فقط فرشته ها بال دارند

این روزها خبرها درباره دستمزدهای چند میلیونی و افسانه های عجیب و غریب درباره زندگی خصوصی اهالی سینما دهان به دهان می چرخد انگار آنها متعلق به دنیا و فضای دیگری هستند و تلاش هم می کنند که از بقیه مردم جدا باشند

این روزها خبرها درباره دستمزدهای چند میلیونی و افسانه‌های عجیب و غریب درباره زندگی خصوصی اهالی سینما دهان به دهان می‌چرخد. انگار آنها متعلق به دنیا و فضای دیگری هستند و تلاش هم می‌کنند که از بقیه مردم جدا باشند.

همین مسئله باعث شده که خبر کمک یک هنرپیشه معروف به افراد بی‌سرپرست باعث تعجب شود. اما این همه ماجرا نیست. هفته گذشته، عزت‌الله انتظامی در یک سخنرانی از مبارزه با فقر گفت‌ و از تلاش سینماگران و هنرمندان برای رفع آن. او چهره دیگری را از سینماگران نشان داد؛ اگر چه شاید حاشیه‌ها در فعالیت هنرمندان خیلی به چشم بیاید؛ آن هم وقتی که حرف درباره زندگی خصوصی و قهر و آشتی آنهاست.

● عملیات امداد

۴۰ سال پیش وقتی بوئین زهرا لرزید و خانه‌ها بر سر مردم خراب شد، همه مردم ایران دست به کار کمک به آنها شدند. آن وقت‌ها هر کس هر چیزی که داشت و به درد می‌خورد، به مردم زلزله‌زده و بی‌جا و مکان آن ناحیه داد. در تهران اما اوضاع به گونه دیگری بود.

غلامرضا تختی یک روز صبح با کامیون در خیابان‌های شهر گشت و در خانه‌ها را زد. عصر آن روز، آن ماشین پر از وسیله بود و پول. این گونه بود که تختی از محبوبیت و شهرتش برای کمک به مردم استفاده کرد.

اما این ماجرا تنها محدود به ورزشکارها و دهه‌های قبل نیست. هنرمندان زیادی بدون آنکه فاجعه‌ای همچون زلزله رودبار یا بم یا بوئین‌زهرا رخ بدهد، هر جور که بتوانند کمک می‌کنند؛ نمونه‌اش همین عزت‌الله خان انتظامی.

۴ سال پیش وقتی افغانستان زیر توپ و موشک آمریکایی‌ها بود و بیش از یک میلیون نفر مجروح جنگی در همسایه شرقی وجود داشت، انتظامی شال و کلاه کرد و روانه بازار تهران شد تا برای کمک به این مردم به هر که لازم است رو بیندازد. او خودش روایت جالبی از این ماجرا دارد؛ «من فقر را لمس و با آن زندگی کرده‌ام.

همین باعث شد که هنگام حمله به افغانستان و بعد از صحبت با محسن مخملباف درباره دختران و پسران افغانی، در مراسم بزرگداشت‌ام در تلویزیون از همه مردم کمک بخواهم.

حتی یک روز هم با دوربین فیلم‌برداری به بازار رفتم و به همه گفتم آمده‌ام برای بچه‌های افغانی گدایی کنم. هر کس هر چه می‌تواند بدهد».

این تنها مربوط به افغانی‌ها نیست. هنگام زلزله بم هم انتظامی به همراه گروهی از بازیگران عازم آن شهر شد تا بتواند هر طور که شده به داد مردم برسد. حالا این مرد ۸۳ ساله به عنوان فعال یونیسف برای ریشه‌کنی فقر فعالیت می‌کند.

او در روز جهانی ریشه‌کنی فقر از همه مردم خواسته بدون توجه به مشکلات مختلف، به همدیگر کمک کنند؛ اتفاقی که می‌تواند همه را نجات دهد.

● سوپر استار در بم

کمک‌ها و فعالیت‌های انسان‌دوستانه تنها محدود به افراد قدیمی نمی‌شود. هدیه تهرانی – سوپر استار سینمای ایران– هم یکی از آنهایی است که بی‌صدا و بدون جاروجنجال کمک می‌کند.

یک روز بعد از واقعه بم، او خودش را به آنجا رساند تا بتواند به عنوان مددکار به مردم کمک کند. برگزاری بازارچه‌های خیریه هم یکی دیگر از کارهای این بازیگر است.

او مدام در این بازارها حاضر می‌شود و خرید می‌کند. ضمن اینکه حضورش خیلی‌های دیگر را هم روانه این مراکز می‌کند؛ کسانی که دوست دارند در جایی که هدیه تهرانی هم هست، باشند و مثل او عمل کنند.

● سفیر صلح

مهتاب کرامتی هم از ۲ سال پیش سفیر صلح یونیسف شده و مدام در تلاش است تا بتواند با سفرهایش کمکی به مردم مناطق مختلف بکند.

چند وقت پیش او به لبنان رفت تا در کنار کودکان لبنانی باشد و همین ۲ هفته پیش هم در تهران به پرورشگاه و شیرخوارگاه رفت تا بتواند کمک‌های نقدی را برای آنها جمع‌آوری کند. اما این، همه فعالیت مهتاب کرامتی نیست.

او می‌گوید: «یکی از اهداف من در یونیسف توانمندسازی بانوان است؛ به‌خصوص در ایران که باید کار بیشتری هم انجام شود».

● تلاش برای نجات

همین چند وقت پیش بود که حکم اعدام دختری صادر شد؛ کسی که به سن قانونی رسیده بود و به خاطر یک قتل حکم اعدامش صادر شده بود.

بعد از ۳-۲ سال در زندان بودن، باید حکم دادگاه در موردش اجرا می‌شد. خانواده مقتول راضی نمی‌شدند رضایت دهند و تلاش‌ها بی‌نتیجه بود. اما یک روز صبح روزنامه‌ها از حضور پرویز پرستویی و فاطمه معتمد آریا در خانه مقتول خبر دادند. آنها رفته بودند تا شاید بتوانند خانواده مقتول را راضی به بخشش کنند.

معتمد آریا کمتر از هر هنرپیشه‌ای دنبال حاشیه و جنجال است.

برای همه فعالیت‌های خیرخواهانه‌اش بیشتر در مراکزی حضور می‌یابد که مردم در آنها حاضر نمی‌شوند. تلاش برای جلب رضایت خانواده‌ای که فرزندشان را از دست داده‌اند، سهمگین و تلخ بود.

اما او و پرویز پرستویی تلاش‌شان را کردند تا مانع اجرای حکم شوند. تا امروز که حکم اجرا نشده و آنها همچنان در حال فعالیت‌اند.

به جز این، آنها برای کودکان بی‌سرپرست و فقیر هم پول جمع می‌کنند. هر وقت جشنی برپا می‌شود، آنها بی‌سروصدا می‌آیند و کمکی می‌کنند و می‌روند؛ بی‌هیچ عکس و خبر و تصویری.

● زیر پوست شهر

گوهر خیراندیش هم جزو طرفداران این برنامه‌هاست. هر سال او در یکی از روزها عازم این بازارچه می‌شود تا با حضورش کمکی به این بیماران بکند؛ درست مثل محمدرضا گلزار که گاه و بی‌گاه در این محافل شرکت می‌کند؛ حضوری که بسیاری از دخترها و پسرهای جوان را به این مراکز هدایت می‌کند.

رخشان بنی‌اعتماد هم یکی از افرادی است که مدام در بازارچه‌های خیریه حضور دارد. بازار «محک» - ویژه بیماران سرطانی – از آن مراکزی است که همیشه از بنی‌اعتماد دعوت می‌کند تا در مراسم‌هایشان شرکت کند. حضور او همیشه باعث خبرسازی می‌شود و عده زیادی را به این مجلس می‌کشاند. آنهایی که می‌آیند با هر خریدی به بنیاد بیماران سرطانی کمک می‌کنند.

● شلیک نهایی

اینها بخشی از فعالیت‌های عام‌المنفعه سینماگران و هنرمندان است. به فهرست این افراد می‌توانید گروه زیادی از چهره‌های بنام را اضافه کنید؛ از محمود فرشچیان بگیرید که تابلوهایش را می‌فروشد تا به کودکان و آسیب‌دیدگان کمک کند تا کنسرت‌‌های موسیقی محمد اصفهانی برای کمک به بیماران.

فهرست مشخصی از آنها در دست نیست اما هر کدام به دور از همه جنجال‌های هنری، گوشه‌ای مشغول‌اند تا بتوانند به دیگران کمک کنند؛ تصویری که گاهی آن را فراموش می‌کنیم و با حرف‌ها و شایعات تنها جنبه‌های منفی را می‌بینیم. به هیچ چیز اعتماد نکنید چون هیچ کس را به راحتی نمی‌توان شناخت.

● ستاره کلاسیک

ادری هپبورن – بازیگر فیلم‌هایی نظیر «تعطیلات رمی»، «صبحانه در تیفانی» و «بانوی زیبای من» - یکی از ستارگان دهه‌های ۵۰ و ۶۰ سینما بود که بیش از ۱۰ سال به عنوان سفیر صلح یونیسف فعالیت می‌کرد.

او که خودش مبتلا به سرطان بود، طی این دهه بارها و بارها به کشورهای آسیایی و آفریقایی سفر کرد تا توجه رسانه‌های کشورهای جهان را به این نقاط جلب کند.

حضور او باعث می‌شد که خبر بیماری‌ها، قحطی‌ها و فقر مردم این کشورها به گوش مردم دیگر ملل برسد. در آمریکا هم هپبورن یکی از افرادی بود که باعث می‌شد ستاره‌های سینما پول‌هایی را برای کمک به بیماران سرطانی اهدا کنند.

او هیچ‌وقت قهرمان مردم نشد اما فعالیت‌های او باعث شد تا بنیادی با نام او برای کمک به کودکان سرطانی تشکیل شود و عده زیادی هم از سراسر جهان عضو آن باشند. نام ادری هپبورن با همین کار در یادها مانده است.

● ستاره نوظهور

آنجلینا جولی در چند سال اخیر همیشه خبرساز بوده اما مهم‌ترین بخش اخبار مربوط به سفرهایش به آفریقا و افغانستان است.

در حال حاضر، جولی جوان ۳ فرزند خوانده از آفریقا و آسیای شرقی دارد که آنها را از میان بی‌سرپرستان و فقرا انتخاب کرده. او مدام به میان مردم بیمار و فقیر در آفریقا می‌رود و سعی می‌کند نگاه‌ها را از مارک‌ها و فست‌فودها به فقر میلیون‌ها نفر جلب کند.

آنجلینا جولی به همراه بردپیت در تمام اوقات بیکاری‌شان به سفرهای مختلف می‌روند.

هندوستان، افغانستان، کنیا، ویتنام و... محل‌هایی بوده که این زن و شوهر به آنها سفر کرده‌اند. بسیاری از مطبوعات این حرکت جولی را نوعی نمایش می‌دانند. آنها معتقدند که این کارها تنها برای از بین بردن حس گناهی است که در این افراد دیده می‌شود.

آنها کسانی هستند که برای کارهای جزئی پول فراوان می‌گیرند، در خانه‌های بزرگ زندگی می‌کنند و غذاهای خوب می‌خورند اما کمی آن‌طرف‌تر در هر ثانیه ۳ نفر از گرسنگی و بیماری می‌میرند. مطبوعات آمریکا می‌گویند آنجلینا با این فرزند خواندگی‌ها تلاش می‌کند این حس را از بین ببرد.

اما به هر دلیلی که باشد، حضور او باعث می‌شود که برای مدتی هرچند کوتاه گروهی از مردم محنت زده راحت‌تر زندگی کنند و از کمک‌های انسان‌دوستانه بهره‌ببرند. آیا این یک اتفاق معمولی است؟