جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
مجله ویستا

تو بمیر تا من بمانم


تو بمیر تا من بمانم

صحنه این کاریکاتور در یک گلزار اتفاق می افتد مردی در حالت نشسته تفنگی را روی دوش خود قرار داده و در حال نشانه به سمت فردی است که در مقابل او ایستاده است سرهای گل ها به سمت راست مایل و خم شده اند ماه در آسمان نورافشانی می کند شخصیت ایستاده در تصویر دهان را روی لوله تفنگ قرار داده و در حال نواختن نی با لوله تفنگ است

دوران ما زمانه ای است که میان دو تفکر / یکی قائل به حذف و دیگری معتقد به هستی قرار گرفته است.

نگاهی به وقایع و رویدادهای موجود در جهان امروز و در مقیاسی کوچک تر / ایران امروز/ این نظریه را به اثبات می رساند که برخی هستی خود را در نیستی دیگران می بینند.

فقر در اندیشه / کاهش آستانه تحمل مخالف و بسیاری علل دیگر زمینه بروز و رشد این نوع تفکر را در یک جامعه فراهم می آورد.

کاریکاتوری از "کامبیز درم بخش" که در شماره ۱۱۲ ماهنامه گل آقا به چاپ رسیده است گویای واقعی این جریان است.

● توصیف ظاهری اثر:

صحنه این کاریکاتور در یک گلزار اتفاق می افتد. مردی در حالت نشسته / تفنگی را روی دوش خود قرار داده و در حال نشانه به سمت فردی است که در مقابل او ایستاده است.

سرهای گل ها به سمت راست مایل و خم شده اند. ماه در آسمان نورافشانی می کند.

شخصیت ایستاده در تصویر / دهان را روی لوله تفنگ قرار داده و در حال نواختن نی با لوله تفنگ است.

● تجزیه و تحلیل عناصر بصری:

آثار کامبیز درم بخش در اکثر موارد اجرایی "خطی" دارند. خط های خلاصه شده و موثر که در مناسب ترین قسمت ها گذاشته می شوند و در نهایت اثری ماندگار می آفرینند.

مضمون این کاریکاتور به همراه اجرای ساده آن احساسی شاعرانه به مخاطب می دهد.

فضای این اثر از کنتراست های سیاه و سفید خالی است اما چگونه است که چشم در تمام تصویر به گردش در می آید و احساس ملال و خستگی را بر چشمان بیننده نمی نشاند؟

استفاده درم بخش از فرم های مختلف خطی به این مساله کمک کرده است.

از لحاظ طبقه بندی / اثر کامبیز جزو آثار فیگوراتیو قرار می گیرد.

عنصر انسان در این کاریکاتور / نقطه اساسی آن است.

استفاده کاریکاتوریست از خطوط عمودی / افقی و منحنی در آناتومی شخصیت های اثرش به حرکت تصویر کمک کرده است.

تکرار ساقه های گل در یک جهت و تشکیل گلبرگ های آن از نقاط نزدیک به هم باعث تنوع و گردش چشم در کاریکاتور شده است.

کامبیز از یک ترکیب بندی مثلثی شکل استفاده کرده است. مثلث قائم الزاویه ای که قائده اش خط افق و زمینه / ارتفاعش عرض کادر تصویر و وتر آن امتداد سرهای دو شخصیت کاریکاتور است که یکی نشسته و دیگری ایستاده است.

اما قرار دادن عنصر ماه در سمت چپ تصویر باعث شده تا این مثلث قائم الزاویه در قسمت چپ اثر نیز به نوعی آفریده شود. درم بخش که برایش عکس العمل شخصیت ایستاده اثر مهم بوده آن را در نقطه طلایی سمت راست بالای کادر قرار داده است.

کاریکاتوریست برای نشان دادن تعالی شخصیت مرد سمت راست/ او را به حالت ایستاده قرار داده و کوچکی و کم اهمیتی شخصیت دیگر کارش را با نشاندن او در تصویر به مخاطب القا کرده است.

گلزار میتواند سمبل دنیایی باشد که به آن با نگاهی ایده آلیستی نگریسته می شود. دنیایی که برخی با خشونت ورزی در صدد زشت جلوه دادن آن هستند.

تفنگ سمبل خشونت است که انسانی خشونت طلب علیه انسانی دیگر نشانه رفته است. لوله تفنگ در این جا با حرکتی شگفت انگیز از سوی مرد ایستاده / استعاره از نی به خود می گیرد. نی در ادبیات ما دارای بار معنایی عمیقی است.

انسانی که مورد خشونت واقع شده است با این حرکت خود انسان خشونت طلب را دعوت به آرامش می کند و قصد دارد تا نوای روحبخش نی را در فضای گلزار طنین انداز کند.

اثر درم بخش فاقد رنگ است اما بار معنایی آن / چنان رنگ و روحی به مخاطب می بخشد که بیننده هیچ کمبودی را احساس نمی کند.

این اثر درم بخش به نوعی دارای یک اکسپرسیون باطنی است.

● تفسیر اثر:

تقابل دو دیدگاه رایج در دنیای ما موضوع اصلی این کاریکاتور است.

آن که خشونت می ورزد و آن که مهر / محبت / دوستی و تفاهم می بخشد.

کامبیز درم بخش در این اثر / دنیا را به مانند گلزاری می بیند که در حالت عادی تمامی انسان ها باید به شکلی مسالمت آمیز در آن زیست کرده و از فضای آن لذت ببرند. اما ناگاه انسانی به تبعیت از شیطان درون خود بر انسانی بی گناه / تفنگ خشونت را نشانه می رود. او می خواهد انسان مقابلش را از تنفس در این گلستان محروم کند.

در واقع درم بخش دنیا را زیبا می بیند اما خشونت پیشگان را عامل زشتی این فضا معرفی می کند.

اما چه عواملی سبب این خشونت می شوند؟

شاید حس طمع آدمی از آن که: "این منم که باید از تمامی امکانات دنیوی سود ببرم و هیچ کس دیگر حق استفاده از آن را ندارد" آدمی را به سوی خشونت ورزی سوق می دهد.

شاید آدمی وجود نیرویی دیگر در کنار خود را سبب ساز تنگی فضا برای خود پنداشته و ناگاه به این فکر می افتد که تنها راه ممکن / حذف دیگری است.

اما برخی اوقات پیش می آید که به لحاظ عقلی / منطقی و استدلالی / آدمی نمی تواند پاسخگوی شخص مقابل خود باشد و این جاست که برای اثبات قدرت خود به نفی کامل و حذف دیگری می پردازد.

این خشونت رایج در دنیای ما عوامل مختلفی دارد ولی آن گونه که کامبیز درم بخش از این اثرش به شکلی غیر مستقیم به بیننده انتقال داده است / کسانی ایستاده قامت و استوار می مانند که در مقابل خشونت رایج / نوای دوستی و تفاهم را در گلستان جهان طنین انداز می کنند.

هادی حیدری