چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مجله ویستا

راز «کویر»


راز «کویر»

دیدگاه‌های عرفانی دکتر علی شریعتی و نوشتارهای وی در ارتباط با تجربه‌های فرامادی او میان سال‌های ۴۶-۱۳۴۵ نوشته شدند و در «گفت‌وگوهای تنهایی» و «هبوط در کویر» پراکنده‌اند.
شریعتی …

دیدگاه‌های عرفانی دکتر علی شریعتی و نوشتارهای وی در ارتباط با تجربه‌های فرامادی او میان سال‌های ۴۶-۱۳۴۵ نوشته شدند و در «گفت‌وگوهای تنهایی» و «هبوط در کویر» پراکنده‌اند.

شریعتی با جدا کردن نوشتارهای عرفانی خود زیر نام «کویریات» به عنوان نوشته‌های مورد دلبستگی خود، به عمد آنها را به گونه‌ای متمایز دسته‌بندی می‌کند.

اصطلاح «کویریات» اشاره به کتاب او «کویر» دارد که بخشی چشمگیر از نوشته‌های عرفانی او را دربرمی‌گیرد. او «کویر» را بخشی از نوشته‌های خود می‌خواند که به گونه‌ای استثنایی «خصوصی» است و او میل نداشته درباره آن در سطح همگانی سخن بگوید. «کویر» شریعتی که خود آن را «داستان خویش» می‌نامد گزارشی است از «خود- آشکارگی» که در میان روشنفکران ایرانی معاصر که به پنداره اجتماعی بسیار اهمیت می‌دهند، نامعمول است.

به قول خودش، «کویر» داستان رازآلود و غبار «بودن» است و گزارشی از جدایی و انسان از خدا و هبوط اوست به زمین که انسان در آن، موقعیت تنها و حزن‌انگیز خود و سرانجام، گریز خویش را از این زندان «بودن» از راه باز پیوستن به خداوند درمی‌یابد.

شریعتی یک بار به گونه‌ای خصوصی به مصاحبه‌گری گفت که او کویر را به خاطر آن نوشت که «صدای گام‌های عابری» را شنید. او توضیح داد که این «عابر»، «او»؛ بود همان که هرکسی در کمین‌گاه سرشت خود در سراسر زندگی در پی اوست. شریعتی «کویر» را جایی می‌خواند که در آن «خدا حضور دارد» و «فرد می‌تواند خدا را در آن آسان‌تر بیابد».

او کویر را لبه هستی این جهانی ما و آستان جهان فرامادی می‌خواند که درآنجا شخص می‌تواند حضور خدا را احساس کند و ببیند.

کویر ناکجا آبادی رازآلود است که در آن این جهان و آن جهان رودرروی هم قد برمی‌افرازند.

در تنهایی بکر و دست نخورده کویر هیچ موضوع دست ساخته انسان نمی‌تواند کمال مطلق آفرینش را لکه‌دار کند. او کویر، این شاهکار آفریدگار را می‌ستود.

در کویر پوششی نیست که بتوان در پشت آن پنهان شد. در کویر انسان عریان و بیرون آمده از همه تعلقات دنیایی و پوشش‌های نام و ثروت و مقام، شهرت و تبار است. کویر بر دستاوردهای مادی انسان پوزخند می‌زند. انسان در کویر، جدا مانده از امنیت سحرآمیز تمدن و پیشرفت و عاری از فرآورده‌های ساختگی فنی خود با حس معنویت خویش تنها می‌ماند. حتی ذهن نیز از توان آرامش‌دهنده توهم‌ساز خود تهی می‌شود.

سراب در کویر هدیه‌ای است برای رهگذر تازه‌کار که پس از کارآزموده شدن از او دریغ خواهد شد. نمی‌توان در احساس‌ها و اندیشه‌ها در این پهنه خالی و روشن و در برابر «عالم مطلق» تظاهر و تقلب کرد. در کویر ناراستان و بی‌صداقت‌ها جایی برای گریز از شرم خود ندارند. در کویر است که شریعتی تنها ایستادن در برابر آفریدگار خود را برمی‌گزیند، عشق خود را اعلام می‌کند و راهسپار به‌دست آوردن مهر محبوب خویش می‌شود.

درونمایه کتاب «کویر» دکتر شریعتی را می‌توان تلاش او برای دستیابی به حقیقت دانست که در قالب اندیشه‌ای عارفانه قوام یافته است، قالبی که اندیشه منطقی توان رسیدن به ژرفای آن را نداشت.