شیر ریخته شده

دانشمند بزرگ مشغول مصاحبه مطبوعاتی بود. مهم ترین سوال خبرنگاران این بود که چگونه توانسته است این موفقیت های علمی را به دست آورد و دلیل خلا قیت هایش چه بوده است.
پاسخ او خیلی جالب …

دانشمند بزرگ مشغول مصاحبه مطبوعاتی بود. مهم ترین سوال خبرنگاران این بود که چگونه توانسته است این موفقیت های علمی را به دست آورد و دلیل خلا قیت هایش چه بوده است.

پاسخ او خیلی جالب بود، به نظرم مهم ترین دلیل موفقیت هایم نخستین آزمایشی بود که در خردسالی با مادرم تجربه کردم و آن موقعی بود که می خواستم یک بطری شیر را از یخچال بیرون بیاورم . بطری از دستم افتاد و تمام شیرها روی زمین آشپزخانه ریخت. دریاچه ای از شیر کف آشپزخانه درست شده بود . وقتی مادرم به آشپزخانه آمد به جای اینکه سر من فریاد بکشد یا تنبیهم کند و یا شروع کند به نصیحت، به من گفت عجب استخر شیری درست کرده ای. من تابه حال اینقدر شیر یک جا ندیده بودم خوب کاری است که شده حالا دوست داری قبل از اینکه این خرابکاری را جمع کنیم کمی با آن بازی کنیم؟ و همین کار را هم کردیم.

وقتی آماده تمیز کردن شیرها بودیم، مادرم گفت: هر وقت انسان کاری را خراب می کند، باید به فکر اصلا ح آن و درست کردن وضعیت باشد. حالا دوست داری چه جوری این کار را انجام بدهی با اسفنج ، حوله یا دستمال؟

زمانی که مشغول پاک کردن شیرها بودیم مادرم گفت: می دانی کاری که تو امروز انجام دادی یک آزمایش شکست خورده بود. تو فهمیدی که دست های کوچک تو نمی توانند بطری بزرگ شیر را حمل کنند.

حالا بیا با هم به حیاط برویم بطری را پر از آب کنیم و ببینیم چگونه بدون ریختن آب تو می توانی بطری را حمل کنی بعد از چند بار تمرین من فهمیدم که اگر با هر دو دستم قسمت بالا یی بطری را که باریکتر بود بگیرم می توانم موقع حمل آن را کنترل کنم. درس خیلی مهمی بود. این درس به من فهماند که نباید از شکست بترسم بلکه باید دنبال راهی برای موفقیت باشم. هر شکست درسی است برای یادگرفتن. تجربیات علمی دانشمندان هم همین گونه بوده است.