دورنمای کلی از شرایط نشر کتاب، چگونگی پشت سر گذاشتن این بحران مهمتر از وجود آن است. رضا رضایی که در همین شرایط بحرانی فعلی به ترجمه میپردازد و اتفاقا ترجمههایش به چاپهای چندم هم میرسد، در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان بدون تن دادن به تنزل کیفیت کتاب، این بحران را پشت سر گذاشت، میگوید: «بحران شمشیری دو لبه است. عدهای از این بحران به عنوان یک فرصت استفاده میکنند و برای گذر از آن کیفیت کار خود را بالا میبرند، اما عدهای با کارهای بدون کیفیت، تنها به ابتذال بحران دامن میزنند.
بحران عدهای را به سمت کارهای کیفیتر سوق میدهد و عدهای را هم به سمت کارهای شتابزده و بیکیفیت. پرسش اساسی میتواند این باشد که چه کسی بعد از بحران برنده خواهد بود؟ بدون شک کسی که در دل بحران کار کیفیتر و جدیتر انجام دهد، بعد از بحران برنده است. بعد از بحران، عدهای دارای سرمایه فکری و آثار درخور زیادیاند اما عدهای که در اکثریت هم هستند فاقد سرمایه خواهند بود. این شاید نوعی توصیه یا دادن امید به کسانی است که به این پرسش فکر میکنند و هنوز معتقد به انجام کار باکیفیتاند. من کتابهای منتشرشده را میبینم و نمایشگاه کتاب امسال را هم دیدهام. در فضای موجود کسی چندان اهمیتی به انجام کار کیفی نمیدهد. اما به هرحال برخی از ناشران همچنان آثار باکیفیت منتشر میکنند و شرایط بحرانی تاثیری بر کار آنها نداشته است. هرچند همه تمهیداتی برای خروج از بحران میاندیشند اما عده کمی هستند که در شرایط بحرانی به کیفیت بهتر فکر میکنند. مساله این است که بحران تنها بازنده ندارد بلکه برندگانی هم دارد هرچند که برندگان در اقلیتاند.» رضایی میگوید: «در این شرایط به جای گریه و ناله سر دادن کارهای دیگری هم میتوان انجام داد. باید به دنبال راهحل گشت. ما در کار نشر کتاب، راه کوتاه و آسان نداریم بلکه راه درازمدت و استراتژیک داریم. هنوز هم ناشرانی هستند که در راه دوم پیش میروند و فاصله خود را با دیگران بیشتر میکنند. اینها و نویسندگان و مترجمانی که معتقد به کیفیت اثرند، برندگان بحراناند.»
بربساطی که بساطی نیست
سطری از شعر نیما یوشیج
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست