دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

۳۰۰اسپارتی‌ و۱۰دانشجوی تاریخ ایران باستان


۳۰۰اسپارتی‌ و۱۰دانشجوی تاریخ ایران باستان

هنگامی که فیلم آمریکایی ۳۰۰ به نمایش درآمد و موج مخالفت ایرانی‌ها را در سراسر جهان برانگیخت، بسیاری اعتقاد داشتند چنین واکنشی ضرورت ندارد و این فیلم سخیف‌تر و کوچک‌تر از …

هنگامی که فیلم آمریکایی ۳۰۰ به نمایش درآمد و موج مخالفت ایرانی‌ها را در سراسر جهان برانگیخت، بسیاری اعتقاد داشتند چنین واکنشی ضرورت ندارد و این فیلم سخیف‌تر و کوچک‌تر از آن است که مورد اعتراض قرار بگیرد و خوراک تبلیغاتی برایش فراهم شود.

با نگاهی گذرا به عناوین نه چندان زیاد کتاب‌ها و آثار منتشر شده تاریخی، فرهنگی، ادبی و هنری به آسانی متوجه می‌شویم که واقعا در این زمینه کم‌کاری کرده‌ایم. واقعا چند رمان، نمایشنامه، فیلم یا اثر مکتوب را می‌توانیم نام ببریم که در آنها گذشته تاریخی ما بازتاب یافته است.

از یاد نبریم که در طول ۲۵۰۰ سال گذشته، ایران دژ نخستین رویارویی شرق و غرب بوده است و اگر ایرانیان نبودند، چه‌بسا خاور زمین، سال‌ها پیش از این در برابر مهاجمان آن سوی دریای مدیترانه سر فرود می‌آورد و حالا اگر غربی‌ها به تاریخ کشور ما می‌تازند، مقصود آنها تنها تخطئه گذشته ایران نیست و بیشتر از هر چیز، امروز ما را هدف قرار داده‌اند.

رقابت ایران با یونان و بعدها با روم و در کل با جهان غرب، در طول تاریخ وجود داشته و امروز نیز ادامه دارد. این رویارویی از هزاران سال پیش از سوی غربی‌ها به عرصه فرهنگ و هنر راه یافته و ما چند هزار سال است که از آن غفلت کرده‌ایم.

چند تراژدی با عنوان «پارسیان» که ۲۵۰۰ سال پیش از سوی شاعران یونانی پدید آمد، آغازگر این رویارویی فرهنگی بود که امروز در قالب‌های رمان، فیلم، عکس، پژوهش‌های تاریخی و ... پی گرفته می‌شود. اما از این سو، ما تقریبا دست روی دست گذاشته‌ایم و عرصه را به حریف واگذار کرده‌ایم.

در همان زمان که فیلم ۳۰۰ روی پرده‌های سینما جا خوش کرده بود، در نشستی پژوهشی در دانشگاه تهران، دکتر میرجلال‌الدین کزازی، عنوان کرد که ریشه توهین‌ها و دشنام‌های جاری در آثار مکتوب و تصویری غرب علیه ایران را باید در تحریف‌های تاریخ‌نگاران یونانی یافت که روایتی پردروغ را از تاریخ ارائه کرده‌اند؛ مورخانی چون هرودوت که واقعیت را قلب کرده و سنگ بنای دروغ‌پردازی را نهاده‌اند.

امروز هر اهل ادب و هنری در ایران اگر بخواهد گذشته دور یا نزدیک کشورش را در اثر خود روایت کند، با کمبودها و کاستی‌ها در عرصه پژوهش‌های تاریخی روبه‌رو می‌شود، اما تحقیق تاریخی را چه کسانی جز دانش‌آموختگان دانشگاهی می‌توانند به انجام برسانند؟

آیا دانشگاه‌های ما در این زمینه کار کرده‌آند و به تعداد مورد نیاز کارشناس و پژوهشگر تربیت کرده‌اند؟

چند روز پیش، کنکور سراسری در ایران برگزار ‌شد و پیش از آن، دفترچه انتخاب رشته مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه‌ها منتشر شد. مراجعه به این دفترچه، واقعیتی تاسف‌بار را نشان می‌دهد.

تمام دانشگاه‌های ایران تنها ۱۰ دانشجوی تاریخ ایران باستان را در مقطع کارشناسی ارشد می‌پذیرند. به عبارت دیگر ، هر سال در دوره روزانه تحصیل در دانشگاه‌های سراسری، تنها ما توان پذیرش ۱۰ دانشجوی پژوهشگر در تاریخ ایران باستان را داریم و نه بیشتر.

اگر ما نتوانیم تصویری روشن از گذشته ایران را در پژوهش‌های تاریخی خود ارائه کنیم ، چگونه انتظار داریم هنرمندان بتوانند در آثار خود به این موضوع بپردازند. کار هنری بدون پشتوانه کار تاریخی ، راه به جایی نخواهد برد و تا دیر نشده باید به حال صف‌آرایی نابرابر ۱۰ دانشجوی تاریخ ایران باستان در برابر ۳۰۰ جنگجوی اسپارتی فکری کنیم و به امر آموزش و تحقیق در عرصه تاریخ ایران بها دهیم.