جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
مجله ویستا
من آن کلاغ عاشقم!
آن شب که بی ستاره ترین ماه، در محاق...
تنها نشست روی صف سیم ها کلاغ
شب بسته بود پلک اتاقی که روزها
می شد شنید از لبش آوازهای داغ
هر روز پشت پنجره غوغای تازه بود
از آرزوی خفته در آواز آن اتاق...
آن شب کلاغ خیرهء یک پنجره نشست
تنها به این امید که روشن شود چراغ
شبتابهای پچ پچه در گوش بیدها
گفتند: عاشقست! خبر را به گوش باغ...
و ... صبح روز بعد زنی با قفس رسید
قلاب کرد باز قفس را به کنج تاق
بعدا کسی نگفت که آیا عجیب نیست
مرگ کلاغ و زرد قناری به اتفاق؟
هرچند پشت میله اسیریم، عاشقیم
تو مثل آن قناری و من مثل آن کلاغ
مژگان عباسی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست