دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا

یک روز خاطره انگیز با گروه آریان در رستوران


یک روز خاطره انگیز با گروه آریان در رستوران

گروه پرطرفدار موسیقی پاپ که نزدیک یک دهه است همچنان با آلبوم ها و کنسرت های موفق مخاطبان شان را در سراسر دنیا راضی نگه داشته اند

گروه پرطرفدار موسیقی پاپ که نزدیک یک دهه است همچنان با آلبوم‌ها و کنسرت‌های موفق مخاطبان شان را در سراسر دنیا راضی نگه داشته‌اند. پیام صالحی، علی پهلوان، سیامک خواهانی، علیرضا طباطبایی و البته محسن رجب‌پور، مدیر گروه دور هم جمع شدند تا از همه چیز و مهم‌تر از همه از غذا بگویند. محور صحبت‌های ما با آنها البته طبق روال صفحات رستوران گردی ارتباط چندانی با موسیقی و حال و هوایش نداشت اما به هر حال حرفه اصلی آنها موسیقی است و لابه‌لای صحبت‌ها هرچند دقیقه یک بار، پای آن وسط کشیده می‌شد. این شما و این هم تجربه یک ناهار به‌یادماندنی با گروه آریان.

● اینجا خانه کوچک

وقتی قرار شد محل قرار را با علی پهلوان هماهنگ کنیم، خیلی زود اسم خانه کوچک مطرح شد. رستورانی که برای بچه‌های آریان فقط یک غذاخوری عادی محسوب نمی‌شود. علی پهلوان علت این را همان اول برایمان توضیح می‌دهد: «۱۲ سال پیش گروه آریان در این رستوران دور هم جمع شد و هسته اولیه همین‌جا شکل گرفت و اولین شام ایرانی در این رستوران ثبت شد در واقع ما جشن همکاری اولیه‌مان با «ترانه شرقی» را در این رستوران گذاشتیم و خانه کوچک یک جورهایی خانه همه ماست.» بچه‌های آریان فهرست غذاهای این رستوران را حفظ هستند اما برای علی پهلوان همه چیز از بقیه جدی‌تر است: «غذاهای اینجا را دوست دارم اما اگر قرار باشد از بین آنها انتخاب کنم باید بگویم جوجه‌چینی، مرغ جوجه انگشتی و پیتزاهای ایرانی اینجا یک چیز دیگر است. پیتزایی که به نظر من با توجه به نوع پختش ایرانی محسوب می‌شود.»

● ۱۲ سال پیش...

البته گروه آریان در طول این سال‌ها اتفاق‌های زیادی را تجربه کرده‌اند. از گروهی که ۲۱ سال پیش در خانه کوچک دور هم جمع شدند و آریان را شکل دادند محمدرضا گلزار، سحر کاشمری، نینف امیرخاص، برزو بدیهی از جمع بقیه جدا شده‌اند، اتفاقی که به عقیده پهلوان بیشترین لطمه را به آریان زده است: «سفرهای بچه‌ها بزرگ‌ترین مشکل ماست بیشتر بچه‌ها در مقاطع مختلف مهاجرت کرده‌اند و همین باعث شد ما در فاصله‌های زمانی لطمه بخوریم. البته تصمیم بر این است که کسی به‌طور ثابت وارد گروه نشود و به جای بچه‌هایی که رفتند نوازنده‌های مهمان بیاوریم.» پهلوان که صحبت​هایش حسابی گل انداخته می​گوید: این تنها مشکل ما نیست. در یک گروه موسیقی به سبک ما ماندگاری خیلی مهم است اما باید ابزار آن هم تا حدودی وجود داشته باشد. متاسفانه در ایران موسیقی هیچ تبلیغی ندارد به همین دلیل جای رشدی هم باقی نمی‌ماند، یعنی موسیقی مجاز ما رسانه ندارد فقط در یکسری مراسم خاص یا موقع تحویل سال بعضی​ها را دعوت می‌کنند و بعد از آن هم دیگر هیچ.»

● علاقه به غذا به سبک علی پهلوان

یکی از مهمان‌های ویژه آریان، محسن‌رجب‌پور بود. مدیر برنامه‌های آریان که تا به جمع برسد، کلی پشت سرش صفحه می‌گذاریم. او طبق معمول با تیپ کاملا آراسته و صورتی آنکادر به ما ملحق می‌شود و فضا را در دست می‌گیرد. آریانی‌ها در این روزها مشغول ضبط کارهای آلبوم جدیدشان هستند و از رجب‌پور سراغ کارهای جدید را می‌گیرند. آقای رجب‌پور به واسطه سال‌ها حضور در کنار آریان اطلاعات خیلی خوبی از علایق غذای اعضای گروه داشت و در توصیف بچه‌ها اینطور گفت: «علی پهلوان کسی است که بیشتر از همه به غذا علاقه دارد. علی غذاشناس خیلی خوبی هم هست و وقتی با اعضای گروه در سفر هستیم یک جورهایی لیدر و رهبر رستوران‌گردی‌هاست.» به عقیده رجب‌پور علی وفادارترین کسی است که در کار دیده‌ام. حتی به رستوران خانه کوچک هم بعد از این همه سال وفادار مانده.»رجب‌پور ادامه می‌دهد: علیرضا هم کسی است که علاقه زیادی به غذا دارد و گرسنگی به‌شدت روی اعصابش تاثیر می‌گذارد!یادم هست یک‌بار قرار بود بعد از سال‌ها برادرش را ببیند و در عین حال گرسنه‌اش هم بود. فکر کنید بین برادر منتظر و همبرگر، کدام را انتخاب کرد؟ (می‌خندد) به اعتقاد رجب‌پور غذا خوردن در سفر یکی از مهم‌ترین بخش‌هاست، چون در طول سفر برنامه‌های روزمره به‌هم می‌ریزد و حین کار نوع غذایی که از آن استفاده می‌شود اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. او که در بیشتر سفرهای خارجی همراه گروه بوده از تجربه سفر به کانادا و رستوران‌گردی آنجا هم خاطره‌های خوبی دارد. علی پهلوان می‌گوید: «در تورنتو به یک رستوران رفتیم به اسم «زعفران» که غذاهایش عالی بود. ما انواع ته‌دیگ‌های خوشمزه را در این رستوران خوردیم. آنقدر همه چیز خوب بود که یک بار دیگر هم به آنجا رفتیم.» اصلا انتظارش را نداشتیم در کانادا جایی باشد که ته‌دیگ قرمه‌سبزی و قیمه سرو کند.»

● سلیقه‌های خاص پیام صالحی

یکی از اعضای اصلی آریان، پیام صالحی است که البته در این گردهمایی از بقیه ساکت‌تر بود. اما این باعث نشد از علایق غذایی‌اش حرفی وسط نیاید. علی پهلوان درباره سلایق دوست صمیمی‌اش می‌گوید: «پیام در هر زمینه‌ای سلایق خاصی دارد و درباره غذا هم همین‌طور. به همین دلیل همیشه دنبال چیزهای خاص است و غذاهای خاص را هم پیدا می کند. پیام جرأت امتحان کردن غذاهای جدید را دارد که این خیلی خوب است. او در این کار پایه من است و همیشه رستوران‌گردی با او خوش می‌گذرد.»

با سیامک خواهانی کلی صحبت کرده‌ایم. از سنتوری و تجربه بازی در سینما که اصلا به او خوش نگذشته است و تا جایی که بگوید آدم شکمویی نیست و غذا را نه برای لذت بردن که برای سدجوع می خورد! سیامک که در سفره‌های خارجی همراه گروه نبود، به لحن پرهیجان علی گوش می‌کند و شاید حسرت می‌‌خورد... او هم عقیده دارد، علی با توجه به ذهن دقیق و سازمان‌یافته‌ای که دارد بهترین آدم برای رهبری یک تور غذایی است. برای پهلوان که قبلا مطلب مفصلی از او درباره رستوران‌گردی‌هایش به چاپ رسیده، غذا خوردن یک موضوع جدی است، یک لذت خاص. حرف مزه‌های تازه که می‌شود او از تجربه یک غذای دریایی استرالیایی می‌گوید. ماجرا برمی‌گردد به نوعی ماهی که او در جریان یکی از سفرهای خودش به استرالیا طعم آن را امتحان کرده: «راستش من همیشه با غذاهای دریایی مشکل دارم اما یک بار در استرالیا یک ماهی خام خوردیم به اسم « سالمون دودی»

(SMOKE SALMON) که بی‌بو و خوشمزه بود. نمی‌دانم شاید به دلیل نوع آب دریای آنجاست که ماهی‌هایش بو نمی‌دهند.»

● سالاد سزار، پیتزای ایرانی و‌جوجه انگشتی

موقع انتخاب غذا که می‌شود می‌‌توان متوجه علاقه تک‌تک اعضای آریان به دنیای بزرگ غذاها شد. طبق روال همیشگی در خانه کوچک قبل از هر چیز با سالاد سزار از مهمان‌ها پذیرایی می‌شود. سالادی که با سس فوق‌العاده خوشمزه‌اش جای انتخاب دیگری را باقی نمی‌گذارد. از جمع بچه‌ها پیام صالحی و علی پهلوان سوپ سفارش می‌دهند و از بقیه هم می‌خواهند سوپ خانه کوچک را امتحان کنند. برای غذا هم تکلیف تقریبا مشخص است. تجربه چند ساله حضور در این رستوران انتخاب را ساده‌تر کرده.علی پهلوان از همان اول جوجه انگشتی سفارش می‌دهد. سیامک خواهانی پیتزای سوپر می‌خواهد و قول می‌دهد چند تکه از آن را به پهلوان بدهد اما آنقدر زود دست به کار می شود که چیزی از پیتزا باقی نمی‌ماند!

● کباب لاری شیراز و پیتزاهای یزد

سفر، بخش مهمی از زندگی آریانی‌هاست. خواهانی می‌گوید: «آنقدر سفر رفتیم که کامل فراموش می‌کنیم اینجا را قبلا آمده‌ایم یا نه، اما من خوشحالم که فرصت تجربه، تماشا و امتحان کردن همیشه با ماست.» آخرین تجربه آنها سفری بوده که به محلی در نزدیکی طبس داشتند. شهرک مجهزی که حدود ۱۶۰۰ نفر پرسنل داشت و آریان ۲ روز تمام آرامش را در آن تجربه کرد. اما سفرهای دیگر هم حکایت خودشان را دارند. علیرضا از غذاهای تبریز می‌گوید که طعمشان را هیچ وقت فراموش نمی‌کند، همچنین طعم بی‌نظیر کباب لاری شیراز. علی پهلوان از یزد و تجربه خوردن یک پیتزای خوشمزه در فست‌فود متل صفائیه یزد می‌گوید و درمیان این صحبت‌ها محسن رجب‌پور یاد کرمان و رستوران ماهان می‌افتد.

● کدام رستوران؟

موقع خوردن غذا بحث رستوران‌ها داغ است. محسن رجب‌پور رستوران‌ها را آنقدر مهم می‌داند که بیشتر قرارهای کاری‌اش را آنجا می‌گذارد: «بیشتر قرارهایم را در رستوران می‌گذارم. بیشتر هم در رستوران «یاس» در خیابان ولیعصر. چون غذاهایش را واقعا دوست دارم. حتی کریس دی برگ را هم آنجا بردم. رستوران «البرز» را هم دوست دارم البته من اگر بخواهم جای جدیدی بروم از علی مشاوره می‌گیرم، چون در کل ۵ ​رستوران بیشتر نمی‌شناسم، مثلا پیتزا مورانو و پیتزا پرپروک... »

● دستپخت‌های خوب آریان

بحث آشپزی و درست کردن غذا هم همانطور که پیش‌بینی می‌کردیم خیلی زود جایش را موقع خوردن غذا باز کرد. اینجا بود که همه بچه‌ها تایید کردند که دستپخت علیرضا از بقیه بهتر است. پیام صالحی گفت، علیرضا تقریبا همه غذاها را خیلی خوب می‌پزد و در واقع یک آشپز تمام‌عیار است. موضوعی که خودش هم آن را تایید می‌کند: «من همه‌جور غذا‌ را درست می‌کنم. ته چین مرغ و خورش فسنجانم از همه خوشمزه‌تر است. البته من دورچین‌های غذا را هم خیلی دوست دارم.» اما درباره پیام ماجرا آنطور که خودش می‌گوید تا حدود زیادی فرق دارد؛ «من آشپزی را دوست دارم ولی تا کنون فرصت نشده که بخواهم چیزی یاد بگیرم و از جمع‌کردن سفره غذا هم اصلا خوشم نمی‌آید!»

● غذا یا رستورانی هست که تعلق خاطر بیشتری به آن داشته باشید؟

پیام:

رستوران محبوبـــــــم «اروندکنار» است. البته مشغله‌کاری اجازه نمی دهد غذاهای زیادی را تست کنم. ولی بیشتر از هر چیزی دنبال مزه جدید هستم. معمولا خیلی کم فرصت می‌کنم که رستوران بروم چون کار من بیزینس است و در زمینه طراحی داخلی مشغولم، به همین دلیل طراحی متفاوت رستوران برایم اهمیت زیادی دارد.

علیرضا:

من همه غذا‌ها را دوست دارم از همه طعمی هم خوشم می‌آید فقط از فست‌فود و این قبیل غذاها بیزارم. در بین رستوران‌ها هم رستوران «اروندرود» را دوست دارم به‌خصوص حلیم‌بادمجان‌هایش را. یک رستوران هم به اسم «دارچین» است که به تازگی با آن آشنا شده‌ام.

در رشته‌ای مثل موسیقی و در کاری که شما در آریان می‌کنید از نظر غذایی پرهیز خاصی وجود دارد؟

پیام:

من هیچ پرهیزی ندارم. همه غذا‌ها را امتحان می‌کنم اما به اندازه نرمال. ولی قبل از اجرا باید مراقب بود و غذاهای چرب و شیرینی نخورد. به خصوص آنهایی که هر شب اجرا دارند باید حواسشان باشد.

سیامک:

کنترل روی وزن یک چیز کلی است. حتی اگر در کاری غیر از موسیقی باشید هم بهتر است حواستان به نوع تغذیه و کنترل وزنتان باشد.

همیشه عناصر و اعتقاداتی درباره غذا در تمام کشورها وجود دارد، شما اطلاعاتی در این زمینه دارید؟

پهلوان:

من یک چیز را درباره غذاهای ایرانی می‌دانم و آن هم این است که هر چیزی که همراه غذاست حتما یک علت خیلی مهم دارد. مثلا وقتی کباب می‌خوریم همراهش سماق می‌گذارند و این برای این است که به اصلاح چربی و سنگینی کباب را بسوزاند.

محسن رجب‌پور:

وقتی برای کنسرت به لندن رفته بودیم چیزهای جالبی فهمیدیم. آنها عناصر عجیبی دارند. مثلا وقتی چنگال را شکل خاصی روی میز بگذارید یعنی دارید استراحت می‌کنید و فعلا چیزی نمی‌خورید، اگر دستمال روی میز را مچاله کنید به معنی این است که از غذا خوشتان نیامده و خیلی چیزهای دیگر که فقط در فرهنگ خودشان مفهوم‌های ویژه دارد.آریان و موسیقی را تحت هیچ شرایطی نمی‌شود جدا از هم تصور کرد. به همین دلیل هم بود که وقتی غذا تمام شد و نوبت خوردن چای و رولت خامه‌ای خوشمزه رسید آنها خیلی زود رفتند سراغ حرف‌هایی که دوست داشتند درباره موسیقی بزنند.

رجب‌پور:

خیلی خوشحالم چون می‌بینم که بچه‌ها در مقایسه با روز اول عاقل‌تر و پخته‌تر شدند. درواقع تمام مراحل بحرانی که باید سپری می‌شد شده و انسجام گروه با وجود مهاجرت بعضی از بچه‌ها هنوز به خوبی حفظ شده. حالا دوران چالش گذشته و آریان ۱۳ساله شده است. مثل یک بچه که وقتی به دوره نوجوانی می‌رسد آرام‌تر می‌شود.

پهلوان:

هر چه باشد در ایران در موسیقی دنباله رو است و در عرصه موسیقی عرب‌ها و ترک‌ها از ما جلوترند. ما نمی توانیم به‌عنوان کار بگوییم که موزیسین هستیم چون یک خواننده در کشورهای دیگر از کودکی روی استعدادهایش کار می‌شود اما اینجا در خیلی از مواقع اینطور نیست و فقط علاقه شخصی پای طرف را به سمت یک رشته می‌کشد. از طرف دیگر، امنیت شغلی هم واقعا پایین است. کنسرت‌های ما امنیت سرمایه‌گذاری ندارند و خیلی وقت‌ها ممکن است کنسل شوند.

سیامک:

مردم هستند که باید تعیین کنند چه سبکی را می خواهند و دوست دارند ولی با داشتن یک رسانه قوی در زمینه موسیقی می‌توان سلایق مردم را هم تغییر داد که در ایران این کار بسیار سختی است. چیزی که در خارج از ایران و در کشورهایی که موسیقی حرفه‌ای و جهانی دارند از پایه درست است و به همین دلیل همه چیز براساس اصول پیش می‌رود.