جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

امام مصلح


امام مصلح

اصلاح طلبی مبنای کردار علوی

علی در زمان خود تنها بود و امروز نیز تنهاست چون ما با همه ادعاهای گزاف‌مان از اصلاحات علوی دور مانده‌ایم، بر سر سفره علی نشسته‌ایم اما راه علی را فراموش کرده‌ایم. اگر راه علی در میان ما زنده بود تضاد طبقاتی در جامعه به اصطلاح اسلامی بیداد نمی‌کرد و فساد اخلاقی و اقتصادی جامعه را متعفن نکرده بود

اندوخته سرای آخرت به دست آورد و باطن خویش پاکیزه ساخت و سرای آخرت بیاراست، برای روزی که از این جهان رخت برمی‏بندد و بدان راه پرخطر گام می‏نهد و برای هنگام نیازمندی و جای تنگدستی، تا سبب پشتگرمی او شود، زادراه مهیا ساخت و برای آن سرای، که جای اقامت ابدی اوست، پیشاپیش بفرستاد. پس ای بندگان خدای، از خدای بترسید و آن کنید که شما را برای آن آفریده است و از او بیمناک باشید بدان حد که شما را از خود بیم داده است.تا شایسته آن نعمت جاوید شوید، که برای شما مهیا کرده است تا وعده‌یی که به بندگان خود داده برآورد، که وعده او همواره راست است و از بیم رستاخیز او دور باشید» (خطبه ۸۳) .

پس ای بندگان خدا از خدا بترسید چونان خردمندی که اندیشه معاد، قلب او را تسخیر کرده و بیم از عذاب، پیکرش را رنجور داشته و شب زنده‏داری‌ها آن خواب اندک را هم از او ربوده است و امید رحمت پروردگار در گرماگرم روز تشنه‏اش داشته و پارسایی‌اش از شهوات دور داشته و ذکر خدا زبانش را به جنبش درآورده و تا از خشم او در امان ماند، در پس سپر خوف از او پنهان شده. از هر اندیشه که از راه روشن الهی‌اش باز دارد، دوری گزیده و تا به سر منزل مقصود رسد، بهترین و راست‏ترین راه‌ها را برگزیده است و هیچ فریبی او را از راه حق منحرف نساخته و امور شبهه‌ناک از نظرش پنهان نمانده. پیروز است، زیرا مژده بهشتش داده‏اند و نعمت‌های لایزال خداوندی، و خواب خوش در گور، و ایمنی در روز رستاخیز. ستوده کسی است که از گذرگاه دنیای زودگذر به نیکنامی گذرد و خوشبخت کسی است، که توشه سرای آخرت پیش فرستد و از خوف خدا به اعمال نیکو شتابد و در آن روزها، که مهلتش داده‏اند، از پای ننشیند و در طلب خشنودی خداوند رغبت نشان دهد و در گریز از خشم او چالاکی ورزد. امروز که در دنیاست در اندیشه فردای قیامت باشد و پیش از آنکه رخت از این جهان بکشد، احوال آخرتش را به عیان بنگرد. بهشت، پاداش عمل نیکوکاران را کافی است و عذاب آتش، کیفر بدکاران را بسنده است، زیرا خداوند هم انتقام کشنده است و هم یاری‌دهنده و کتاب خدا هم حجت آورد و هم به داوری کشد.» (خطبه ۸۳) در این خطبه حضرت قطب الاقطاب العارفین خصوصیات متقین و نشانه‌های تقوا را بیان کرده‌اند. نشانه‌های تقوا خشوع، تحذیر، خوف، امید، طلب خیر، پند‌پذیری، تهجد و آخرت‌اندیشی است و خصوصیات متقین پیروی از عقل معاد، اهل یقین و دایم‌الذکر بودن است. «الا و ان الخطایا خیل شمس حمل علیها اهلها و خلعت لجمها فتقحمت بهم فی النار. الا و ان التقوی مطایا ذلل حمل علیها اهلها و اعطوا ازمتها فاوردتهم الجن (خطبه ۱۶)؛ همانا خطاها و گناهان و زمام را در اختیار هوای نفس‏[قرار]دادن، مانند اسب‌های سرکش و چموشی است که لجام از سر آنها بیرون آورده شده و اختیار از کف سوار بیرون رفته باشد و عاقبت اسب‌ها سوارهای خود را در آتش افکنند. و مثل تقوا مثل مرکب‌های رهوار و مطیع و رام است که مهارشان در دست سوار است و آن مرکب‌ها با آرامش سوارهای خود را به سوی بهشت می‏برند. در این خطبه تقوا به عنوان یک حالت معنوی که اثرش ضبط و مالکیت نفس است ذکر شده است. لازمه بی‏تقوایی ضعف در برابر هواهای نفسانی است. انسان در آن حالت مانند سوار زبونی است که از خود اختیاری ندارد و این مرکب است که به هر جا که دلخواهش هست می‏رود.

لازمه تقوا قدرت اراده و شخصیت معنوی داشتن و مسلط بر رفتار خود بودن است. «ان تقوی‌الله حمت اولیاء‌الله محارمه و الزمت قلوبهم مخافته حتی اسهرت لیالیهم و اظمأت هواجرهم (خطبه‏ ۱۱۳)؛ تقوای الهی اولیای خدا را در حمایت خود قرار داده، آنان را از تجاوز به حریم منهیات الهی باز داشته است و ترس از خدا را ملازم دل‌های آنان قرار داده است، تا آنجا که شب‌هایشان را بی‌خواب (به سبب عبادت) و روزهایشان را بی‌آب (به سبب روزه) گردانیده است.»تقوا ملکه‌یی است مقدس و نیرویی معنوی است که پرهیز از محرمات الهی و همچنین ترس از خدا، از لوازم و آثار آن است. «فان التقوی فی الیوم الحرز و الجنه و فی غد الطریق الی الجنة (خطبه‏ ۲۳۳)؛ همانا تقوا در امروز دنیا برای انسان به منزله یک حصار و به منزله یک سپر است و در فردای آخرت راه به سوی بهشت است.»تقوا سپری است که انسان را از گزند رسیدن در امان نگه می‌دارد و رستگاری ابدی را برای انسان میسور می‌سازد. در خطبه ‏۱۵۶ تقوا را به پناهگاهی بلند و مستحکم تشبیه فرموده که دشمن قادر نیست در آن نفوذ کند. تقوا حفاظ و پناهگاه است نه زنجیر و زندان و محدودیت. بسیارند کسانی که میان «مصونیت» و «محدودیت» فرق نمی‏نهند. قدر مشترک پناهگاه و زندان «مانعیت» است، اما پناهگاه مانع خطرهاست و زندان مانع بهره‏برداری از موهبت‌ها و استعدادها. لذا مولی الموحدین (ع) می‏فرماید: (خطبه‏ ۱۵۷)؛ بندگان خدا! بدانید که تقوا حصار و بارویی بلند و غیر قابل تسلط است، و بی‏تقوایی و هرزگی حصار و بارویی پست است که مانع و حافظ ساکنان خود نیست و آن کس را که به آن پناه ببرد حفظ نمی‏کند. همانا با نیروی تقوا نیش گزنده خطاکاری‌ها بریده می‏شود. در خطبه ۲۲۱ می‏فرماید: فان تقوی‌الله مفتاح سداد و ذخیرة معاد و عتق من کل ملکة و نجاة من کل هلکة؛ همانا تقوا کلید درستی و توشه قیامت و آزادی از هر بندگی و نجات از هر تباهی است. ایقظوا بها نومکم و اقطعوا بها یومکم و اشعروها قلوبکم و ارحضوا بها ذنوبکم... الا فصونوها و تصونوا بها (خطبه۲۲۳)؛ خواب خویش را به وسیله تقوا تبدیل به بیداری کنید و وقت خود را با آن به پایان رسانید و احساس آن را در دل خود زنده کنید و گناهان خود را با آن بشویید... همانا تقوا را صیانت کنید و خود را در صیانت تقوا قرار دهید. و هم می‏فرماید: اوصیکم عباد‌الله بتقوی‌الله فانها حق‌الله علیکم و الموجبه علی‌الله حقکم و ان تستعینوا علیها بالله و تستعینوا بها علی‌الله (خطبه‏ ۲۳۳.)؛ بندگان خدا! شما را سفارش می‏کنم به تقوا. همانا تقوا حق الهی است بر عهده شما و پدید آورنده حقی است از شما بر خداوند. سفارش می‏کنم که با مدد از خدا به تقوا نایل شد و با مدد تقوا به خدا برسید. در این وصیتنامه بایدها و نبایدها و جنبه‌های ایجابی و سلبی کرداری بیان شده است. کلید سلوک معنوی تقوا ست و سم و مانع سلوک معنوی دنیاطلبی است. حق گویی و آخرت گرایی شاقول حرکت معنوی است. سالک علاوه بر ارتباط معنوی با حضرت محبوب باید در صحنه فعالیت اجتماعی حضور داشته باشد و دشمن ستمگران باشد و یاور مظلومان. حرکت و فعالیت اجتماعی سازنده مبتنی بر نظم و قاعده‌مندی است. اصلاح بین مردم از رفتارهای شاخص سالکان الهی است.

ایتام آسیب‌پذیرترین بخش‌های اجتماعی هستند که مومنین باید مددکار و ناجی آنها از جهات اقتصادی، علمی و معنوی باشند. قرآن منشور همه ابعاد زندگی فردی، اجتماعی، و معنوی انسان است. آگاهی و عمل به آن از ضروریات غیرقابل اغماض سلوک است. از بین عبادات نماز از آن جهت که جامع جمیع حسنات است به عنوان عمود دین بر اقامه آن تاکید شده است. بر مراقبت از حج به مثابه بهترین عبادت فردی و اجتماعی تاکید شده است. در حج فرد و اجتماع مسلمین با ملائکه و حضرت حق در مکان مقدس در زمان و مکان معین در تعامل سازنده قرار می‌گیرند که حاصل آن تحول معنوی فرد و جمع و تجدید هویت دینی و معنوی است.

در فراز آخر حضرت بر جهاد مالی، دفاعی و فرهنگی در راه خدا تاکید می‌کنند. سپس مومنین را دعوت به ترابط و پیوند اجتماعی و انفاق می‌کنند. پس از آن حضرت امر به معروف و نهی از منکر را ضامن اصلی ادامه حکومت ارزش‌های الهی و مکانیسم نظارت و اصلاح سیاسی و اجتماعی بیان می‌کنند و شدیدا هشدار به عواقب وخیم ترک آن که مستولی شدن بدکاران بر ارکان حکومت و جامعه است، می‌کنند.

فی‌الاجمال حضرت در این منشور علوی سالکان را دعوت به تقوا، اجتناب از دنیاپرستی، حق‌گویی، اعانت مظلومین، نظم، اصلاحات، حمایت از ایتام، رعایت حقوق قرآن، اقامه نماز، حج، جهاد همه‌جانبه، وحدت اجتماعی، امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند. (وصیت امام علیه‌السلام به حسن و حسین علیهماالسلام پس از ضربت ابن‌ملجم که لعنت خدا بر او باد است که در ماه رمضان سال ۴۰ هجری در شهر کوفه مطرح فرمود. نامه ۴۷ نهج‌البلاغه): «شما را به تقوای الهی سفارش می‏کنم و وصیت می‏کنم که در طلب دنیا مباشید،

هر چند، دنیا شما را طلب کند، بر هر چه دنیایی است و آن را به دست نمی‏آورید یا از دست می‏دهید، اندوه مخورید. سخن حق بگویید و برای پاداش آخرت کار کنید. ظالم را دشمن و مظلوم را یاور باشید. شما دو تن و همه فرزندان و خاندانم را و هر کس را که این نوشته به او می‏رسد، به ترس از خدا و انتظام کارها و آشتی با یکدیگر سفارش می‏کنم. که از رسول خدا (صلی‌الله علیه و‌اله) شنیدم که می‏گفت: آشتی با یکدیگر برتر است از یک سال نماز و روزه. خدا را، خدا را، درباره یتیمان. مباد آنها را روزی سیر نگه دارید و دیگر روز گرسنه و مباد که در نزد شما تباه شوند. خدا را، خدا را، درباره همسایگان، همسایگان، سفارش شده پیامبرتان (صلی‌الله علیه و‌اله) هستند. رسول‌الله (صلی‌الله علیه و‌اله) همواره درباره آنان سفارش می‏کرد، به گونه‏یی که گمان بردیم که برایشان میراث معین خواهد کرد. خدا را، خدا را، درباره قرآن، مباد که دیگران در عمل کردن به آن بر شما پیشی گیرند. خدا را، خدا را، درباره نماز، که نماز ستون دین شماست. خدا را، خدا را، درباره خانه پروردگارتان. مباد تا هستید آن را خالی بگذارید که اگر زیارت خانه خدا ترک شود، شما را در عذاب مهلت ندهند. خدا را، خدا را، درباره جهاد به مال و جان و زبان خود در راه خدا، بر شما باد پیوند با یکدیگر و بخشش به یکدیگر و زنهار از پشت کردن به یکدیگر و بریدن از یکدیگر.

امر به معروف و نهی از منکر را فرو مگذارید، که بدترین کسانتان بر شما سروری یابند و از آن پس، هر چه دعا کنید به اجابت نرسد.» علی (ع)در زمان خود تنها بود و امروز نیز تنهاست چون ما با همه ادعاهای گزاف‌مان از اصلاحات علوی دور مانده‌ایم، بر سر سفره علی نشسته‌ایم اما راه علی را فراموش کرده‌ایم. اگر راه علی در میان ما زنده بود تضاد طبقاتی در جامعه به اصطلاح اسلامی بیداد نمی‌کرد و فساد اخلاقی و اقتصادی جامعه را متعفن نکرده بود. شب‌های قدر فرصت مناسبی است که سیاسیون و صاحبان قدرت در خلوت خود به نقد و ارزیابی عملکرد خود بر اساس ارزش‌های علوی بپردازند و با شهید رمضان بیعت کنند که از فردا جبران مافات می‌کنند و حقوق مردم را ادا می‌کنند. راه توبه و راه اصلاحات باز است. تا دیر نشده است به سوی علی و اصلاحات علوی بازگردیم تا همچون اول انقلاب، عطر دل‌انگیز دوستی، صداقت، جوانمردی، وحدت، معنویت و ایثار فضای جامعه را پر کند.