دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
بردلی؛ منتقد نظریات اصالت فایده و لذت
فرانسیس هربرت بردلی Francis Herbert Bradley (۱۸۴۶- ۱۹۲۴) از نظریه پردازان فلسفه اخلاق در قرن بیستم می باشد. نظریه او در مبنا نزدیک به نظریه اخلاقی "توماس هیل گرین" است. غایت و نهایت اخلاق در رویکرد اخلاقی بردلی، تحقق "خود" به صورت یک کل نامتناهی است. یعنی اخلاق به معنی تحقق بخشیدن نفس اصیل است.
در لسان بردلی نفس اصیل یک امر نامتناهی می باشد. به عبارت ساده تر اخلاق، خواهان تحقق نفس به عنوان یک عضو یا جزئی از کل نامتناهی است. این اتفاق در دیدگاه بردلی تنها ازطریق مستحیل شدن نفس در امر مطلق امکان پذیر بوده و در اخلاقِ محدود به "من" قابل تحقق و دست یافتنی نخواهد بود.
نظریه بردلی نوعی از نظریه تحقق نفس است که نفس در مسیر تلاش برای تحقق خویش، خود را به تعالی و تکامل می رساند. اخلاق در منظر بردلی، همنوایی صرف با هنجارها و معیارهای اجتماع نیست. بلکه به زعم وی اخلاق، تعارض ها و تناقض هایی را شکل خواهد داد که در سطح اخلاق محض قابل حل نیست. وی معتقد است فلسفه اخلاق از طریق عضویت در جامعه سیاسی ممکن است به صورت ناقص و محدود تحقق پذیرد. امّا این اخلاق هرگز به نحو کمال نخواهد رسید.
بردلی در سال ۱۸۷۹ کتاب تحقیقات اخلاقی خود را به طبع رسانید. در اثر بردلی می توان ردّ پای اندیشه هگل را یافت که به صورت دیالکتیکی تدوین گشته است. وی در کتاب خویش از تعابیر و استعاره های خود گذشتگی، علاقه فردی، خود خواهی، جایگاه نفس و وظایف آن سود جسته است.
نهایت و غایت اخلاق در نزد بردلی شکوفایی و کمال شخصیت انسانی در بستر اجتماع است. وی فقط به انسان فردی نظر نداشته و منظور او از شکوفایی، صرفاً شکوفایی فردی نمی باشد. وی در این زمینه اظهار می دارد: "انسان، انسان نیست مگر اجتماعی شود. ولی آن قدرها هم فراتر از حیوان نمی رود مگر اینکه فراتر از اجتماعیِ صرف باشد". وی بر این باور است که وظایف شخص را جایگاه او، و جایگاه او را جامعه و نظام اخلاقی که فرد محصول آن است مشخص می سازد.
بردلی در مورد ارتباط دین با اخلاق بر این باور است که دنیای امروز از لحاظ دینی از خداوند و دیانت غریبه تر و بیگانه تر گشته و انسان ها غرق در دریای گناه و معصیت گردیده اند. وی در دنیا قائل به دو قطب آشکار متناهی و نا متناهی گشته است. خداوند، مظهر نا متناهی بودن و نفس بشر، نماد قطب متناهی است.
بردلی معتقد است که علی رغم جدایی انسان با خدا، در نهایت امر، این دو قطب به اتحاد کامل خواهند رسید و وجدان دینی بشر به تکامل و تعالی خواهد رسید. یعنی انسان های گناهکار به ندامت و پشیمانی رسیده و مورد مغفرت و پذیرش آفریدگار قرار خواهند گرفت. وی این مرحله را غایت القصوای بشر نامیده و آن را قابل تحقق و دست یافتنی می داند.
بردلی در مورد نظریه سود گروی و اصالت لذت، دیدگاه مخالف داشته و مبنای رویکرد لذت گرایی را مورد تخطئه و خدشه قرار می دهد. وی استدلال می کند که رویکرد لذت گرایی برای تمییز و تشخیص خوب از بد و خیر از شر تنها یک معیار کمّی داشته و فاقد معیار کیفی
می باشد. طبق این معیار، عملی اخلاقی است که بیشترین لذت را در فاعل فراهم آورد. از این رو "میل" درصدد برآمد تا معیاری کیفی برای جنبش اصالت لذت به دست آورد. و حال آنکه معیار کیفی با رویکرد اصالت لذت سر سازگاری ندارد. بردلی اصالت لذت را با اصالت فایده تفکیک نموده و اصالت فایده را دارای معیار کیفی خوانده و تلاشی در جهت شکوفایی شخصیت انسانی و به تبع شکوفایی اخلاق می خواند. از این رو از منظر وی جمع اصالت فایده و لذت امکان پذیر نیست.
می توان گفت نظریه اخلاقی بردلی، نقدی بر نظریه های لذت گروی، سود گروی و خود گروی به شمار می آید.
رضا نصیری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست