چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

احمدی نژاد فارغ الحزب


احمدی نژاد فارغ الحزب

برخلاف نظر عده ای که سعی دارند از حملات رسانهبرخلاف نظر عده ای که سعی دارند از حملات رسانه ای و حزبی بی حد و حصر به دولت کنونی به تعجب آیند, راقم این سطور این حملات را کاملا قابل توجیه می داند ای و حزبی بی حد و حصر به دولت کنونی به تعجب آیند, راقم این سطور این حملات را کاملا قابل توجیه می داند

برخلاف نظر عده ای که سعی دارند از حملات رسانه ای و حزبی بی حد و حصر به دولت کنونی به تعجب آیند، راقم این سطور این حملات را کاملا قابل توجیه می داند.

محمود احمدی نژاد جلودار جریانی است که برخی به دلیل خارج بودن او از مقیدات حزبی و گروهی معمول در کشور، «بی ریشه» اش خوانده اند. این عنوان اگرچه قدری موهن است، اما مفاهیم و معانی ضمنی عمیقی در بر دارد که می تواند مبنای حملات همه گونه و البته «همه جانبه» به دولت احمدی نژاد قرار گیرد.

فضای سیاسی کشور ما هم اکنون در حال حرکت به سمتی است که ظهور و افول شخصیت ها ابتدا در درون یک جناح رخ می دهد و پس از آنکه وفاداری فلان شخصیت به مقیدات حزبی اثبات شد، علم حزب به دست او سپرده می شود و اگر زمانی خارج از چارچوب تعریف شده عمل کرد و یا نصایح گونه گون بزرگان قوم خود را زیر پا نهاد، «پروژه عبور» از او کلید می خورد. پروژه «عبور از خاتمی» در همین مقیاس قابل تحلیل و تعریف است. زمانی که خاتمی در مقابل علایق برخی گروه های البته قدرتمند جریان مطبوع خود که آهنگ براندازی نظام کرده بودند، ایستاد، موج حملات دوستان اصلاح طلبش به وی آغاز شد. هم اکنون نیز علت مخالفت برخی با کاندیداتوری او این است که «خاتمی آزمون خود را پس داده» و آنجا که باید به تعهدات جریان حامی اش عمل می کرد، طرف نظام را گرفته است.

ماجرای احمدی نژاد اما قدری متفاوت است. او از آغاز اعلام کرده و بنا را بر نیز این گذاشته که متعلق به حزب و جناحی نیست و از گروه خاصی هم حمایت نمی کند. به یاد ندارم حزب و گروه خاصی هم در روی کار آمدن او سهیم باشد. اما آنچه که احمدی نژاد را به گروه «اصولگرایان» نزدیک کرده است، نزدیک بودن شعارها و اهداف او به این گروه است و طبعاً اصولگرایان واقعی به دلیل ماهیت اصیل اسلامی، انقلابی و ولایی خود، حمایت از احمدی نژاد را در دستور کار خود قرار داده اند. اما نکته ظریفی که در این میان وجود دارد، این است که این حمایت ها به هیچ روی احمدی نژاد را وابسته به «گروه» اصولگرایی نکرده است. او اگرچه در اصول با اصولگرایان مشترک است اما مقید به قیودات تشکیلاتی اصولگرایان نیست و همین باعث شده است که گاهی انتظارات تشکیلاتی را برآورده نکند و در نتیجه کام حامیان اصولگرای او تلخ شود.

این است که از یک سو مخالفان احمدی نژاد، که اتفاقاً مخالفان جدی اصولگرایان هم هستند، دولت او را آماج حملات خود قرار داده اند و از سوی دیگر مقیدات تشکیلاتی اصولگرایان برخی رفتار او را بر نمی تابد و در نتیجه بعضاً شدید ترین حملات متوجه او می شود. حامیان واقعی احمدی نژاد را نیز باید در جایی جست که در تشکیلات خاصی تعریف نشده اند اما در اصول و اهداف با او مشترکند. تعجبی هم ندارد که به انتقاد منصفانه روی آورده و هرگاه از سوی اطرافیان و یا خود احمدی نژاد -که البته معصوم نیستند- خدشه ای را متوجه این اصول ببینند، زبان تذکر بگشایند.

سؤال اساسی اما اینجاست که آیا با وجود سایه سنگین فعالیت تشکیلاتی بر فضای سیاسی کشور، امکان فعالیت بهینه یک دولت «فارغ الحزب» وجود دارد یا خیر؟ آیا احمدی نژادی که با حمایت توده های مردم روی کار آمده، خواهد توانست بار سنگین حملات رسانه ای و تخریب در افکار عمومی را به دوش کشیده و بار دیگر سکان هدایت دولت جمهوری اسلامی را به دست گیرد؟ یا اینکه او برای ادامه فعالیت باید به برخی قیودات تشکیلاتی تن دهد و در نتیجه حمایت یک گروه را به طور خاص متوجه خود کند؟ گزینه دیگر می تواند این باشد که او هم مانند دیگران دست به ایجاد یک حزب یا تشکیلات با تعریف خود زند و این چنین حرکت های سیاسی خود را ساماندهی کند.

با شناختی که از احمدی نژاد در طول این سال ها به دست آورده ایم، گمان نمی رود که او را در ردای یک تشکیلات ببینیم. به نظر می رسد آنچه احمدی نژاد را مقید کرده، نه تشکیلات، نه حزب و جریان و حکمیت و نظرسنجی، که معارف اصیل اسلامی و ولایی است. همین اصل و اساس او را منتخب مردم در انتخابات نهم کرده و- بدون در نظر آوردن تحرکات سازماندهی شده رقبایش- می تواند مبنای خوبی هم برای ادامه فعالیتش باشد، اما نکته بسیار حائز اهمیت این است که احمدی نژاد متخصص معارف اسلامی نبوده و قطعاً بی نیاز از کارشناسان خبره ای نیست که خط و خطوط حرکت او و اطرافیانش را در چارچوب اصول اصیل اسلامی تعریف کنند. نمی گوییم که احمدی نژاد به این کارشناسان دسترسی ندارد و خدای ناکره خود را عالم ذوالفون فرض کرده، از آنان تبری می جوید. اما برخی رفتارهای احمدی نژاد و اطرافیانش و واکنش علمای برجسته اسلام، که البته در مقایسه با مبنای رفتاری دولت او و مصداق های فراوان موجود برای حرکتش در چارچوب باورهای اسلامی، به چشم نخواهند آمد، نشانگر این است که کوتاهی هایی در عملکرد وجود دارد. این را هم نباید فراموش کرد که دلسوزان احمدی نژاد به حدی او را قبول دارند که طاقت ذره ای خارج زدنش از اصول و مبانی را هم ندارند. انتظار کاملاً بجایی هم هست! لذا رئیس جمهور مکتبی ما باید حساسیت ها را کم کرده، از مواضع تهمت دور گزیند و اگرچه مشکلاتی قابل درکی در انتخاب یاران خود دارد، قاطعیت خود را در پایبندی به ارزش ها بیش از پیش به نمایش بگذارد.

سید یاسر جبرائیلی



همچنین مشاهده کنید