یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
رموز تصمیم گیری
● تعریف تصمیمگیری
دانشمندان و صاحبنظران، تعریفهایی را از تصمیمگیری ارائه دادهاند که در زیر به تعدادی از آنها اشاره میکنیم.
پروفسور شاکل و همکارانش، تصمیمگیری را در کتاب عدم اطمینان و تصمیمات بازرگانی، به خوبی تعریف کردهاند. آنها بیان نمودهاند «تصمیمگیری» عبارت است از ترکیب دانش، فکر، احساس و تصور به طوری که مجموعه حاصل قابل اجرا باشد. جان برج دگری نیتزگی نیز در کتاب «سیستمهای اطلاعاتی در تئوری و عمل» تصمیمگیری را فرآیند یافتن و انتخاب یک سلسله عملیات برای حل یک مشکل معین تعریف کرده است. به مفهوم واضحتر «تصمیمگیری» عبارت است از انتخاب یک راهکار از میان دو یا چند راهکار. (حکیمی پور، ۱۳۷۶)
● انواع تصمیمگیری:
هربرت سایمون، تصمیمگیری را به دو نوع برنامهریزی شده و بدون برنامهریزی تقسیم میکند.
الف) تصمیمات برنامهریزی شده: سایمون اضافه میکند تصمیمات وقتی برنامهای هستند که بر اصول تثبیت شده سیاستها، قواعد، مقررات یا روشها استوار باشد (عباس زادگان، ۱۳۸۱)
ب) تصمیمات برنامهریزی نشده: این چنین تصمیماتی معمولا در موارد استثنایی و هنگام بروز مشکلات جدید گرفته شده و آن دسته از تصمیماتی هستند که بدون سابقه قبلی و اتفاقی باشند و هیچ روش و الگویی برای آنها وجود نداشته باشد این تصمیمات دارای ماهیت و ساختار پیچیده هستند. (عباس زادگان، ۱۳۸۱)
● مراحل فرآیند تصمیمگیری:
فرآیند تصمیمگیری از مراحل متعددی تشکیل شده است. فرآیند تصمیمگیری از نظر صاحبنظران مختلف به صورتهای گوناگون ارائه شده است، اما همه از یک زمینه کلی صحبت میکنند این مراحل شامل: (حکیمی پور ۱۳۷۶)
۱) اطمینان از وجود نیاز به یک تصمیم
۲) تعیین معیارهای تصمیم
۳) تخصیص درجه اهمیت به معیارها
۴) کشف راهحلها
۵) ارزیابی راهحلها
۶) انتخاب بهترین راهحلها
۷) اجرای تصمیم
۸) ارزیابی آثار تصمیم اجرا شده
● مراحل فرآیند تصمیمگیری از بعدی دیگر:
۱) فرآیند تصمیمگیری با تعیین و مشخص کردن موضوع تصمیم شروع میشود.
۲) پس از اینکه نیاز به یک تصمیم مشخص شد افراد باید معیارها و عوامل مختلف را مشخص کنند. این امر مستلزم عوامل مهم در تصمیمگیری است.
۳) باید معیارها را با توجه به اهمیت آنها در تصمیم، متوازن و اولویتبندی کرد.
۴) افراد باید از راههایی که ممکن است آنها را در حل موضوع کمک کند، فهرستی تهیه کنند. این فرآیند افراد را یاری میکند تا در چارچوب محدودیتهایی که با آن مواجه هستند بهترین راهحلهای ممکن را دریابند. برای نتیجه بهتر میتوان تصمیمات را دوبه دو بررسی کرده و راهحل برتر را انتخاب کرد.
۵) در این مرحله افراد باید هر یک از راهحلها را ارزیابی کنند، آثار بالقوه هر یک از این راهحلها همراه با تخمین و احتمال وقوع آنها را در نظر بگیرند. پس آثار مثبت و منفی هر یک از این راهحلهای ثانویه را با یکدیگر مقایسه کند.
۶) مرحله بعد در فرآیند تصمیمگیری انتخاب بهترین راهحل میباشد. انتخاب یک راهحل الزاما بکارگیری آن را در پی دارد.
۷) در این مرحله ما به اجرای بهترین راهحل میپردازیم. بهترین تصمیم اگر به مرحله عمل در نیاید، تنها یک نیت است.
۸) مرحله نهایی در فرآیند تصمیمگیری ارزیابی تصمیم اخذ شده میباشد. در واقع فرآیند تصمیمگیری را هنگامی خاتمه یافته تلقی میکنیم که تصمیمگیرنده راهحل به کار گرفته شده را از نظر میزان موفقیت آن در دستیابی به اهداف مورد نظر و رفع مشکلات اولیه، مورد ارزیابی قرار دهد. (عباس زادگان،۱۳۸۱)
شرایط تصمیمگیری:
تصمیماتی که افراد میگیرند با توجه به میزان دانش و اطلاعات آنها در وضعیت تصمیمگیری به سه دسته تقسیم میشود تصمیمگیری در شرایط «اطمینان»، «عدم اطمینان» و «ریسک». (آذر و مومنی، ۱۳۷۹)
۱) تصمیمگیری در شرایط اطمینان:
در این شرایط تصمیمگیرندگان با اطمینان پیامدهای هر گزینه تصمیمی را میدانند. بنابراین گزینهای را انتخاب میکنند که منافع آنها را حداکثر کند. (آذر و مومنی ۱۳۷۹)
۲) تصمیمگیری در شرایط عدم اطمینان:
دراین شرایط تصمیمگیرنده نمیداند کدام یک از گزینهها محتمل واقع میشود. در ضمن نمیتواند احتمال وقوع هر یک را مشخص کند (آذر و مومنی، ۱۳۷۹)
مهمترین معیارهای تصمیمگیری در شرایط عدم اطمینان:
۱) حداکثر حداکثر
۲) حداکثر حداقل
۳) واقعگرایی
۴) احتمالهای مساوی
۵) حداقل حداکثر
الف) معیار حداکثر حداکثر: این معیار به دنبال گزینهای است که حداکثر بازده گزینههای مختلف را حداکثر کند. این معیار، به معیار «خوش بینانه» معروف است، زیرا تصمیمگیرنده تصور میکند بهترین حالت طبیعت اتفاق میافتد (آذر و مومنی، ۱۳۷۹)
ب)معیار حداکثر حداقل: این به دنبال گزینهای است که حداقل پیامد گزینههای مختلف را حداکثر کند (آذر و مومنی ۷۹)
ج) معیار واقعگرایی: این معیار که گاهی معیار «هوریتز» نامیده میشود، بر این اصل مبتنی است که یک تصمیمگیرنده منطقی کاملا خوش بین یا بدبین نیست. از این رو بین دو معیار خوشبینانه و بدبینانه تعادل برقرار میکند.
(آذر و مومنی، ۱۳۷۹)
د) معیار احتمالهای مساوی: این معیار که گاهی معیار «لاپلاس» نامیده میشود، شانس احتمالهای مختلف را یکسان در نظر گرفته، بدین دلیل دنبال گزینهای میگردد که متوسط بازده آن از بقیه گزینهها بیشتر باشد.
و) معیار حداقل حداکثر زیان: آخرین معیاری که مطرح میشود معیار حداقل حداکثر زیان است. تصمیمگیرندهای که میخواهد از این معیار استفاده کند باید تصور کند که پس از انتخاب یکی از گزینهها، یکی از حالتهای طبیعی واقع شده است. میزان زیان عبارت است از تفاوت بازده بهترین گزینه و گزینه انتخاب شده. (آذر و مومنی، ۱۳۷۹)
مصطفی جعفری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست