دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

جشن آذرگان


جشن آذرگان

در برگزاری آیین های زرتشتی آتش مركزیت دارد در این دین, سه گروه آتش مقدس آیینی وجود دارد, به نام های آتش بهرام, آتش آدِران و آتش دادگاه آتش بهرام قداست خاصی دارد زیرا با تشریفاتی طولانی آماده می شود شانزده آتش را از منابع مختلف جمع آوری می كنند و آن گاه ۱۱۲۸ بار آن را تطهیر می كنند, یعنی هیزم را روی آتش می گیرند وقتی با گرمای آتش, این هیزم شعله ور شد, یك مرحله تطهیر انجام گرفته است

● آذرگان، جشن احترام به آتش

ماه نهم سال و روز نهم ماه ایرانیان به نام آذر و به معنی «آتش» نامیده می‌شود. پاسبانی این ماه و این روز به ایزد آذر واگذار شده است. روز آذر از ماه آذر به دلیل هم‌زمان شدن روز و ماه جشنی در ایران برگزار می‌شد، موسوم به «آذرگان» یا «آذرجشن». به روایت ابوریحان بیرونی، در این روز مردم به زیارت آتشكده‌ها می‌رفتند.

امروزه این جشن هنوز هم در میان زرتشتیان در روز نهم آذر تقویم زرتشتی كه برابر با سوم آذر تقویم رسمی كشور است، برگزار می‌شود و البته به جشن مختصری همراه با اوستاخوانی، بویژه خواندن «آتش نیایش» محدود شده است.

«آتش نیایش»، نماز مخصوص آتش، بخشی است از یسنای ۶۲، بند ۹ كه با این كلمات آغاز می‌شود: «نماز به تو ای آتش، ای بزرگ‌ترین آفریده اهورامزدا و سزاوار ستایش.»

وجود نیایشی برای آتش اهمیت این عنصر را نزد ایرانیان آشكار می‌سازد. ایرانیان شاخه‌ای از هند و اروپاییانی كه قرن‌ها پیش از میلاد، از سرزمین‌های سرد شمالی در جست‌وجوی یافتن سرزمین‌های گرم، سرانجام در این سرزمینی كه بعدها «ایران» خوانده شد، سكنی یافتند، ارزش گرما و نور و آتش را بسیار بیشتر از دیگر مردمان درك می‌كردند. آتش برای آنان نشان هر نوری است، نور خورشید و ماه (آتش آسمانی) یا شعله آتش سوزان و امروزه نور چراغ فروزان.

اهمیت این عنصر آن‌چنان بوده است كه در اساطیر ایران، ایزدی برای آن درنظر گرفته‌اند. آذر/ آتش/ آتُر و یا آتَر ایزدی است كه او را پسر اورمزد به شمار آورده‌اند و آتش روشن نشانه مرئی حضور اورمزد است.

تقدس و گرامی بودن آتش ریشه كهن دارد. همه اقوام روی زمین به شكل و عنوانی آتش را ستوده و گرامی داشته‌اند. پیشرفت‌های بشری نیز مرهون این عنصر است كه موجد و مولد و محرك بخار و الكتریسیته و گاز و كشتی و راه‌آهن و كارخانه و همه صنایع بوده و هست. امروز در روی زمین ملتی كه مواد سوختنی چون نفت و زغال‌سنگ در خاك او فراوان باشد، ثروتمند و مورد توجه همه دنیاست. آتش ظلمت شب را برمی‌چیند، در سرمای سخت، گرمای رهایی‌بخش خود را نثار آدمیان می‌كند. كانون خانواده را گرمی می‌بخشد و پخت غذا را تامین می‌كند. ایرانیان جشن‌های متعددی در گرامی‌داشت آتش داشته‌اند كه مهم‌ترین و باشكوه‌ترین آن‌ها جشن سده (دهم بهمن) است. «آذرگان» دومین آذر جشنی است كه در روایات ذكر می‌شود و طبق روایت بیرونی در اواخر زمستان برگزار می‌شده است.

آذر جشن اولی مصادف با چهارم شهریور به نام شهریورگان در اوایل زمستان بوده است. ظاهرا از زمانی كه روایت بیرونی را شامل می‌شده تا امروز یك جابه‌جایی تقویمی رخ داده است. چون امروزه آذرگان در فصل پاییز و تقریبا اوایل فصل سرما واقع شده است. بیرونی در مورد این جشن می‌نویسد: «رسم است كه در این روز خود را با آتش گرم كنند، زیرا این ماه آخرین ماه زمستان است و سرما در پایان فصل سخت‌تر و حادتر می‌شود. این جشن آتش است و به نام فرشته موكل بر همه آتش‌ها چنین خوانده شده است و زرتشت فرمان داده است كه در این روز به آتشكده‌ها بروند و در آن جا قربانی‌ها كنند و در كارهای جهان به مشورت بپردازند.»

البته منظور از قربانی مراسم یزش زرتشتیان است، چون می‌دانیم كه زرتشت با قربانی خونین مخالف بود.

قرینه هندی ایزد آتش، اَگنی است كه در اسطوره‌های هندی رابط میان خدا و آدمیان است. در میان رومیان و یونانیان هم آتش مقدس بوده است. هستیا (Hestia) خدای آتش یونان و وستا (Vesta) خدای آتش رومیان بود. وستا معبدی داشت كه دوشیزگان خدمت‌گزار آن باید در پاكدامنی به سر می‌بردند و نمی‌گذاشتند آتش مقدس كه پشتیبان دولت روم تصور می‌شد، خاموش شود.

در برگزاری آیین‌های زرتشتی آتش مركزیت دارد. در این دین، سه گروه آتش مقدس آیینی وجود دارد، به نام‌های آتش بهرام، آتش آدِران و آتش دادگاه. آتش بهرام قداست خاصی دارد؛ زیرا با تشریفاتی طولانی آماده می‌شود. شانزده آتش را از منابع مختلف جمع‌آوری می‌كنند و آن‌گاه ۱۱۲۸ بار آن را تطهیر می‌كنند، یعنی هیزم را روی آتش می‌گیرند؛ وقتی با گرمای آتش، این هیزم شعله‌ور شد، یك مرحله تطهیر انجام گرفته است. این جریان یك سال به درازا می‌كشد. تعداد آتش‌های بهرام محدود است و به مراقبت خاص نیاز دارد. آتش آدران از چهار نوع آتش تهیه می‌شود و این آتش را هم با آن كه اهمیت كمتری از آتش بهرام دارد، روحانیان پاسداری می‌كنند. اما از آتش دادگاه حتی یك غیرروحانی نیز می‌تواند نگهداری كند.

علاوه بر آتش‌های آیینی، تقسیم‌بندی دیگری از آتش در اوستا آمده است. بنابر یسنای ۱۷، بند ۱۱، در جهان پنج گونه آتش مینوی هست:

۱. آتش برزیسوه (Barzisavah) كه در برابر اورمزد می‌سوزد.

۲. آتش وهوفریانه (Vohufrayana) كه در تن مردمان و جانوران جای دارد (به عبارتی: غریزه)

۳. آتش اوروازیشته (Urvazishta) كه در گیاهان است.

۴. آتش وازیشته (Vazishta) كه در ابرهاست (به عبارتی: آذرخش).

در اسطوره تیشتر، ایزد باران، او به هنگام نبرد با دیواپوش (دیو خشكسالی)، گرز خود را بر همین آتش می‌كوبد و از شراره این آتش است كه دیو سپنجروش، همكار دیواپوش، از وحشت خروشی برمی‌آورد و هلاك می‌شود (نماد رعد و برق پیش از باران تند).

۵. آتش سپنیشته (Spanishta) كه در كانون‌های خانوادگی جای دارد.

به جز این دو گونه تقسیم‌بندی، سه آتش یا آتشكده بزرگ اساطیری نیز وجود داشته كه عبارت بودند از: آذر فَرَنْبَغ (آتش موبدان)، آذر گُشْنَسْبْ (آتش ارتشتاران) و آذر بُرزین مهر (آتش كشاورزان). این سه آتشكده را سه قهرمان زمینی، به ترتیب جمشید در فارس، كیخسرو در آذربایجان و كی‌گشتاسب در خراسان تاسیس كردند. در دوره ساسانی آتشكده‌هایی با این نام‌ها وجود داشته است كه در روایت‌ها اصل آن‌ها را از این آتش‌های اساطیری دانسته‌اند. برای شخصیت مینوی آتش در اوستا اسطوره‌هایی نقل شده است كه زیباترین آن، داستان ستیز این ایزد با ضحاك (اژی دهاك) سه سر، شش چشم و سه پوزه بد آیین است بر سر فرّه ایزدی. هنگامی كه جمشید، پادشاه آرمانی اساطیری ایران مرتكب گناه شده و غرور بر او چیره می‌شود، فرّه ایزدی (نیروی آسمانی كه در وجود او به ودیعه نهاده شده بود) از او می‌گریزد. این فرّه در سه نوبت و در سه بخش به شكل مرغی به پرواز درمی‌آید.

بخش اول را مهر دریافت می‌كند كه بر همه سرزمین‌های اهورایی سلطه می‌یابد. دومین بخش نصیب فریدون می‌شود كه بر اژی دهاك پیروز می‌شود. سومین بخش را گرشاسب دلاور كه اژدهای شاخدار و زیان‌بخشان دیگر را نابود می‌كند، نصیب می‌برد. پیش از آن كه فریدون بر فرّه دست یابد، اژی دهاك (ضحاك) ویران‌گر برای دستیابی به فره ایزدی می‌تازد و آتش سعی در نجات آن دارد. ستیزی میان این دو درمی‌گیرد و همچون دو پهلوان به رجزخوانی با یكدیگر می‌پردازند.

منابع:

آذر گشسب، موبد اردشیر؛ «خُرده اوستا»، تهران: چاپ راستی، ۱۳۵۴.

آموزگار، ژاله؛ «تاریخ اساطیری ایران»، تهران: سمت، ۱۳۸۰.

بویس، مری؛ «تاریخ كیش زرتشت»، ترجمه همایون صنعتی‌زاده، تهران: توس، ۱۳۷۴.

پورداود، ابراهیم؛ «یشت‌ها»، ج ۱، تهران: طهوری، ۱۳۴۷

كریستن سن، آرتور؛ «نمونه‌های نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانه‌ای ایرانیان»، ترجمه و تحقیق: ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران: نشر چشمه، ۱۳۷۷.

ویدن گرن، گئو؛ «دین‌های ایران»، ترجمه منوچهر فرهنگ، ویراسته آرزو رسولی، تهران: آگاهان ایده، ۱۳۷۷.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.