دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
داود گوژپشت
نه، نه، هرگز من دنبال اینکار نخواهم رفت. باید بهکلی چشم پوشید. برای دیگران خوش میآورد در صورتیکه برای من پر از درد و زجر است. هرگز، هرگز... داود زیر لب با خودش میگفت و عصای کوتاه زردرنگی که در دست داشت به زمین میزد و به دشواری راه میرفت مانند اینکه تعادل خودش را به زحمت نگهمیداشت. صورت بزرگ او روی قفسه سینه برآمدهاش میان شانههای لاغر او فرو بود، از جلو یک حالت خشک، سخت و زننده داشت: لبهای نازک بهم کشیده، ابروهای کمانی باریک، مژههای پائین افتاده، رنگ زرد، دستهای دراز بیتناسب، کلاه گشادی که روی سرش فرو کرده بود، بهخصوص حالت جدی که بهخودش گرفته بود و عصایش را به سختی به زمین میزد بیشتر او را مضحک کرده بود.
او از سر پیچ خیابان پهلوی انداخته بود در خیابان بیرون شهر و بهسوی دروازه دولت میرفت نزدیک غروب بود، هوا کمی گرم بود. دست چپ جلو روشنائی محو این پایان غروب، دیوارهای کاهگلی و جرزهای آجری در خاموشی سر بهسوی آسمان کشیده بودند.
عنوان | فایل | |
---|---|---|
داود گوژپشت | application/pdf davood_Goojposht.pdf 65 KB |
دانلود |
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
اسرائیل ایران آمریکا شورای نگهبان مجلس شورای اسلامی انتخابات دولت حسین امیرعبداللهیان حجاب جنگ دولت سیزدهم حسن روحانی
فضای مجازی قتل هواشناسی تهران شهرداری تهران شورای شهر تهران سیلاب سامانه بارشی آموزش و پرورش سازمان هواشناسی باران شهرداری
خودرو بانک مرکزی بازار خودرو قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو دلار یارانه مسکن ایران خودرو حقوق بازنشستگان تورم
تلویزیون مهاجرت مدرسه نمایشگاه کتاب سینمای ایران دفاع مقدس صدا و سیما مسعود اسکویی صداوسیما موسیقی سریال مهران غفوریان
معماری
رژیم صهیونیستی غزه حماس فلسطین جنگ غزه روسیه اوکراین امیرعبداللهیان طوفان الاقصی ایالات متحده آمریکا نوار غزه جنگ اوکراین
فوتبال استقلال لیگ برتر جواد نکونام رئال مادرید عبدالله ویسی سپاهان بارسلونا بازی لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس
باتری گوگل آیفون اینستاگرام مایکروسافت سامسونگ اپل عکاسی ناسا
ویتامین چای کاهش وزن توت فرنگی سیگار فشار خون کبد چرب