دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
گریز از دایره بســتــه
روایت کردن کار سادهای نیست. اگرچه برخی نظریهپردازان میپنداشتند زمانی که پای نطق به هنرهای نمایشی تصویری باز شد اهمیت نشانهشناسی و تأویل معنا از بین رفت. بسیاری براین عقیده بودند که کلام اهمیت میزانسن و فضای نمایشی را از میان میبرد و توجه تماشاگران از زبان نمایش به سوی زبان گفتاری معطوف میشود. اما دیری نگذشت که زبان گفتاری و زبان نمایش با یکدیگر درآمیختند و عملاً یک زبان واحد را شکل دادند.
در سینما زمانی که هنر هفتم توانست زبان به تکلم بگشاید بسیاری از سینماگران غربی در برابر آن مقاومت کردند. آنها میترسیدند فیلمنامههای بیتحرک و پر گفتوگو کیفیات
به دست آمده در سینمای ناطق را نابود کند اما با بیانیهای که در روسیه صادر شد نگاهها کمی منعطف شد.
سرگئی آیزنشتاین به همراه همکارانش الکساندرو و پودوفکین نوشتند کاربرد صدا در فیلمها اشکالی ندارد اما این استفاده نباید غیرخلاقانه باشد. آنها نوشتند صدا نباید تصویر را تکرار کند بلکه باید چیزی را به روایت بپردازد.
شاید این نگاه سینمایی که در دهه ۱۹۳۰ رواج یافته بود امروزه دوباره در تئاتر و سینمای پست مدرن مورد استفاده قرار گیرد.
حذف برخی عناصر از دیدگاه برخی اهالی هنر بخصوص در پست مدرنیسم قدرت تأویل را مورد افزایش قرار میدهد.
امروز هم بسیاری میپندارند تنها تئاتر تجربی میتواند ما را به تئاتر محض برساند؛ تئاتری که همه چیز در آن از راه نشانه به تماشاگر عرضه شود، تماشاگر در کار سهیم شود و خود رمزگان نمایش را مورد تأویل قرار دهد.
آتیلا پسیانی زمان بسیاری است که در زمینه تئاتر تجربی کار میکند و توانسته به موفقیتهای بینالمللی نیز دست پیدا کند. اما در این زمینه کمتر منتقدان نمایش در ایران کارهای او را پسندیدهاند. این حرکت تا امروز ادامه داشته که پسیانی در حرکت آخر خود که این روزها روی صحنه رفته نمایشی روایی را مورد اقبال قرار داده است. نمایش کشتی شیطان جایگاهی تقریباً کمتر پرداخته شده در کارنامه معمول پسیانی دارد اما تسلطهای او را بر عناصر روایی به درستی آشکار میکند. پسیانی این نمایش را براساس نمایشنامه زن دریایی اثر هنریک ایبسن به تحریر درآورده و آنگونه که نمایش نشان میدهد آنچه از ایبسن درون این کار دیده میشود تنها روح زن دریایی است.
نمایش کشتی شیطان داستان بیبیصنم، دختران و عروسش است که در جزیرهای زندگی میکنند. بیبیصنم همسر و پسرش را از دست داده و با بازماندگان دست و پنجه نرم میکند.
آتیلا پسیانی در نمایش کشتی شیطان اجرایی فاصله گذارانه را برمیگزیند. او میکوشد این شیوه اجرایی را با تکیه بر شخصیتها و پیرنگ به طور موازی پی بگیرد. ما زمانی در زندگی بیبیصنم و بازمانده خانوادهاش قرار میگیریم که بخشی از داستان رخ داده است و حالا باید از منظر دید بیبی با باقی داستان همراه شویم. بیبی راوی داستان است و از ابتدا رو به تماشاگر داستان را بیان میکند.
او خیلی زود از آنچه رخ داده میگذرد و ما را به دل داستان پرتاب میکند. از اینجا تا حدودی قوانین تئاتر روایی نیز مورد بحث قرار میگیرد. پسیانی با این که پیرنگ و شخصیت پردازی را با هم شروع میکند اما دائم خط داستان را کمرنگ میکند تا بتواند تحول شخصیت ها را که یکی از اهداف اصلی تئاتر روایی است در کلیت نمایش مورد توجه قرار دهد.
روایت داستان حرکتی از درون به برون دارد. پسیانی بسیار آرام آرام شخصیتها را به تماشاگر معرفی میکند. این حرکت جزء به کل در روایت تماشاگر را یاری میکند که نه بر اساس یک دور نما که بنابر استنباطهای ریزنگرانه دست به قضاوت بزند. بیبی همانگونه که داستان را تعریف میکند نقاب چهره را پس میزند. این اتفاق در مورد دیگر شخصیتهای نمایش هم رخ میدهد. آنها به گونهای تقدیری میبایست تماشاگر را محرم بپندارند. از همین رو نفوذ به درون شخصیتها نیز کمی آسان میشود.
پسیانی روایت خود را به خوبی ساخته وپرداخته میکند اما نقش راوی در میانه نمایش با اخلال مواجه میشود. در ابتدا راوی اول شخص است. بیبی داستان را بازگو میکند. ما برای این که بتوانیم با داستان همذات پنداری کنیم ابتدا باید منبع روایت را مورد بازشناسی کامل قرار دهیم. ما باید با بیبیهمدل باشیم تا داستان او را باور کنیم یا نتوانیم او را به عنوان راوی صادق بپذیریم و از راه برهان خلف شخصیتها را بشناسیم.
بیبی کیست؟ زنی که مردان خانواده را از دست داده و حالا قصد دارد باقیمانده خانواده را در جزیرهای که در آن زندگی میکند حفظ کند. از خانواده او چه مانده؟ چند زن که به عنوان قشر آسیبپذیر جامعه سنتی مورد بحث قرار میگیرند. پسر و شوی او مردهاند. بنابراین او از آینده نشانی ندارد و باید با امیدی لغزان زندگی را سپری کند. او درباره چه کسی قضاوت میکند؟ تکلیف دختران روشن است. آنها به زندگی در محیط بسته جزیره خو کردهاند. اما آن که میل به رفتن دارد عروس خانواده است. عروسی که میل به رهایی دارد. او فکر می کند دستیابی به دانش در این جزیره امکانپذیر نیست. آیا خواسته او اشتباه است؟ از اینجا مخاطب در ماهیت خواستاری بیبی شک میکند. آیا بیبی زنی خودخواه و جاهطلب است؟ پسیانی از این به بعد تماشاگر را به سویی میراند که در راه نمایش تغییر و تحول شخصیتها را شاهد باشد.
عروس یک همزاد دارد. از بحثهای عروس با این موجود فرا واقعی درونیات وی بر تماشاگر آشکار میشود. اینجاست که دیگر راوی تغییر میکند. بیبی میداند که عروس جنزده شده است و برای او زار میگیرد. اما حالا نه بیبی که یک دانای کل قصه را روایت میکند. با این وجود پسیانی نمیخواهد تا انتها رمزگونگی کار از میان برود. زمین با خاک آرایش شده است. شخصیتها که روی این خاک حرکت میکنند غبار به آسمان بر میخیزد. مه مصنوعی نیز از پشت صحنه به داخل میآید. این غبار و دود تصویر شخصیتها را پرسایه و شبح وار نشان میدهد. شیطان هم که با ردای سیاه خود بر زندگی آنها سایه افکنده است. آیا پسیانی خود به عنوان خالق اثر وارد قضاوت نشده است؟ او حق را به بیبی نمیدهد؟ مشخص است که جواب مثبت است. زیرا بعد از این که شیطان به عنوان آنتاگونیست داستان از بین میرود عروس در جزیره میماند و بیبی موفق میشود. یعنی شخصیت به میل صاحب اثر دچار تحول میشود. اینجا پسیانی بازی خوبی را که با تماشاگر در روایت خود آغاز کرده بود میبازد. زمانی که برای تحول شخصیتها نیاز بوده در اینجا به شکل مناسب تقسیم نمیشود. تصمیم به رهایی عروس خانواده نه تصمیمی از روی جنزدگی که مبنای اندیشهای دارد و با یک مراسم زار سامان نمییابد. شاید برای گذار از مرحله رفتن به ماندن یک دوره شک لازم است، که این دوره شک در نمایش وجود ندارد.
پسیانی از نظر بصری به خوبی تصویرسازیهای لازم را در کار انجام میدهد. کشتی که حضورش شکل مجازی دارد. گویا میل همراهی با کشتی شیطان نه در بیرون که درون خود شخصیتهاست. به یاد بیاورید تصویر پروجکشن کشتی را که به بدن شخصیتها میافتد. در تعبیه شده در انتهای صحنه نیز کارا و ساختمند است. شخصیتها میخواهند فرار کنند و گویا این در میتواند تنها راه خروج آنها به دنیای بیرون باشد.
پسیانی کارگردانی ساختمند را برای نمایش خود انتخاب میکند و حتی تغییر راوی را نیز با توجه به ساختار نمایش انجام میدهد. آتیلا پسیانی در تئاتر روایی دوستداشتنیتر به نظر میرسد. او خود نشان میدهد که زمانی که نمایش در مسیر یک داستان مشخص قرار میگیرد درهای تأویل و نشانهشناسی بر اثر بسته نمیشود.
رامتین شهبازی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست